حسین شیرزاد، تحلیلگر و دکترای توسعه کشاورزی؛ بازار: زنجیره ارزش کشاورزی فضای جالبی است که بیشتر آن، به شدت توسط شرکتها یا دولتهای بزرگ ادغام و کنترل میشود، اما میلیاردها کشاورز در سراسر جهان هنوز یکی از بخشهای کلیدی این زنجیره را تشکیل میدهند. این کشاورزان افراد یا خانواده هایی هستند که برای موفقیت و در برخی موارد بقای خود به بهبود تولید و افزایش عملکرد محصول وابسته هستند.
در نتیجه، آنها به شدت به شرکتهایی که از آنها بذر، مواد شیمیایی کشاورزی، کود، ماشین آلات کشاورزی و زمینهای کشاورزی خریداری میکنند (شرکتهای مکانیزاسیون و نهادههای کشاورزی) وابسته هستند. این شرکتها عموماً بسیار بزرگ و قدرتمند هستند و اغلب دارای پتانسیل انحصارطلبی در فضای زنجیره ارزش کشاورزی هستند بگونهای که این خصیصه به آنها قدرت هژمونی بر بازار میدهد.
طی سه دهه گذشته تسلط آنها به بهترین شکل با این واقعیت نشان داده میشود که این شرکتها در طول تاریخ بیشترین حاشیه سود را در کل زنجیره ارزش صنعت کشاورزی داشتهاند. بهکمک این هولدینگها، تمرکز بازار در طول ۲۵ سال گذشته رشد داشته و در نتیجه افزایش سود و دینامیک بازار افزایش یافته است.
تمرکز در بخش نهادههای کشاورزی، قدرت بازاری بیبدیلی را در این بخش استراتژیک برای متصدیان متصدی فراهم میکند. در سال ۲۰۲۵ کمتر از ۶ بازیگر برتر در صنعت کشاورزی بیش از ۶۳ درصد از بازار جهانی بذر و ۷۵ درصد از بازار جهانی سموم دفع آفات را در اختیار دارند که هر دو صنایع بر برنامه گستردهای از تحقیق و توسعه متکی هستند.
به عنوان مثال، توسعه صفات ژنتیکی جدید در بذور به طور متوسط به سرمایهگذاری تحقیق و توسعهای معادل ۱۵۰ میلیون دلار و ۱۰ سال توسعه نیاز دارد. با توجه به اینکه این ۶ شرکت برتر در حال حاضر نزدیک به ۷۵ درصد از کل مخارجشان توسط سهامداران بخش خصوصی در بخش تحقیق و توسعه انجام میشود، تسلط آنها به دلیل موفقیت سرمایهگذاریهای آنها در بلندمدت است. حتی تعجب آورتر انحصارات جهانی بخش خصوصی در مشاغل نسبتاً با تحقیق و توسعه ارزانتر مانند بخش نهادههای کشاورزی مانند ماشین آلات کشاورزی و کودها است.
بطوری که سه بازیگر برتر در صنعت ماشین آلات کشاورزی در حال حاضر سهم بازاری معادل ۴۹٪ دارند در حالی که ۵ بازیگر برتر در بازار کود پتاسیم نزدیک به ۷۰٪ از سهم بازار جهانی را به خود اختصاص میدهند. در ۱۳ ژوئن ۲۰۲۳،کمپانی معظم Bunge اعلام کرد که میخواهد هولدینگ(Viterra ) بزرگترین شرکت غلات کانادا را با دفتر مرکزی در هلند خریداری کند. در حال حاضر، Bunge پنجمین شرکت بزرگ تجارت غلات در جهان است. ” “Bunge در ۴۰ کشور جهان با درآمد سالانه بیش از ۵۷ میلیارد دلار فعالیت میکند و بزرگترین تولید کننده دانههای روغنی در جهان به سال ۲۰۲۵ است که در سطح جهانی بر بازار دانههای سویا، کلزا و ذرت مسلط است”.
