به گزارش بازار، حسین شیرزاد تحلیل گر و دکترای کشاورزی در اقتصاد مدیا نوشت:
ایالات متحده از لحاظ تاریخی همواره یکی ازصادرکنندگان مهم محصولات کشاورزی بوده است. با این حال، دادههای اخیر حاکی از تغییر در این گزاره است، به گونه ای که در سال ۲۰۲۴، واردات محصولات کشاورزی ایالات متحده به رکورد ۲۶۳ میلیارد دلار رسید، در حالی که صادرات این کشور به ۱۹۱ میلیارد دلار کاهش یافت که منجر به بزرگترین شکاف واردات و صادرات تا به ظهور مجدد ترامپ شد.
اما تعرفههای وضع شده جدید احتمالاً این روند را تشدید میکند. ترامپ در ۳ مارس ۲۰۲۵ اعلام کرد که تعرفهها بر محصولات کشاورزی “خارجی” از ۲ آوریل ۲۰۲۵ آغاز میشود. از زمان بازگشت ترامپ به کاخ سفید، تعرفهها به سنگ بنای سیاست اقتصادی ترامپ تبدیل شده است، زیرا او تلاش میکند از آنها برای بستن کسری تجاری و احیای تولید آمریکا استفاده کند. این تعرفهها برای کاهش عدم تعادل تجاری از طریق گرانتر کردن کالاهای خارجی و کاهش رقابت در بازار ایالات متحده طراحی شدهاند. از طرف دیگر، کشاورزان ایالات متحده به صادرات محصولات خود وابسته هستند زیرا برای بسیاری از محصولات، مانند ذرت، این کشور بیش از توان مصرفی خود تولید میکند. خریداران خارجی نیز تمایل زیادی به خرید محصولات کشاورزی که مردم ایالات متحده نمیخواهند، مانند پای مرغ یا زبان گاو، دارند.اما این بازارهای خارج از کشور اکنون زیر سوال رفتهاند، زیرا ترامپ میخواهد میزان تعرفههای اعمال شده بر محصولاتی را که به ایالات متحده ارسال میشود را افزایش میدهد. اقدامی که در حال حاضر باعث میشود سایر کشورها نیز با تعرفههای متقابل خود بر کالاهای آمریکایی تلافی کنند.
با این حال، اقتصاددانان میگویند که مصرف کنندگان آمریکایی بزودی هزینه تعرفهها را از طریق قیمتهای بالاتر، افزایش تورم و هزینههای تولید برای کالاهای کشاورزی میپردازند. همچنین این تعرفهها پیامدهایی برای کشاورزان سویاکار در آمریکا خواهد داشت، زیرا چین بطور متوسط سالیانه ۴۸ درصد از صادرات سویای آمریکا را به خود اختصاص میدهد. بهعبارت دیگر “برزیل تا حد زیادی ذینفع اصلی بازی ترامپ خواهد بود،چون بزرگترین تامین کنندهای است که میتواند جایگزین سویای آمریکا به چین شود. اما سایرین نیز از جمله آرژانتین و پاراگوئه میتوانند سود ببرند. در مورد گندم، نیز شاید استرالیا و آرژانتین سود ببرند.” پس چین با کاهش تقاضا میتواند به صادرات محصولات کشاورزی آمریکا از جمله سویا، گوشت خوک و محصولات لبنی آسیب برساند. مکزیک و کانادا نیز وابستگی زیادی به بازار ایالات متحده دارند و بیش از ۷۵ درصد از صادرات کانادا و بیش از ۸۳ درصد از صادرات مکزیک به ایالات متحده است. اعمال تعرفه ۲۵ درصدی بر همه کالاهای این کشورها، به استثنای صادرات نفت و انرژی کانادا (مشروط به تعرفه ۱۰ درصدی)، تهدیدی برای کاهش درآمدهای صادراتی آنهاست و می تواند منجر به رکود اقتصادی شود. اگرچه توافقات اولیه این تعرفهها را به تعویق انداخت، اما پتانسیل اجرای آنها باعث ایجاد ابهام در بازار شده است.
