۲۷ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۰
از خزر تا خلیج فارس؛ افزایش همکاری انرژی روسیه و ایران
نقش محوری جمهوری آذربایجان در کریدورهای منطقه ای:

از خزر تا خلیج فارس؛ افزایش همکاری انرژی روسیه و ایران

پروژه ترانزیت گاز روسیه به ایران نماد واقعیت در حال تغییر در انرژی و ژئوپلیتیک است که در آن باکو از یک کشور ترانزیتی به یک معمار تمام عیار اتصال و همکاری اوراسیا تبدیل می‌شود.

بازار؛ گروه بین الملل: «سمیر ولی‌اف» در طی مقاله ای که در سایت تحلیلی آذربایجان نیوز منتشر شد، نوشت: روسیه و ایران در حال افزایش همکاری‌های انرژی خود هستند و به راه‌اندازی یکی از جاه‌طلبانه‌ترین پروژه‌های انرژی در سال‌های اخیر - ترانزیت گاز طبیعی روسیه از طریق خاک ایران - نزدیک‌تر می‌شوند. به گفته «کاظم جلالی»، سفیر ایران در روسیه دو کشور در حال حاضر به توافق ۹۰ درصدی در مورد شرایط این همکاری رسیده‌اند. تنها «دو یا سه» موضوع معوقه باقی مانده است که هر دو طرف انتظار دارند تا پایان آوریل نهایی شوند. در آن زمان تهران میزبان نشست کمیسیون بین دولتی روسیه و ایران خواهد بود که وزرا و ذینفعان کلیدی را گرد هم می‌آورد.
پس از امضای همه توافق‌نامه‌ها، این یک پیشرفت قابل توجه در توسعه یک کریدور صادراتی جنوبی جایگزین برای گاز روسیه خواهد بود - کریدوری که مستقل از تحریم‌های غرب و زیرساخت‌های سنتی خط لوله عمل می‌کند. اهمیت استراتژیک این ابتکار فراتر از لجستیک انرژی است: این کریدور، صف‌بندی‌های ژئوپلیتیکی را تغییر شکل می‌دهد، همکاری‌های منطقه‌ای را تقویت می‌کند و محور جدیدی از ادغام را معرفی می‌کند. در این زمینه، آذربایجان به عنوان محور اصلی این پروژه ظاهر شده است.
مسیر پیشنهادی ترانزیت گاز از آذربایجان می‌گذرد و آن را به پلی استراتژیک بین روسیه و ایران تبدیل می‌کند. جغرافیا، زیرساخت‌ها و توازن دیپلماتیک باکو، آن را به عنوان بازیگر اصلی ترانزیت در این شبکه انرژی نوظهور قرار داده است. این مسیر، سیستم خط لوله روسیه را به استان‌های شمالی ایران متصل می‌کند که از میادین اصلی گاز جنوبی این کشور دور هستند و از کمبودهای مکرر به ویژه در زمستان، رنج می‌برند.

مسیر ترانزیت گاز بین روسیه و ایران از آذربایجان می‌گذرد و آن را به پلی استراتژیک تبدیل می‌کند