از سوی دیگر Viterra – با مالکیت مشترک هیئت سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی کانادا، شرکت مدیریت سرمایهگذاری بریتیش کلمبیا و (شرکت معدنی چندملیتی Glencore) در ۳۸ کشور فعالیت میکند و با درآمد ۵۳ میلیارد دلاری در سال ۲۰۲۴در بازارهای گندم مسلط است. بنابراین شرکت جدید به مثابه تولد یکی از سه شرکت بزرگ برتر در دنیای غلات خواهد بود. اندازه آنها به آنها اجازه میدهد تا از طریق تسلط خود در کشورهای صادرکننده کلیدی (از جمله کشورهای اتحادیه اروپا، اوکراین، کانادا، ایالات متحده آمریکا، برزیل چین و آمریکا) تاثیر عمده ای بر بازارهای بین المللی داشته باشند.
در سه سال گذشته، سود پنج تاجر بزرگ کالاهای کشاورزی نسبت به سال های قبل سه برابر شده است و هولدینگهای ADM، Bunge، Cargill، COFCO Louis Dreyfuss Company (ABCCD) با هم موقعیت انحصاری را در بازار جهانی محصولات اصلی مانند غلات، ذرت، سویا و شکر کسب کردهاند. شرکت ADM، Bunge، COFCO، Cargill ، Louis Dreyfuss با هم بین ۷۰ تا ۹۰ درصد تجارت جهانی غلات تجاری را کنترل میکنند.آنها به شدت به صورت عمودی یکپارچه هستند، بخش بزرگی از زنجیرههای تامین مواد غذایی را کنترل میکنند و از طریق سرمایهگذاریهای مشترک با یکدیگر کار میکنند . ارتباط متقابل و قدرت بازار آنها احتمالاً چیزی است که به آنها اجازه میدهد حاشیه سود خود را به شدت افزایش دهند، امری که که منجر به سه برابر شدن سود آنها، افزایش تورم جهانی غذا بعد از سال ۲۰۲۲ شده است.
ماهیت کشاورزی مدرن
سیستم غذایی و کشاورزی مدرن برای به حداکثر رساندن یک مفهوم محدود از کارایی اقتصادی طراحی شده است که رفاه کشاورزان خانوادگی کوچک یا جوامع روستایی را در اولویت قرار نمیدهد. مکانیزاسیون فزاینده، صنعتیسازی، تجمیع و خصوصیسازی اطلاعات و دادههای ژنتیکی همگی به دنیای پویا و آنتروپیکی کمک میکنند که در حال حاضر کشاورزی متعارف در آن فعالیت میکند. جنبههای تغییر پارادایمها در کشاورزی در طول ۷۵ سال گذشته را میتوان به عوامل متعددی از جمله نوآوریهای جنگ جهانی دوم در علم ژنتیک، مواد شیمیایی، توسعه رباتیک-دیجیتال و سایر فناوریها ردیابی کرد.
به اصطلاح ” انقلاب سبز “؛ پیشرفت علم ژنتیک و بیوتکنولوژی در چند دهه اخیر؛ و اخیراً، ظهور استفاده از دادههای بزرگ و فناوریهای دیجیتال، طلوع بذرهای مقاوم اصلاح شده ژنتیکی است که در برابر حملات علفکشهای کاربردی ، یک تغییر شکل بازی برای صنعت کشاورزی محسوب شده و تجمیع بخش را افزایش داد. بذر مقاوم به گلایفوسیت به این معنی است که کشاورزان میتوانند بذر را بکارند و از Roundup (گلیفوسیت) به طور آزادانه استفاده کنند، زیرا به گیاه آسیب نمیرساند، اما علفهای هرز را از بین میبرد.
کمپانی مونسانتو برای ایجاد و تولید انبوه بذری که در برابر Roundup مقاومت میکند، به ذخیرهای از ژرم پلاسم [بذر] نیاز داشت. یکی از استراتژیهای اصلی مونسانتو این بود که شرکتهای کوچکتر [بذر] را خریداری کنند تا به گونههای آنها دسترسی داشته باشند و به سادگی ویژگیهای GE خود را بدون نیاز به انجام هیچیک از کارهای اصلاحی وارد کند. بنابراین مونسانتو شروع به تصاحب شرکتهای بذر کوچک و منطقهای کرد و به طور تصاعدی عرضه ژرم پلاسم خود را چند برابر کرد این پایهها به مونسانتو کمک کرد تا به اولین شرکتی تبدیل شود که یک سلول گیاهی را مهندسی ژنتیک کرده و در نهایت یک خط بذر Roundup Ready را تولید کند.این شرکت از این جفت شدن دانههای اختصاصی به اضافه علفکش استفاده کرد.
با توسعه علفکش گلایفوسیت (Roundup) توسط مونسانتو و خرید شرکتهای بذری که منجر به معرفی دانه سویا Roundup Ready در سال ۱۹۹۶ شد. در سالهای نه چندان دور، فقط شش شرکت بزرگ شیمیایی کشاورزی وجود داشت که آفتکشها و (در برخی موارد) کودهای شیمیایی و بذر را به عملیات کشاورزی میفروختند. اکنون، چندین شرکت بزرگ بذرهای اصلاح شده ژنتیکی (GM) را برای استفاده در محصولات علف کش خود میفروشندBeyond Pesticides چندین ادغام بزرگ دهه گذشته را پوشش داده است که این تعداد را به چهار کاهش داده است، از جمله خرید مونسانتو توسط Bayer ، ادغام Dow-DuPont که سپس مجدداً به DuPont و Corteva پیکربندی شد و خرید ChemChina از SyngentaChina که توسط ChemChina خریداری شد. البته قبلا ChemChina در دهه گذشته بسیاری از شرکت های بذر کوچکتر را جذب کرده بود.
بخش بذر کمپانی بایر نیز در سال ۲۰۱۸ به هولدینگ BASF ، یکی دیگر از غول های شیمیایی فروخته شد در حال حاضر کمپانیهای Bayer، DowDupont، Sinochem و BASF کنترل بیش از ۶۰ درصد از فروش جهانی بذر را در اختیار دارند. بقیه هم تحت سلطه Corteva است. با وجود اینکه بذور در دهههای اخیر به طور فزایندهای کالایی شدهاند، اما هنوز هم پایه و اساس بیشتر زنجیرههای تامین مواد غذایی در جهان را تشکیل میدهند. بنابراین، تجمیع صنایع کشاورزی و بذر، به ویژه در چند سال اخیر، نگرانیهایی را در مورد این تمرکز فزاینده قدرت ایجاد کرده است.
همانگونه که ذکر آن رفت، تغییرات عظیم، در اکثر کمپانی های فروش مواد شیمیایی کشاورزی و بذر در سطح جهان تا اوایل دهه ۲۰۰۰ تحت کنترل شش شرکت قرار داشت، اما “ادغامهای بزرگ” بعدی این میزان را تا سال ۲۰۱۸ به تنها چهار شرکت کاهش داد. این روند بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲، با تمرکز و تجمیع جهانی در شرکتهای کشاورزی و بذر بدون مانع ادامه یافته است. «چهار بزرگ» شرکتهای شیمیایی کشاورزی، Bayer، BASF، Corteva و Sinochem، همگی قدرت خود را از طریق خریدهای تاکتیکی و ادغام افزایش دادهاند. مهمترین شان ادغام مگان Sinochem و ChemChina در سال ۲۰۲۱ بود که تغییر قابل توجهی را در سیستم کشاورزی و مواد غذایی ایجاد کرد – ترکیب دو شرکت غول پیکر تحت مالکیت دولت چین منجر به تشکیل بزرگترین شرکت شیمیایی جهان و سومین شرکت بزرگ بذری شد که تحت نام یک غول سوئیسی که قبلا خریداری شده بود قرار گرفتند.
سرنوشت اینها اغلب به بذور و محصولاتی که از نظر ژنتیکی برای مقاوم بودن در برابر علف کشها دستکاری شدهاند، گره خورده است. در سالهای اخیر، تا حدی به دلیل افزایش محدودیتهای دولتی و خردهفروشان خصوصی در استفاده از مواد شیمیایی کشاورزی، شرکتهای غولپیکر شیمیایی بذر در شرکتهایی سرمایه گذاری کردهاند که در زمینه بیولوژیک برای کنترل آفات (و همچنین تثبیت نیتروژن و ترسیب کربن) تخصص دارند . به عنوان مثال، Syngenta، Valagro را در سال ۲۰۲۰ خریداری کرد، اقدامی که گفته میشود «به کشاورزان کمک میکند تا سیستم غذایی هماهنگ با طبیعت را ارائه دهند و اکنون ادعا میکند که یکی از قویترین بازیگران در بازار جهانی بیولوژیکیها است . رویدادهای قابل توجه دیگر شامل خرید شرکت پیشرو بیولوژیکی و بیوتکنولوژی سیمبورگ توسط کورتوا و به دنبال آن شرکت دیگری در این بخش،توسط گروه Stoller در سال ۲۰۲۲ بود . علاوه بر این، بایر در سال ۲۰۲۲ با همکاری با Gingko Bioworks، تاسیس یک به اصطلاح «نیروگاه» بیولوژیکی را اعلام کرد . شرکتهای کود شیمیایی مانند Nutrien و Yara نیز در ابتدای سال ۲۰۲۵ در حال خرید استارتآپهایی در بخش های بیولوژیکی هستند.
انحصارات در کشاورزی جهان
در خصوص انحصارطلبی و سهم بازار جهانی، اقتصاددانان نهادی معتقدند که وقتی چهار شرکت ترکیب میشوند تا ۴۰ درصد یا بیشتر از یک بازار را کنترل کنند، آن صنعت دیگر رقابتی نیست زیرا به دلیل محیط مساعد برای سیگنالهای قیمتی که ممکن است منجر شود – یک شرکت به سادگی میتواند نشان دهد که قیمتها را افزایش میدهد و سایر شرکتهای مسلط با پیروی از این روش سود خواهند برد .
این نوع کنترل را میتوان به عنوان یک انحصار مشترک یا از نظر فنیتر، یک “انحصارطلبی شرکتی” توصیف کرد. چنین سطوح بالای تمرکز همچنین میتواند حاکمیت سیاسی را تهدید کند، یا منجر به پیامدهای غیر منتظرهای، از جمله تأثیرات منفی بر جوامع، کار، سلامت انسان، رفاه حیوانات و محیط زیست شود. براساس آمارها و مستندات ، سهم بازار چهار شرکت برتر بذر در سطح جهان از ۲۱ درصد در سال ۱۹۹۴ به ۵۴ درصد در سال ۲۰۰۹ افزایش یافته است و اگرچه برآورد فروش کل برای این بخش بسیار دشوار است ، اما این ارقام نشان دهنده مقیاس تغییرات در چنین دوره کوتاهی است.
بر اساس شواهد در سال ۲۰۲۰، چهار شرکت تقریباً ۵۱ درصد از فروش بذر را کنترل میکردند و همین چهار شرکت بیش از ۶۲ درصد از فروش جهانی محصولات شیمیایی کشاورزی را به خود اختصاص دادند . در باب انحصارات نوین برخی متخصصین معتقدند که در صنعت کشاورزی دیجیتال جهانی،«موقعیت قدرت در سیستم غذایی از بذور و مواد شیمیایی (یا دانههایی که فقط با مواد شیمیایی مفید هستند) به دادهها منتقل شده است.
به همین دلیل، تغییرات مالکیت در صنایع کشاورزی دیجیتال آغاز فصل جدیدی در تحولات است. به دنبال استفاده بیسابقه از فناوریهای مرتبط با داده در کشاورزی، که به آن «کشاورزی هوشمند» یا «انقلاب چهارم کشاورزی» نیز گفته میشود، بخش کشاورزی در سالهای اخیر شاهد تغییرات تکتونیکی عظیمی بوده است. از زمانی که مونسانتو (قبل از خرید آن توسط بایر) در سال ۲۰۱۳، شرکت “کلیمات” را به قیمت ۹۳۰ میلیون دلار خریداری کرد، بسیاری از غولهای شرکتی از آن پیروی کردند و علاقه فزایندهای به کشاورزی دیجیتال نشان دادند.
برای مثال، مدیران شرکت ماشینآلات کشاورزی جان دیر، گفتند که میخواهند تا سال ۲۰۳۰ دنیایی با کشاورزی کاملاً خودمختار بسازند. در نتیجه، بسیاری از شرکتهای غولپیکر که قبلاً در تولید مواد غذایی شرکت نداشتند، مانند گوگل، مایکروسافت، آمازون و بوش، اکنون در بخش کشاورزی نفوذ کردهاند و ابزارهای فنآوری متنوعی مانند تراکتورهای خودکار، ماهوارهها، اینترنت اشیا (IOT) و تعداد زیادی اپلیکیشن و نرمافزار را به کشاورزان ارائه میدهند. در نتیجه، شرکتها امیدوارند از «دادههای بزرگ، هوش مصنوعی و اتوماسیون در کل زنجیره کالا، از تولید و برداشت، بستهبندی، حمل و نقل و مصرف» استفاده کنند. علاوه بر این، داده های کشاورزی مهار شده سطوح بالاتری از نظارت را فراهم می کند و تجارت کشاورزی را قادر میسازد تا بستههای تبلیغاتی را برای کشاورزان تنظیم کند.