از سویی کانادا و مکزیک تحت توافقنامه ایالات متحده-مکزیک-کانادا (USMCA) از تخفیف ویژه برخوردار میشوند. تعرفهها برای کالاهایی که قوانین مبدا USMCA را رعایت میکنند،همچنان صفر باقی میماند، در حالی که کالاهای غیرمنطبق با تعرفه ۲۵٪ و انرژی یا کود پتاس غیر منطبق بوده و با تعرفه ۱۰٪ روبرو هستند. به طور کلی، این اقدامات نشان دهنده یک تغییر عمده به سمت یک سیاست تجاری حمایت گرایانهتر ایالات متحده با پیامدهای قابل توجهی برای جریانهای تجارت جهانی، به ویژه در کشاورزی و تولید است. لذا با توجه حجم تجارت ایالات متحده، در حالی که ایالات متحده کسریهای تجاری خود را هدف قرار میدهد، اثرات موجی بر بخشهای کشاورزی بسیار فراتر از مرزهای آن خواهد بود. تحلیلها نشان میدهد که تعرفههای «روز آزادی» بیشتر بر هر کشوری که تجارتش بیشتر به ایالات متحده وابسته است، احساس خواهد شد. غیر از کانادا و مکزیک، کشورهای آمریکای مرکزی مانند گواتمالا و هندوراس و بخشهایی از آمریکای جنوبی و دریای کارائیب که سیستم کشاورزیشان و وابستگی شدید آنها به بازار ایالات متحده برجسته است و نشان دهنده ادغام نزدیک تجارت کشاورزی آنها با ایالات متحده است، بیشترین آسیب را میبینند. در مقابل، کشورهای اروپا، آفریقا، اقیانوسیه و آسیا به طور کلی سهم بسیار کمتری از صادرات به ایالات متحده دارند، زیرا این کشور شریک تجاری عمده محصولات کشاورزی آنان نیست (معمولاً کمتر از ۱۰٪ از کل صادرات محصولات کشاورزی را دریافت می کند). البته استثنایی هم نظیر کشورهایی از جمله ویتنام، ژاپن و فیلیپین هستند که ایالات متحده بیش از ۱۵ درصد از صادرات محصولات کشاورزی آنها را به خود اختصاص میدهد. آنها کمتر آسیب پذیر خواهند بود. نکته قابل توجه اینکه اقتصادهای کوچکتر که بسیاری از آنها در سال ۲۰۲۴ تجارت بسیار کمی با ایالات متحده داشتند، با این وجود با تعرفههای بالاتری روبرو هستند. به عنوان مثال، کشورهای جنوب صحرای آفریقا (SSA) تنها ۱.۴٪ از کل کالاهای کشاورزی وارداتی توسط ایالات متحده را به خود اختصاص دادند، با این حال میانگین وزنی نرخ تعرفه آنها حدود ۲۰.۴٪ خواهد بود .در مقایسه با حداقل نرخ تعرفه ۱۰٪ برای کشورهای غیرعضو پیمان( USMCA ) در میان کشورهای آفریقایی با بالاترین نرخ «تعرفه متقابل» لسوتو (۵۰%)، ماداگاسکار (۴۷%)، موریس (۴۰%)، گینه (۳۸%)، بوتسوانا (۳۷%) و آفریقای جنوبی (۳۰%) روبروهستند. واردات نهاده های ایالات متحده از جمله کود، ماشین آلات کشاورزی و مواد شیمیایی کشاورزی نیز تحت تأثیر تعرفه های بالاتر قرار خواهد گرفت، اگرچه برخی از آنها مانند کود پتاس از کانادا همچنان از تعرفه ها معاف خواهند بود.
فشار تعرفه و تاثیرات بر بازارنفت
ناآرامیهای تعرفهای ترامپ، قیمت نفت را به قدری پایین آورده که حاشیه سود تولیدکنندگان عمده را دچار اختلال نموده است و با ورود نفت ارزان ونزوئلای تحریم شده، این قیمت کاهش بیشتری هم خواهد یافت. رکود اخیر قیمتهای انرژی ناشی از بدبینی نسبت به چشمانداز اقتصاد جهانی بوده و تعرفهها احتمالاً رشد اقتصاد جهانی را کاهش میدهد و ضربهای به تقاضای نفت وارد میکند که شاید بزرگترین اختلال در تجارت جهانی در چند دهه اخیر باشد. قیمت دانههای سویا، مانند سایر محصولات کشاورزی، از جمله ذرت، گندم و گوشت خوک، توسط بازار کالاهای گسترده تری تعیین میشود که در عرضه و تقاضای جهانی نقش دارند. اگر تقاضا برای محصولات کشاورزی ایالات متحده از سوی یک خریدار عمده، مانند چین، در نتیجه تعرفهها کاهش یابد، قیمت نیز کاهش مییابد و کالاهای کشاورزی ، غلات، دانههای سویا و سایر محصولات اصلی با افزایش تهدیدات تعرفهای با فشار مواجه میشوند. نتیجه اولیه آنکه، امکان محدود شدن بازارها و تغییر الگوهای تجاری، شکل مبادله این کالاها را آسیبپذیرتر میسازد. بنابراین در حالی که پیامدهای سیاسی و اقتصادی گستردهتر این اقدامات بر سرفصلهای اهداف اولیه غالب بوده است، تأثیر آنها بر تجارت جهانی کشاورزی میتواند به همان اندازه اختلال زا باشد. چون کشاورزی در تقاطع زنجیره های ارزش جهانی، توسعه بین المللی و امنیت غذایی ملی قرار دارد. همچنین بخشی است که از لحاظ تاریخی نسبت به سیاستهای تجاری، تعرفههای تلافی جویانه و تغییرات ناگهانی در دسترسی به بازار بسیار حساس بوده است.از سویی کشاورزی نه تنها از نظر سیاسی بخش حساسی است – اغلب در مرکز اختلافات تجاری قرار دارد – بلکه به شدت در زنجیرههای ارزش جهانی ادغام شده است و به ویژه در برابر شوکهای تعرفه ای آسیب پذیر است. پس همانند موج تعرفهها که در دوره اول دولت ترامپ معرفی شد، این رژیم جدید میتواند جریانهای تجاری را تغییر دهد، نوسان قیمتها را افزایش دهد و عدم اطمینان طولانیمدت را در سیستم غذایی جهانی ایجاد کند.
به طور کلی، طبق تحلیل ها، انتظار داریم تجارت جهانی محصولات کشاورزی ۳.۴ درصد کاهش یابد که در نتیجه تولید ناخالص داخلی کمتری برای اکثر کشورها و مناطق خواهد بود به عبارت دیگر تعرفهها میتواند منجر به انقباض تجارت جهانی محصولات کشاورزی به میزان ۳.۳٪ -۴.۷٪ و کاهش تولید ناخالص داخلی جهانی ۰.۳٪ -۰.۴٪ شود، با کاهش بیشتر تولید ناخالص داخلی ایالات متحده، ۱٪ – ۱.۲٪ (ارقام منعکس کننده سناریویی است که در آن کشورها علیه ایالات متحده تلافی می کنند).
