به گزارش بازار، مرتضی زمانیان معتقد بود، چون بازار انرژی شکل نگرفته، بخش خصوصی انگیزهای برای سرمایهگذاری ندارد و در نهایت دولت بدهکار به او میشود.
محمدطاهر رحیمی معتقد بود، دولت ایران اقتدار لازم برای هدایت سود بخش خصولتی به پروژههای مولد و اولویتدار را ندارد.
اما واقعیت ماجرا چیست؟ مشخصا هر دو تحلیل غلط است و بخش خصوصی از جمله پتروشیمیها خودشان تمایل زیادی دارند که با جمعآوری گاز فلر، خوراک خود را تامین کرده و به قطعی گاز و زیان میلیارد دلاری آن دچار نشوند.
مثلا هلدینگ خلیج فارس، خودش پروژه NGL ۳۲۰۰ را راهاندازی کرد و گاز همراه میادین غرب کارون را جمعآوری میکند. حتی هلدینگ حاضر است در احداث خط لوله از میدان دارخوین به این واحد نیز خودش سرمایهگذاری کند، کاری که برعهده شرکت نفت و گاز اروندان زیرمجموعه شرکت ملی نفت ایران است.
تحلیل اول معتقد بود بخش خصوصی انگیزه ندارد، درحالی که انگیزه دارد و تحلیل دوم معتقد بود که باید به زور بخش خصوصی را وارد این حوزه کرد درحالی که با پای خودش به میدان آمده.
اما مشکل کجاست؟ مشکل به فشل بودن ساختار مدیریتی، انحصار شرکت نفت و در اولویت نبودن توقف فلرینگ برمیگردد که شرکت نفت نه خودش کار را انجام میدهد و نه تا جای ممکن میگذارد دیگران کار را تمام کنند.
نظر شما