خرید شرکت پیشرو پلتفرم دیجیتال Cropio Group توسط Syngenta در سال ۲۰۱۹ و همکاری با شرکتهای بزرگ نرمافزاری چند ملیتی مثلاً، امضای قراردادهای بزرگتر مایکروسافت با Bayer در سال ۲۰۲۱، دو روند کلیدی سرمایهگذاری شرکتهای چند ملیتی نهادههای کشاورزی در بازار دیجیتال است . همچنین میبینیم که شرکتهای سخت افزاری غیر کشاورزی مانند شرکت مهندسی بوش شروع به توسعه ماشین آلات مناسب برای کشاورزی دیجیتال کردهاند . علاوه بر این، صدها شرکت نوپای کوچکتر وارد صحنه میشوند، مانند Bear Flag Robotics مستقر در سیلیکون ولی، که توسط Deere به مبلغ ۲۵۰ میلیون دلار در سال ۲۰۲۱ خریداری شد . برخی از این معاملات شامل مبالغ قابل توجهی بود، مانند زمانی که CNH Industrial صنایع Raven را در سال ۲۰۲۱ به قیمت ۲.۱ میلیارد دلار خرید.
سخن نهایی
طی سه دهه گذشته ادغام، تملک، اکتساب سهام و انحصار نه تنها در سطح مزرعه بلکه در سراسر سیستم غذایی، از جمله در تولید کود و آفت کش، توزیع غلات، فرآوری مواد غذایی و خرده فروشی مواد غذایی رخ داده است. ادغامها در بخش کشاورزی و غذایی در بعد افقی و همچنین عمودی در حال وقوع است. تمرکز افقی به این معنی است که مراحل جداگانه زنجیرههای ارزش جهانی به طور فزایندهای در دستان چند شرکت بزرگ متمرکز شده است.
از سوی دیگر ادغام عمودی به این معنی است که شرکتهای چند ملیتی به تدریج فعالیتها و نفوذ خود را در مراحل مختلف زنجیره ارزش گسترش میدهند. ادغامهای اخیر شرکتهای شیمیایی کشاورزی و بذر – مونسانتو و بایر، چاینا شیم و سینجنتا، داو کیمیکال و دوپونت – باعث تمرکز بیشتر فناوری بذر در دست چند شرکت شده است. این تجمیع در هیچ کجا به اندازه صنعت گوشت، به مثابه نیرویی بسیار سودآور و تأثیرگذار در کشاورزی مشهود نبوده است.
امروزه تعداد انگشت شماری از شرکتها به رهبری هولدینگ JBS مستقر در برزیل، بر صنعت گوشت جهانی تسلط دارند و از قدرت اقتصادی و سیاسی عظیمی برخوردارند. تمرکز افقی در تمام مراحل زنجیره ارزش جهانی مانند ورودی، تولید، تجارت، پردازش و خردهفروشی اتفاق میافتد (در حالی که عملکردهای اصلی به طور فزایندهای محو میشوند).
ادغامها و تملکها ابزار انتخابی برای شرکتهای کشاورزی و مواد غذایی در جستجوی تثبیت قدرت و نفوذ خود بر بخش فزایندهای از زنجیرههای ارزش جهانی است. مدلهای دیگر همکاری بین شرکتهای قدرتمند شامل سرمایه گذاری مشترک، اتحاد استراتژیک و ترتیبات قراردادی است. در طول دهه گذشته، ادغام ها و تملکها در بخش کشاورزی و مواد غذایی هم از نظر تعداد و هم از نظر ارزش افزایش یافته است. این روند هنوز به پایان نرسیده است و سیر آن با وقوع مکرر بحرانهای اقلیمی شتاب یافته است بطوری که باید منتظر ادغام غولهای دیگری هم باشیم.
نظر شما