بازار؛ گروه آب و انرژی: "دولت ها موظف به پرداخت یارانه در حوزه سلامت و آموزش هستند. اما ما به جای پرداخت یارانه به سلامت مردم برای آلوده کردن هوا یارانه در نظر گرفتیم. " این بخشی از گفته های مهدی پازوکی کارشناس اقتصادی در گفتگو با بازار استدکه معتقد است که این شیوه پرداخت یارانه با هیچ منطق اقتصادی نمی خواند.
او که معتقد به افزایش تدریجی قیمت هاست، میگوید : بهای یک آب معدنی نیم لیتری در سال ۹۸ در کشور ما حدود ۵۰۰ تومان بوده، حالا قیمت همین آب معدنی به ۶ هزار تومان رسیده، یعنی ۱۲ برابر شده است. اما در طی همین سال ها قیمت بنزین در کشور ما همچنان ثابت بوده و حالا ارزش یک لیتر آن(بنزین آزاد) یک ششم قیمت آب معدنی هم نیست.
این کارشناس حوزه انرژی براین باور است استارت بحران انرژی از مجلس هفتم زده شد. در آن مجلس تصمیم به ثابت سازی قیمت ها گرفته شد و اینگونه سرمایه گذاری در این حوزه توجیه اقتصادی خود را از دست داد.
متن کامل گفتگوی بازار با مهدی پازوکی کارشناس اقتصادی را در ادامه می خوانید:
*در حال حاضر شاهد تعطیلی کشور به دلیل کسری در حوزه انرژی هستیم. به نظر شما راهکار حل بحران انرژی از منظری اقتصادی چیست و دولت چطور باید در بودجه سال آینده شرایط را برای حل این بحران آماده کند؟
در ابتدا باید بپذیریم که انرژی هم چون دیگر کالا ها یک کالای اقتصادی قیمت گذاری آن بر اساس نظام عرضه و تقاضا و متناسب با نرخ تورم تعیین می شود. چرا در شرایطی که متوسط نرخ تورم در کشور ما ۴۰ درصد است، نرخ حامل های انرژی همچون بنزین در کشور ما ثابت باقی می ماند. به نظر می رسد به دلیل نگاه پوپولیستی در طی سال های گذشته باعث شده رفتار منطقی درستی در زمینه قیمت گذاری حامل های انرژی در کشور ما صورت نگیرد. به عنوان مثال قیمت یک آب معدنی نیم لیتری در سال ۹۸ در کشور ما حدود ۵۰۰ تومان بوده، حالا قیمت همین آب معدنی به ۶ هزار تومان رسیده، یعنی ۱۲ برابر شده است. اما در طی همین سال ها قیمت بنزین در کشور ما همچنان ثابت بوده و حالا ارزش یک لیتر آن(بنزین آزاد) یک ششم قیمت آب معدنی هم نیست.
*یعنی به نظر شما باید قیمت حامل های انرژی را دولت در سال آینده افزایش دهد تا بتواند شرایط را برای مقابله با بحران انرژی فراهم کند؟
به طور قطع قیمت انرژی در کشور ما باید تغییر کند. چرا که شاهد هستیم به دلیل پایین بودن قیمت برق، سرمایه گذاران تمایل چندانی برای ورود به این حوزه ندارند. در چنین شرایطی سرمایه گذاری در صنعت نیروگاهی به نهادها داده شد که تخصص لازم را هم نداشتند. به عنوان مثال بزرگترین نیروگاه کشور یعنی نیروگاه دماوند به بنیاد شهید سپرده شد. این در حالی است اگر قرار بود مدیریت یک نیروگاه توسط بگیم نهاد غیر متخصص انجام شود، بهتر بود که همان دولتی باقی می ماند.
*اما به گفته بسیاری از کارشناسان مردم از نظر مالی تاب آوری لازم را برای مقابله با گرانی سوخت را ندارند؟
شما یک کشور توسعه یافته را پیدا کنید که قیمت بنزین در آن ثابت باشد. از طرفی در شرایط تورم چاره ای جز افزایش قیمت حامل های انرژی نداریم. همچنین سوال من این است که چرا گمان می کنیم همه کالاها و خدمات از کرایه تاکسی تا قیمت اقلام خوراکی هر سال مجاز به تغییر قیمت هستند اما در حوزه انرژی قیمت ها باید ثابت باقی بماند. مشکل ما از آنجا آغاز شد که مجلس هفتم تصمیم به ثابت ماندن قیمت ها گرفت. این فاجعه انگیز ترین اقدام در کشور ما بود که حاصل آن امروز در قالب بحران انرژی خود را به نمایش گذاشته است. حال آنکه اگر اجازه داده می شد قیمت ها همانند دولت خاتمی به صورت سالانه و با یک شیب تقریبا متناسبی افزایش می یافت، بسیاری از مشکلات امروز را نداشتیم.
حساسیت به تغییر قیمت انرژی و سوخت به دلیل اثر بخشی بالای آن در سایر کالاهاست. چرا که هم زمان با تغییر قیمت ها در این حوزه، موجی از گرانی در سایر کالاها هم به وجود می آید؟
دلیل حساسیت بالای کالاها به قیمت سوخت این است که قیمت ها چند سال ثابت مانده و بعد کمی تغییر می کنند. این در حالی است که اگر این تغییرات قیمتی به صورت سالانه و با یک شیب ملایمی انجام شود، چنین مشکلاتی هم دیگر وجود نخواهد داشت.
اگر سیاست کلان دولت ثابت سازی قیمت ها بوده و نرخ تورم در کشور ثابت مانده یا تغییرات جزئی داشته باشد، به تغییر قیمت در حوزه انرژی هم نیازی نیست. اما وقتی نرخ تورم مدام در حال افزایش است، نمی توان تنها قیمت انرژی را در کشور ثابت نگه داشت.
حتی قیمت خودرو هرسال چندین بار افزایش می یابد بدون آنکه خودروسازان تغییری خاصی در تکنولوژی نصب شده در خودروها ایجاد کنند. از آنجایی که قیمت سوخت در ایران ارزان است، هیچ فشاری روی خودروسازان برای تولید خودروهای با مصرف پایین وجود ندارد. نتیجه آن این شده که متوسط مصرف سوخت خودروهای داخلی حدود ۷ لیتر به ازای هر ۱۰۰ کیلومتر پیمایش باشد این در حالی است که این عدد برای خودروهای خارجی ۳ لیتر به ازای هر ۱۰۰ کیلومتر است.
آیا پرداخت یارانه در حوزه انرژی باید ادامه پیدا کند؟
دولت ها موظف به پرداخت یارانه در حوزه سلامت و آموزش هستند. اما ما به جای پرداخت یارانه به سلامت مردم برای آلوده کردن هوا یارانه در نظر گرفتیم. در هر صورت این شیوه پرداخت یارانه با هیچ منطق اقتصادی نمی خواند.
با توجه به ثبات قیمت سوخت در ایران طی چند سال گذشته آیا باید این عقب ماندگی به صورت یکباره جبران شده و قیمت انرژی در ایران هم همانند فوب خلیج فارس باشد؟
من با هر گونه شوک درمانی مخالفم اما باید اجازه دهیم که قیمت انرژی به صورت تدریجی افزایش باید. ثابت ماندن قیمت ها درایران باعث شده ما از بهره وری غافل شویم. این غفلت در شرایطی صورت گرفته که ناچار بودیم در یک فضای فعالیت کنیم. جایگاه دومی در اوپک را به رقیب خود یعنی عراق واگذار کنیم.
نظر شما