به گزارش بازار، بحث خصوصیسازی ایرانخودرو یکی از مهمترین موضوعات اقتصادی و صنعتی کشور در سالهای اخیر بوده است. این تصمیم که برخاسته از ضرورتهای اقتصادی، تجربههای جهانی و راهبردهای کلان نظام است، در دولت چهاردهم با جدیت بیشتری دنبال میشود. بر اساس تأکیدات رهبر انقلاب، خروج دولت از بنگاهداری و تمرکز بر سیاستگذاری، یکی از الزامات پیشرفت اقتصادی کشور است و خصوصیسازی ایرانخودرو نیز در همین راستا قرار دارد.
ضرورت واگذاری از منظر رهبری و دولت چهاردهم
رهبر انقلاب بارها بر ضرورت واگذاری شرکتهای دولتی به بخش خصوصی توانمند تأکید کردهاند. تجربه نشان داده است که حضور دولت در مدیریت بنگاههای اقتصادی، به جای افزایش بهرهوری، باعث کندی روند توسعه و انباشت زیان شده است. دولت چهاردهم نیز با درک این مسئله، خصوصیسازی ایرانخودرو را به عنوان یک سیاست کلان در دستور کار خود قرار داده و آن را یک ضرورت اجتنابناپذیر میداند. علاوه بر این، بسیاری از کشورهای توسعهیافته، تجربه موفق خصوصیسازی را پشت سر گذاشتهاند و توانستهاند ضمن افزایش بهرهوری، فضای رقابتی مناسبی را برای تولیدکنندگان ایجاد کنند.
ناترازی در صنایع راهبردی و هشدار درباره آینده ایرانخودرو
یکی از استدلالهای کلیدی در حمایت از خصوصیسازی، تجربه ناترازی در صنایع دیگر نظیر آب، برق و گاز است. عدم اصلاح ساختار مدیریتی در این بخشها باعث شد که کشور با بحرانهایی همچون قطعی برق و کمبود آب مواجه شود. ایرانخودرو نیز اگر با همین روند زیاندهی ادامه دهد، دیر یا زود با بحران تعطیلی و توقف تولید روبهرو خواهد شد. خصوصیسازی میتواند این چرخه ناترازی را متوقف کند و با بهرهگیری از مدیریت چابک بخش خصوصی، ایرانخودرو را به سمت سودآوری و توسعه پایدار سوق دهد. در سالهای اخیر، با افزایش زیان انباشته ایرانخودرو، فشار بر منابع مالی کشور افزایش یافته است. در صورت تداوم این روند، حتی پرداخت حقوق کارکنان و تأمین مواد اولیه با دشواریهای جدی مواجه خواهد شد.
واگذاری ایرانخودرو؛ یک تصمیم جمعی حاکمیتی
بر خلاف تبلیغات جریانهای مخالف خصوصیسازی، این تصمیم نهتنها یک اقدام شتابزده یا منفعتطلبانه نیست، بلکه نتیجه یک اجماع کلان در سطح حاکمیت است. دولت، برخی نمایندگان مجلس و نهادهای نظارتی همگی بر این باورند که اداره ایرانخودرو در قالب دولتی، دیگر پاسخگوی نیازهای صنعت خودرو و اقتصاد ملی نیست. بخش خصوصی میتواند با انعطافپذیری بیشتر، تصمیمگیریهای سریعتر و سرمایهگذاری مؤثر، این صنعت را از رکود خارج کند. در این مسیر، استفاده از مدلهای موفق خصوصیسازی مانند مشارکت با شرکتهای بینالمللی یا ارائه مشوقهای اقتصادی برای سرمایهگذاران، میتواند موجب رونق این صنعت شود.
مخالفان واگذاری و تداوم مدیریت ناکارآمد
برخی گروهها و ذینفعان با مطرح کردن شبهاتی نظیر واگذاری به بخشهای غیرمتخصص یا نگرانی از بیکاری کارگران، تلاش دارند مسیر خصوصیسازی را مسدود کنند. این در حالی است که تجربه خصوصیسازی در صنایع دیگر نشان داده است که مدیریت صحیح خصوصی، نهتنها باعث کاهش اشتغال نمیشود، بلکه با افزایش بهرهوری و سودآوری، فرصتهای شغلی جدیدی نیز ایجاد خواهد کرد. در حال حاضر، بسیاری از شرکتهای خودروسازی در جهان تحت مدیریت خصوصی قرار دارند و با ایجاد شرایط رقابتی، تولیدات خود را بهبود دادهاند. مدلهای موفقی مانند خودروسازان کرهای و ژاپنی نشان داده است که مدیریت خصوصی چگونه میتواند موجب رشد و پیشرفت این صنعت شود.
خصوصیسازی، راهی برای رقابت و بهبود کیفیت خودرو
یکی از مهمترین معضلات خودروسازی کشور، نبود رقابت و انگیزه برای بهبود کیفیت است. مدیریت دولتی، به دلیل وابستگی به بودجههای عمومی و عدم فشار رقابتی، انگیزهای برای نوآوری و ارتقای کیفیت ندارد. اما در صورت خصوصیسازی، سرمایهگذاران جدید برای حفظ سهم بازار و افزایش سودآوری، ناچار به بهبود کیفیت، کاهش قیمت و جلب رضایت مشتریان خواهند بود. تجربه نشان داده است که خودروسازان خصوصی، به دلیل وابستگی به بازار و مشتریان، انگیزه بیشتری برای نوآوری و ارتقای استانداردهای فنی دارند.
در وضعیت کنونی، کیفیت محصولات ایرانخودرو همواره مورد انتقاد بوده و مصرفکنندگان از خدمات پس از فروش و سطح ایمنی محصولات گلهمند هستند. در صورت واگذاری به بخش خصوصی، این مشکلات به دلیل رقابت فزاینده و فشار بازار به طور طبیعی کاهش خواهد یافت. در واقع، مدلهای موفق خودروسازی در جهان، مبتنی بر خصوصیسازی و ایجاد رقابت سالم است و دولت باید تنها به عنوان ناظر بر استانداردها و کیفیت عمل کند.
پتانسیلهای رشد در صورت واگذاری به بخش خصوصی
خصوصیسازی ایرانخودرو تنها به معنای تغییر ساختار مدیریتی نیست، بلکه فرصتی است برای جذب سرمایهگذاران جدید، توسعه فناوریهای نوین و ورود به بازارهای جهانی. در صورت تحقق این امر، ایرانخودرو میتواند با افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای تولید، محصولات خود را با قیمت رقابتیتری عرضه کند. همچنین، با واگذاری مدیریت به بخش خصوصی، امکان همکاریهای بینالمللی و انتقال فناوریهای جدید فراهم خواهد شد. بسیاری از شرکتهای خودروسازی موفق جهان، از طریق مشارکتهای راهبردی با خودروسازان برتر جهانی، توانستهاند به پیشرفتهای چشمگیری دست یابند.
واگذاری ایرانخودرو به بخش خصوصی، یک انتخاب نیست بلکه یک ضرورت اقتصادی است. تجربه نشان داده که ادامه مدیریت دولتی، تنها به افزایش زیان، کاهش کیفیت و هدررفت منابع منجر خواهد شد. خصوصیسازی، با فراهم کردن زمینه رقابت، جذب سرمایههای جدید و افزایش بهرهوری، میتواند ایرانخودرو را از یک بنگاه زیانده به یک شرکت پیشرو در صنعت خودروسازی تبدیل کند. این تصمیم که پشتوانهای از اجماع حاکمیتی دارد، اگر بهدرستی اجرا شود، میتواند نقطه عطفی در تحول صنعت خودرو ایران باشد.
در نهایت، آنچه بیش از هر چیز اهمیت دارد، اجرای صحیح این سیاست و نظارت دقیق بر فرایند خصوصیسازی است تا اطمینان حاصل شود که این واگذاری در راستای تقویت صنعت خودروسازی و بهبود شرایط اقتصادی کشور انجام میشود. اگر این روند با درایت و برنامهریزی پیش برود، نهتنها ایرانخودرو، بلکه کل صنعت خودروسازی کشور از مزایای آن بهرهمند خواهد شد.
نظر شما