۱۴ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۴:۱۶
رؤیای آشفتۀ خاورمیانۀ موزائیکی

رؤیای آشفتۀ خاورمیانۀ موزائیکی

پس از چند هفته درگیری دروزی‌ها با نیروهای تحریرالشام و پیشروی‌های رژیم‌صهیونیستی به بهانه حمایت از دروزی‌ها، رسانه‌های صهیونیستی از طرح تجزیه منطقه دروزی‌نشین سوریه خبر می‌دهند. 

به گزارش بازار، به نقل از فرهیختگان: پس از چند هفته درگیری دروزی‌ها با نیروهای تحریرالشام و پیشروی‌های رژیم‌صهیونیستی به بهانه حمایت از دروزی‌ها، رسانه‌های صهیونیستی از طرح تجزیه منطقه دروزی‌نشین سوریه شامل استان سویداء و قنیطره با جمعیتی حدود ۷۰۰ هزار نفر در مرز رژیم تل‌آویو خبر می‌دهند. تشکیل دولتی عربی تحت حمایت رژیم تل‌آویو که در مرزهای شمالی اراضی اشغالی واقع شده و قرار است به‌عنوان یک سپر انسانی دربرابر خطرات امنیتی علیه رژیم عمل کند، آرزویی است که مقامات تل‌آویو همواره در سر می‌پرورانند.

بااین‌حال گرچه زمزمه‌های لیبیزاسیون، تجزیه و بحران‌های سرزمینی بیش از پیش به‌گوش می‌رسد و پس از حدود سه‌ماه از سقوط دولت اسد، نمایش‌های سوریه آرام دیگر باورپذیر نیست. بااین‌حال به‌نظر می‌رسد که تجزیه رسمی قنیطره و سویداء در آینده نزدیک آرزویی است که صرفاً در خیال‌های مقامات تل‌آویو و در لفاظی‌هایشان قابل‌تحقق است.

جامعه دروزی و ریشه‌های درگیری‌

درگیری‌های دروزی‌ها در سویداء و جرمانا با نیروهای تحریرالشام گرچه که در هفته‌های اخیر شدت گرفته اما ناشی از ترکیبی از شکاف‌ها و بحران‌های تاریخی، تنش‌های فرقه‌ای و خلأ قدرتی است که پس از سقوط اسد به وجود آمده است. سویداء که به جبل‌الدروز معروف است، برای قرن‌ها پایگاه دروزه‌ها بوده و سابقه جنبش‌های خودمختاری از زمان قیام بزرگ سوریه در سال ۱۹۲۵ علیه استعمار فرانسه را دارد. درطول جنگ داخلی سوریه (۲۰۱۱ تا ۲۰۲۴)، دروزه‌ها عمدتاً خود را از این درگیری‌ها دور نگه داشتند و موضع بی‌طرفانه‌ای اتخاذ کردند تا جامعه خود را حفظ کنند. بااین‌حال در سال‌های پایانی حکومت اسد بر سوریه در مناطق دروزی‌نشین نیز اعتراضاتی شکل گرفت. این اعتراضات هیچ‌گاه از نظر کاربرد خشونت از سوی دوطرف درگیری به مرحله بحرانی- نظیر آنچه در شمال یا شرق سوریه تجربه شد- نرسید. ریشه اعتراضات دروزی‌ها به دولت سوریه عمدتاً اقتصادی بود و به دلیل ماهیت سکولار دولت اسد این اعتراضات جنبه ایدئولوژیک نداشت. لازم به ذکر است دروزی‌ها در جریان آشوب‌های سال ۲۰۱۱ و جنگ داخلی همواره در اعتراضات با نیروهای سلفی- تکفیری فاصله‌گذاری کرده‌اند.

به نظر می‌رسد به قدرت رسیدن هیئت تحریرالشام، دینامیک‌ها را در جبل الدروز تغییر داده است. ریشه‌های سلفی- تکفیری تحریرالشام و تاریخ دشمنی و خصومت آن‌ها با اقلیت‌های مذهبی، ازجمله قتل‌عام ۲۰ دروزی در ادلب در سال ۲۰۱۵، بی‌اعتمادی دروزی‌ها را تشدید کرده است.

با به قدرت رسیدن احمد الشرع (محمد الجولانی) در دمشق زمزمه‌های خودمختاری از سوی اقلیت‌های سوریه شنیده شد. در این میان کردها که مسلح بوده و از حمایت ایالات‌متحده برخوردار بودند و دروزی‌ها که در منطقه‌ای استراتژیک و حائل قرار داشتند صدای رساتری در مطالبه خودمختاری داشتند. در سویداء، دروزی‌ها در روزهای ابتدایی سقوط دولت سوریه در برابر نفوذ تحریرالشام، گروهی از شبه‌نظامیان محلی موسوم به شورای نظامی سویداء را تشکیل دادند. بحث‌های ناشی از خودمختاری منطقه دروزی‌نشین یا فدرالی شدن قلمرو سوریه با تشکیل این شورا جدی‌تر شد.

تنش‌ها در جرمانا و سویداء از دوماه پیش به‌صورت تدریجی درحال افزایش بود. علت اصلی افزایش این درگیری‌ها سرباز زدن دروزها از تسلیم سلاح به نیروهای تحریرالشام بود. این درگیری‌ها در روزهای اخیر با کشته و زخمی شدن از دوطرف نیروهای دروزی و مسلحان هیئت تحریرالشام به اوج خود رسید. در میانه این درگیری‌ها، رژیم‌صهیونیستی در هفته‌های اخیر به بهانه حمایت از دروزی‌های سوریه که ۳ درصد از جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند پیشروی و اشغال زمینی خود را در این منطقه توسعه داد و دستور خلع سلاح در این مناطق را صادر کرد.

موضع دروزی‌ها دربرابر اشغال رژیم‌صهیونیستی و تجزیه

واکنش دروزی‌ها به اشغال بلندی‌های جولان توسط رژیم‌صهیونیستی و نفوذ روزافزون آن در جنوب سوریه، پیچیده، مبهم، غیرصریح و چندگانه است که تحت‌تأثیر مواضع مقامات مذهبی دروزی (شیخ‌العقل‌ها)، وفاداری به سوریه و ارتباطات خانوادگی در مرزها قرار دارد. در جولان اشغالی رژیم‌صهیونیستی که در سال ۱۹۸۱ ضمیمه شده است، حدود ۲۶،۵۰۰ دروزی در روستاهایی مانند مجدل شمس زندگی می‌کنند. بیشتر آن‌ها تابعیت رژیم‌صهیونیستی را رد کرده‌اند و علی‌رغم آنکه حدود ۴۰ سال است که تحت سلطه رژیم تل‌آویو زندگی می‌کنند، همچنان به وفاداری نمادین خود به سوریه ادامه داده‌اند. سقوط دولت اسد و تصرف جبل الدروز توسط رژیم‌صهیونیستی، این دوگانگی را تشدید کرده است.

در سویداء و جرمانا، واکنش‌ها به دخالت رژیم‌صهیونیستی متفاوت است. وعده رژیم‌صهیونیستی به «حمایت» از دروزه‌ها که توسط بنیامین نتانیاهو، ۲۳ فوریه ۲۰۲۵ بیان شد، هم به استقبال محتاطانه و هم به رد کامل منجر شده است. در واپسین روزهای سال ۲۰۲۴، ویدئوهایی در فضای مجازی منتشر شد که نشان می‌داد ریش‌سفیدان روستای حضر، نزدیک بلندی‌های جولان، تمایل خود را برای پیوستن به رژیم‌صهیونیستی ابراز کرده‌اند و آن را «شرّ کمتر» در مقایسه با حکومت سلفی- جهادی‌ها می‌دانند.

اول مارس ۲۰۲۵، نتانیاهو و آویو کوخا، رئیس ارتش رژیم از ارتش رژیم‌صهیونیستی خواستند تا برای «دفاع» از جرمانا آماده شود و حملات نیروهای «رژیم سوریه» (واحدهای وابسته به تحریرالشام ) را علت این تصمیم اعلام کردند. برخی شبه‌نظامیان دروزی این موضع را جشن گرفتند و پرچم خود را دربرابر پرچم‌های جدید سوریه برافراشتند، درحالی‌که برخی دیگر از مردم دروزی مانند اهالی جرمانا و برخی روستاهای سویداء آن را به‌عنوان بهانه‌ای برای سلطه رژیم‌صهیونیستی محکوم کردند: «ما عرب‌های سوری هستیم... ما نمی‌خواهیم مهره‌های رژیم‌صهیونیستی باشیم.»

درخصوص تقسیم و تجزیه سرزمینی و حتی موضع‌گیری نسبت به پذیرش اشغال رژیم تل‌آویو، دروزی‌ها تمایل یکپارچه‌ای برای جدایی یا اشغال نشان نمی‌دهند. واکنش کاربران دروز سوری در شبکه‌های مجازی نشان می‌دهد تمایلات به پذیرش اشغال و الحاق به رژیم تل‌آویو، تجزیه یا باقی ماندن در قلمرو سوریه به‌شدت میان دروزی‌ها تقسیم شده و ناهمگون است.
بااین‌حال در ماه فوریه اعتراضاتی در سویداء علیه فرصت‌طلبی رژیم تل‌آویو شکل گرفت که مردم با شعارهایی مانند «سویداء خنجر مسموم در پشت سوریه نخواهد بود» نفوذ رژیم‌صهیونیستی را رد کردند.

سناریوهای رژیم‌صهیونیستی برای منطقه جبل الدروز

پس از سقوط دولت اسد، رژیم‌صهیونیستی برای گسترش نفوذ خود در جنوب سوریه تردید نکرد. بنیامین نتانیاهو اعلام کرده تل‌آویو تهدیدی علیه دروزی‌ها را تحمل نخواهد کرد و خواستار «خلع سلاح کامل» استان‌های قنیطره، درعا و سویداء شده است که دارای جمعیت دروزی قابل‌توجهی‌اند. در اواخر فوریه ۲۰۲۵، گزارش‌هایی منتشر شد، مبنی‌بر اینکه رژیم‌صهیونیستی برای دروزی‌های جنوب سوریه فرصت‌های شغلی فراهم کرده و دستمزدی معادل ۷۵ تا ۱۰۰ دلار در روز پیشنهاد داده است؛ رقمی که در مقایسه با سطح درآمدهای اندک در سوریه جنگ‌زده بسیار زیاد است.

اشغالگری نظامی رژیم‌صهیونیستی با انفعال و بی‌عملی نیروهای تحریرالشام و حامیانش در آنکارا همراه شده و از سوی دیگر لفاظی‌های نتانیاهو و کاتص که مدام بر پیوندهای قومی و همبستگی با جامعه دروزی رژیم صهیونیستی تأکید دارد- اجتماعی که حدود ۱۵۰هزار شهروند رژیم‌صهیونیستی را شامل می‌شود و در ارتش این کشور خدمت کرده و نفوذ سیاسی قابل‌توجهی دارند- موجب تحریک جامعه دروزی‌های سوریه شده است. اما این روایت، محاسبات راهبردی عمیق‌تری را پنهان می‌کند. منطقه دروزی‌نشین در جنوب دمشق به بلندی‌های جولان اشغالی رژیم‌صهیونیستی متصل است و به‌عنوان یک منطقه حائل دربرابر تحریرالشام و ابزاری برای اعمال نفوذ بر آینده سوریه پس از اسد عمل می‌کند.

محاسبات استراتژیک رژیم‌صهیونیستی با تحریک دروزی‌ها و به بهانه حمایت از آنان در جنوب سوریه حول محور حفاظت از اراضی اشغالی استوار است و از دروزی‌ها به‌عنوان یک منطقه حائل دربرابر تحریرالشام و تهدیدهای دیگر استفاده می‌کند. درباره نقشه رژیم‌صهیونیستی برای منطقه دروزی‌نشین سوریه سه سناریو به چشم می‌خورد:

۱- اشغال رسمی: رژیم‌صهیونیستی ممکن است بخش‌هایی از قنیطره و سویداء را به‌طور رسمی ضمیمه کند و به فروپاشی توافق جداسازی ۱۹۷۴ و نیاز به حفاظت از دروزها استناد کند. این اقدام مشابه الحاق جولان خواهد بود، زیرا تنها ایالات‌متحده ادعای رژیم‌صهیونیستی در مورد جولان را به‌رسمیت می‌شناسد.

۲- اشغال غیررسمی: رژیم‌صهیونیستی ممکن است حضور نظامی طولانی‌مدت بدون الحاق رسمی را حفظ کند، همان‌طور که در منطقه حائل جولان از دسامبر ۲۰۲۴ دیده می‌شود. تا ۲۷ فوریه ۲۰۲۵، ارتش رژیم‌صهیونیستی به روستاهایی مانند القسوه و ازره در نزدیکی قنیطره حمله کرده بود که نشان‌دهنده قصد رژیم‌صهیونیستی برای کنترل مناطق کلیدی به‌طور نامحدود است.

۳- کنترل دوفاکتو: رژیم‌صهیونیستی ممکن است از طریق واسطه‌ها نفوذ خود را اعمال کند و از میلیشیاهای دروزی مانند شورای نظامی سویداء دربرابر تحریرالشام حمایت کند، مشابه حمایت گذشته از معارضان و سلفی‌های سوری در جریان جنگ داخلی سوریه (برای مثال حمایت‌های وزیر جنگ رژیم موشه یعلون در سال ۲۰۱۵).

گرچه رژیم تل‌آویو همواره از موزائیکی شدن، تجزیه و تقسیم کشورهای خاورمیانه استقبال می‌کند، به نظر می‌رسد سناریوی محتمل‌تر برای ماه‌های آتی کنترل دوفاکتو است. وضعیت اشغال غیررسمی کنونی به رژیم تل‌آویو این امکان را می‌دهد که نیروهایش را در جولان مدیریت کند. همزمان جنگ غزه و حملات به کرانه باختری پرونده‌های باز بر میز نتانیاهو هستند که مشغول بودن به آن‌ها احتمال تغییر وضعیت چشمگیر رژیم در سوریه در آینده نزدیک را کم می‌کند.

باز شدن پروژه اشغال رسمی امکان دارد واکنش آنکارا را در پیش داشته باشد یا در پروسه‌های عادی‌سازی رژیم با کشورهای عربی خلل ایجاد کند؛ درحالی‌که طرح تقسیم و تجزیه به توافق همه دروزها نیاز دارد که اکنون وجود ندارد. کنترل فعلی به رژیم‌صهیونیستی امکان می‌دهد منافعش را در مرز سوریه و در نزدیکی جنوب لبنان تأمین کند_ که توسط استقرار نیروهای تیپ ۲۱۰ در جولان تقویت می‌شود_در حالی که از هزینه‌های قانونی و سیاسی الحاق اجتناب می‌کند.

آیا قنیطره و سویداء به‌طور رسمی تجزیه خواهند شد؟

تقسیم رسمی و تجزیه قنیطره و سویداء به موجودیت‌های جداگانه- چه به‌عنوان یک دولت دروزی یا تحت‌کنترل رژیم‌صهیونیستی- با موانع قابل‌توجهی روبه‌رو است. قنیطره که در مجاورت جولان قرار دارد از اهمیت استراتژیک برخوردار است و رژیم‌صهیونیستی از قبل منطقه حائل و روستاهایی مانند خان ارنبه را از دسامبر ۲۰۲۴ اشغال کرده است. سویداء که در جنوب‌تر قرار دارد، به‌طور مستقیم قابل‌دسترسی نیست، اما برای خودمختاری دروزها اهمیت زیادی دارد. تجزیه رسمی به‌دلیل هزینه‌های سیاسی و ژئوپلیتیک و تأثیرات دیپلماتیک در کوتاه‌مدت غیرمحتمل به‌نظر می‌رسد. دولت انتقالی سوریه که توسط ترکیه حمایت می‌شود مخالف تجزیه ارضی است، از سوی دیگر نیز دروزها فاقد انسجام سیاسی، زیرساخت اقتصادی و یا ظرفیت نظامی برای تشکیل دولت هستند و ترجیح رژیم‌صهیونیستی برای تأثیر غیرمستقیم انگیزه‌ای برای تجزیه رسمی در آینده نزدیک نمی‌دهد و در عوض، تقسیم دوفاکتو و غیررسمی برای ماه‌های آتی محتمل‌تر به‌نظر می‌رسد. این سناریو با سازگاری تاریخی دروزها و عمل‌گرایی امنیتی رژیم‌صهیونیستی هم‌راستا است.

کد خبر: ۳۲۹٬۵۶۸

اخبار مرتبط

اخبار رمزارزها

    برچسب‌ها

    نظر شما

    شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha