محمد رضا فردوسیان در گفتگو با خبرنگار بازار، درباره ضرورت سپردن کارها به جوانان، بیان کرد: ما در زمینه تربیت جوانان مشکلی نداریم برای مثال فقط در یک شهر شاهرود بیش از ۱۷ مرکز آموزش عالی و دانشگاهی وجود دارد که به تولید مدیر میپردازند اما اگر امروز بخواهیم برای شهرستان مدیری انتخاب کنیم دستمان خالی است این نشان میدهد که یک جای کار ایراد دارد.
وی با بیان اینکه استفاده از تفکرات جوان و با انگیزه می تواند ارتقای اقتصادی در بستر مدیریت را منجر شود، افزود: در حقیقت باید گفت هارمونی بین تربیت مدیران و بکار گیری آنها وجود ندارد. بهعبارتدیگر اگر بخواهیم فردی را بر منصبی بگذاریم همواره مخالفتهایی با آن وجود دارد بهخصوص که این مدیر جوان باشد، زیرا ما همراستا هرگز کار و فکر نکردهایم درنتیجه آموزشهایمان نیز همراستا نبوده است.
این کارشناس گفت: باید از خودمان بپرسیم شاید دانشگاههای شاهرود برای این شهرستان آموزش ندادهاند؟ شاید آموزشهایشان کاربردی نبوده که شاهد هستیم نزدیک به دو دهه است بهجز یک مورد هرگز فرماندارانمان بومی نبودهاند و وقتی سخن از فرماندار بومی میشود علناً گزینهای نداریم که معرفی کنیم.
فردوسیان بیان کرد: به مثال باز میگردیم دانشگاههای شاهرود طراز اول کشور است و در این بین دانشگاه صنعتی شاهرود در بین دانشگاههای کشور حرفی برای گفتن دارد، دانشگاه آزاد زمانی ۱۲ هزار دانشجو داشته است، پس این نشان میدهد که ما انواع و اقسام رشتهها و ظرفیتهای آموزشی را داشتهایم اما بهواقع چه اشکالی داشت در این سی سال عدهای را مخصوصاً برای مدیریت تربیت کنیم؟
وی با بیان اینکه مدیریت سه جزء دارد نخست علمی است که میتوان آن را آموخت. جزء دوم تجربه است که اگر مدیر در موقعیتهای متفاوت حضور نداشته باشد آن را کسب نمیکند و جزء سوم ذاتی و استعداد است که به هنر مدیریت بازمیگردد، ما در شاهرود فرصت آموزش و تجربه را به برخی جوانانمان ندادهایم، گفت: هستههایی که برای شاهرود دل میسوزانند بهطور خاص نیامدهاند که بدون مشی و خطکشی سیاسی صرفاً به تربیت مدیر جوان بپردازند.
این کارشناس مدیریت تاکید کرد: ما در ترویج مدیریت در هر بدنهای باید تلاش کنیم چراکه توسعه چپ و راست و اصولگرا و اصلاحطلب و ... نمیشناسد توسعه همواره راه خود را میرود و برای هیچ جامعهای صبر نمیکند لذا باید دوید تا به آن رسید، ما باید خلق معیارهای پیشرفت را در نظر بگیریم اما اگر به جوانانمان میدان ندهیم درواقع نمیتوانیم شاهد بروز این مسائل باشیم.
فردوسیان گفت: از طرف دیگر باید گفت چه ایرادی دارد که مدیران را از جوانان انتخاب کنیم و یک باتجربه را مشاور آن مدیر بگذاریم بهجای اینکه مشاورانمان را از بین جوانان انتخاب کنیم؟ امروز بارها در همین استان سمنان دیده میشود که مدیری در دهه ششم زندگی قرار دارد و یک مشاور برای رفع نقص جوانی به کار میبندد اگر این حالت عوض شود و آن جوان سکانداری کند و فرد باتجربه مشاور وی شود چه ایرادی پیش میآید؟ چرا به جوانان میدان داده نمیشود؟
وی افزود: موضوع بعد اینکه مخالفان میدان دادن به جوانان همان کسانی هستند که در سالهای ۵۹ و ۶۰ خود در ۲۰ سالگی مدیر یک مجموعه میشدند و تا پایان جنگ سن خودشان به سی سال نمیرسید. اما حال که به دهه پنجم و ششم زندگی خود واردشدهاند مدیریت را برای جوانان بد میدانند. مگر نه این است که جنگ را جوانان ۲۰ ساله و ۲۳ سالهای چون باقریها، همت ها، بسطامی ها و جلالی ها و .... اداره و پیش می بردند؟
این کارشناس در نهایت به ضرورت استفاده بهینه اقتصادی از مدیریت اشاره کرد و گفت: برای اینکه مدیری را تولید کنیم دانشگاه، صنعت و جامعه میبایست باهم پیوند بخورند و در حقیقت دانشگاه به معنای آموزشدهنده، صنعت و خدمات بهمثابه تجربه دهنده و جامعه بهعنوان مصرفکننده باید باهم ارتباط داشته باشند تا مدیر تربیت شود. این فقدان حلقه وصل، همان موضوعی است که در شهرستانی مانند شاهرود وجود ندارد.
نظر شما