صورت بندی متنوع و متکثر پیامدهای تعرفه ها
فراتر از چنین تأثیرات گسترده جهانی، اثرات تعرفه های ایالات متحده هم گسترده و هم متنوع خواهد بود. بسته به نحوه، زمان و مکان اجرای آنها، تعرفهها احتمالاً به تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم بر بخشهای کشاورزی، بازارها و مصرفکنندگان در سطح جهانی و در بسیاری از کشورها منجر میشوند. چون تاثیرات مستقیم تعرفههای جدید هزینه واردات را در کشورها افزایش میدهد و شرکای تجاری کلیدی را که بسیاری از آنها واردکنندگان یا صادرکنندگان عمده محصولات کشاورزی هستند، به اقدامات تلافی جویانه دعوت میکند. به طور غیرمستقیم، اختلال در روابط تجاری می تواند منجر به همسویی مجدد زنجیره های تامین شود و کشورهایی مانند برزیل، آرژانتین و دیگر کشورها برای جایگزینی محصولات ایالات متحده در بازارهای جهانی وارد عمل شوند. این تغییرات ممکن است فرصتهایی را برای برخی از تولیدکنندگان، بهویژه در جنوب جهانی فراهم کند، اما خطر زیانهای کوتاهمدت و بلندمدت برای کشاورزان ایالات متحده را نیز به همراه دارد .تاثیرات غیر مستقیم تعرفه ها در سطح جهانی، بر مصرف کنندگان نیز متفاوت است. برای کشورهای صادرکننده که با تعرفه مواجه هستند، قیمت ها به طور کلی پایین تر خواهد بود زیرا محصول بیشتری برای مصرف داخلی در دسترس خواهد بود. برای کشورهایی که به دلیل انحراف تجارت شاهد افزایش تقاضا هستند، قیمت ها بالاتر خواهد بود. قیمت های بالاتر محصولات کشاورزی می تواند اثرات نامطلوبی بر خانواده های فقیرتر داشته باشد، به ویژه در مناطق شهری که مصرف کنندگان سهم بیشتری از درآمد خود را صرف غذا می کنند. از آنجایی که ایالات متحده با موانع تجاری کشورهایی مانند چین مواجه است، سایر کشورها از جمله برزیل، آرژانتین و کشورهای اتحادیه اروپا برای پر کردن این شکاف به ویژه در بازارهای کالاهای کلیدی مانند سویا، گوشت گاو و ذرت وارد عمل خواهند شد. بنابراین انتظار میرود این تغییر شکل هندسه بازار جهانی کشاورزی را با کشورهایی از آمریکای لاتین و فراتر از آن، از فرصت توسعه صادرات خود و تنوع بخشیدن به منابع این کالاهای ضروری، تغییر دهد. تأثیرات بر کشورهای جنوب صحرای آفریقا و آسیا (به استثنای چین) احتمالاً کوچک و مختلط خواهد بود. تجارت محصولات کشاورزی برای این مناطق با کاهش صادرات به ایالات متحده با اعمال تعرفهها کاهش مییابد، اما زمانی که کشورها تعرفههای متقابلی علیه ایالات متحده اعمال میکنند، از طریق انحراف تجارت، سود جزئی نشان میدهند. در حالی که وضعیت فعلی فرصتهای قابل توجهی را برای صادرکنندگان نوظهور کشاورزی ایجاد میکند، اما احتمالاً نشان دهنده از دست دادن دائمی سهم بازار برای ایالات متحده، به ویژه در بازارهای کلیدی مانند چین است. از آنجایی که کشورهای نیمکره جنوبی روابط تجاری عمیق تری با کشورهای عمده واردکننده ایجاد می کنند، ایالات متحده ممکن است برای بازپس گیری موقعیت سابق خود با مشکل مواجه شود که منجر به همسویی مجدد درازمدت جریان تجارت کشاورزی می شود. قابل ذکر است که تجارت جنوب-جنوب با تعمیق روابط تجاری چین با کشورهای آمریکای لاتین افزایش می یابد و در این روند زنجیره های عرضه محصولات کشاورزی جهانی را تغییر می دهد.اما با انحراف تجارت، این تهدید نیز وجود دارد که کشورها ممکن است به طور کلی تر تعرفه ها را افزایش دهند. در اوایل دهه ۱۹۳۰ چنین بود، زیرا کشورها به تعرفه های “اسموت هاولی ایالات متحده” با تعرفه های خود پاسخ دادند. همانطور که داگلاس اروین مورخ اقتصادی و دیگران اشاره کرده اند، چنین اقداماتی به انقباض تجارت جهانی کمک کرد و سختی های اقتصادی رکود بزرگ را تشدید کرد.
سخن آخر
اینکه تجارت در حال تبدیل شدن به سلاح است، و ما بزودی شاهد استفاده از تعرفه ها به عنوان ابزار مذاکره برای انواع اختلافات احتمالی بین المللی خواهیم بود. چون، تعرفهها به نوعی ابزار ترجیحی مبدل خواهد شد که ترامپ بتواند نظر خود را به دیگر رهبران بینالمللی دیکته کند”. تاثیر تعرفه ها بر بازارهای جهانی و محلی سبب کاهش رقابتپذیری صادرات بین المللی می گردد. تعرفههای تلافیجویانه از سوی کشورهای آسیبدیده، محصولات کشاورزی ایالات متحده را در خارج از کشور را کمتر رقابتی میکند و به طور بالقوه منجر به کاهش حجم صادرات میشود. از سویی منجر به تغییر روابط تجاری می شود چون کشورها قطعا به دنبال تامین کنندگان جایگزین برای دور زدن افزایش قیمت های ناشی از تعرفه خواهند رفت، در نتیجه تعرفه ها به تدریج شبکه های تجارت جهانی را تغییر داده و نقش ایالات متحده را در بازارهای خاص کاهش می دهند. معنی همه اینها برای کشاورزان آن است که کشاورزان آمریکایی با یک چالش دوگانه روبرو هستند: کاهش فرصت های صادراتی به دلیل تعرفه های تلافی جویانه و افزایش هزینه برای نهاده های ضروری. به عنوان مثال، حدود ۸۵ درصد از عرضه پتاس ایالات متحده، یک جزء مهم کود، از کانادا وارد می شود. تعرفه های اعمال شده می تواند قیمت کود را افزایش دهد و در نتیجه هزینه های تولید را برای کشاورزان افزایش دهد. علاوه بر این، با کشورهایی مانند مکزیک و چین که تعرفه های متقابلی را بر محصولات کشاورزی ایالات متحده اعمال می کنند، کشاورزان آمریکایی ممکن است برای یافتن بازارهای جایگزین با مشکل مواجه شوند که منجر به کاهش درآمد بالقوه شود. این تعرفه ها باعث ایجاد نوسان در زنجیره های تامین می شود و تاجران مواد غذایی و مدیران لجستیک را وادار می کند تا از پیچیدگی های عملیاتی افزایش یافته عبور کنند. عدم قطعیت در مورد اجرای تعرفه ها و اقدامات تلافی جویانه بالقوه نیاز به تعدیل استراتژیک، مانند جستجوی تامین کنندگان جایگزین یا مذاکره مجدد در مورد قراردادها دارد. این انطباقها میتواند منجر به هزینههای عملیاتی و چالشهای لجستیکی بالاتر شود. در نهایت، سیاستهای تعرفهای اخیر تأثیرات گستردهای بر بخش کشاورزی، تأثیرگذاری بر بازارهای محلی، پویایی تجارت جهانی، در دسترس بودن مواد غذایی و قیمتهای مصرفکننده دارد. کشاورزان، بازرگانان مواد غذایی، مدیران لجستیک و مصرف کنندگان به طور یکسان باید خود را برای یک دوره تعدیل آماده کنند، زیرا بازار به این تغییرات واکنش نشان می دهد. ممکن است ذینفعان نیاز به کشف استراتژیهای جدید داشته باشند، مانند تنوع بخشیدن به منابع تامین، سرمایهگذاری در قابلیتهای تولید داخلی، و حمایت از ملاحظات سیاستی که شاید اثرات نامطلوب بر زنجیره تامین مواد غذایی را کاهش دهند.
نظر شما