در ژانویه ۲۰۲۵ «سرگئی تسیویلف»، وزیر انرژی روسیه تأیید کرد که مسیر آذربایجان مورد توافق قرار گرفته است. مذاکرات فعلی بر چارچوب قیمت‌گذاری و جزئیات عملیاتی متمرکز است. مرحله اول این پروژه، انتقال حدود ۲ میلیارد متر مکعب گاز سالانه را پیش‌بینی می‌کند. با این حال هر دو طرف پتانسیل افزایش این میزان تا ۵۵ میلیارد متر مکعب در سال را - مطابق با ظرفیت پیش از بحران نورد استریم ۱ - تصدیق کرده‌اند.
مسیر جدید آذربایجان را به عنوان مرکز ترانزیت مرکزی کریدور انرژی جدید قرار می‌دهد که می‌تواند با مسیرهای موجود اروپایی رقابت کند. این امر نه تنها مزایای اقتصادی، بلکه نقش ژئوپلیتیکی گسترده‌ای را نیز برای باکو به ارمغان می‌آورد. همزمان با تبدیل شدن کریدورهای انرژی به عرصه رقابت جهانی، اعتبار آذربایجان به عنوان یک بازیگر پایدار، عملگرا و از نظر استراتژیک بی‌طرف ارزشمندتر می‌شود. این کشور همواره موفق شده است روابط همکاری خود را با همه بازیگران اصلی - روسیه، ایران، اتحادیه اروپا و کشورهای آسیای میانه - حفظ کند و در عین حال منافع ملی خود را نیز حفظ کند.
به موازات طرح خط لوله گاز، کریدور حمل و نقل بین‌المللی شمال-جنوب (INSTC) نیز در حال اجرا است، یک پروژه چندوجهی شامل مسیرهای ریلی، جاده‌ای و دریایی که هدف آن اتصال اروپای شمالی به آسیای جنوبی است. یکی از مهمترین بخش‌های این کریدور، راه آهن ۱۶۰ کیلومتری رشت-آستارا است که سیستم‌های ریلی آذربایجان و ایران را به طور کامل ادغام خواهد کرد.
به گفته سفیر جلالی، ساخت این بخش از راه آهن سه تا چهار سال طول خواهد کشید. تا آن زمان، محموله‌ها از طریق راه آهن به شهر آستارا و سپس با کامیون به رشت حمل می‌شوند - این مسیر اتصال یکپارچه‌ای بین روسیه و منطقه خلیج فارس فراهم خواهد کرد.
هزینه کل تخمینی این کریدور حدود ۱.۶ میلیارد یورو است. برای روسیه، این کریدور دروازه‌ای حیاتی به بازارهای جنوبی می‌گشاید و برای آذربایجان، این کریدور نقش خود را به عنوان یک قطب لجستیکی برای تجارت فرا اوراسیا تقویت می‌کند و مشارکت‌های اقتصادی و استراتژیک خود را در جهات مختلف تعمیق می‌بخشد.

ایران به طور فعال از ایجاد قطب گاز منطقه‌ای که شامل روسیه، ترکمنستان و قطر باشد، حمایت کرده است

ایران به طور فعال از ایجاد یک قطب گاز منطقه‌ای که شامل روسیه، ترکمنستان و قطر باشد، حمایت کرده است. چنین قطبی با هدف ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضا در منطقه وسیع‌تر خزر و خاورمیانه و تثبیت جریان به مناطق کمبود انرژی مانند شمال ایران خواهد بود. گاز روسیه می‌تواند نقش محوری در تحقق این چشم‌انداز ایفا کند.
اما موفقیت چنین ابتکاری به سه عامل کلیدی بستگی دارد: زیرساخت، امنیت و انسجام دیپلماتیک. اینجاست که آذربایجان دوباره ضروری می‌شود. آذربایجان با تجربه خود در پروژه‌های بزرگ انرژی فراملی مانند کریدور گاز جنوبی، TAP و TANAP و همچنین روابط دیپلماتیک خوب خود با مسکو و تهران، بستری معتبر و توانمند برای ادغام منطقه‌ای ارائه می‌دهد.
پروژه ترانزیت گاز روسیه از طریق ایران با آذربایجان به عنوان شریک کلیدی، چیزی بیش از خط لوله است. این پروژه نماد واقعیت در حال تغییر در انرژی و ژئوپلیتیک است که در آن باکو از یک کشور ترانزیتی به یک معمار تمام عیار اتصال و همکاری اوراسیا تبدیل می‌شود. نقش آن دیگر محدود به تسهیل جریان‌ها نیست؛ بلکه به طور فعال در حال شکل‌دهی به زیرساخت‌ها، قوانین و صف‌بندی‌های نظم انرژی چندقطبی است.
این مدل نشان می‌دهد که چگونه آذربایجان از جغرافیا، قابلیت‌های لجستیکی و چابکی سیاست خارجی خود برای ایفای نقش محوری در امور منطقه‌ای استفاده می‌کند. در حالی که بسیاری از کشورها هنوز در حال طراحی جایگزین‌هایی برای کریدورهای سنتی تجارت و انرژی هستند، آذربایجان در حال ساخت و بهره‌برداری از آنها است - پروژه‌هایی که جریان انرژی و کالا از حوزه خزر به اقیانوس هند را برای دهه‌های آینده تعریف خواهند کرد.

کد خبر: ۳۳۵٬۱۷۶

اخبار مرتبط

اخبار رمزارزها

    برچسب‌ها

    نظر شما

    شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha