به گزارش بازار، این گزاره برای سفیدشویی قرارداد کرسنت مطرح میشود اما چند نکته:
اولا اگر ایران گازی از این میدان (برای مصرف داخل یا صادرات) برداشت نکرده، پس باز هم در دادگاه به دلیل عدم تحویل گاز به کرسنت جریمه میشد، زیرا توسعه میدان بر عهده طرف ایرانی بود. طبق این قرارداد، ایران باید تا سال ۸۴ میدان سلمان را توسعه و گاز را تحویل میداد اما بیژن زنگنه در دوره اول وزارت این کار را نکرد و باعث عدم اجرای قرارداد شد.
ثانیا از سال ۸۹ تا ۲۶ آبان ۱۴۰۰، گاز میدان سلمان در حجم روزانه ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون فوت مکعب با خط لوله به جزیره سیری و سپس عسلویه برای مصرف داخل، تولید و منتقل میشد. متاسفانه در آبان ۱۴۰۰ خط لوله سلمان تا سیری آسیب دید و انتقال و تولید گاز متوقف شد. هماکنون بخشی از گاز تولیدی از سلمان در قالب فرازآوری در چاههای میادین نفتی سلمان تزریق میشود.
ثالثا جلو یا عقب بودن ایران از امارات در این میدان مشترک چه ارتباطی به قرارداد کرسنت دارد! یعنی اگر ایران در یک میدان بد عمل کرد، میتواند آن را تقدیم یک شرکت دلال کند؟ مثلا تولید ایران از میدان فرزاد (مشترک با عربستان) صفر است، اما آیا این دلیلی موجه برای تقدیم میدان به یک شرکت دلال عربستانی با قیمت رایگان و ایجاد تعهد برای کشور است؟ قطعا خیر.
هماکنون ایران ۴۱۰ مخزن نفتی و گازی دارد که ۲۳۲ عدد از آن توسعهنیافته است. پس چون از این مخازن تولید نمیکنیم یک قرارداد دلالی برای غارت منابع کشور ببندیم؟
ته استدلال مدافعان کرسنت همین است؛ یک حق دلالی گرفتند، میدان را هم توسعه ندادند، آخر هم میگویند «کاچی بهتر از هیچی بود»؛ زیرا اندک درآمدی هم سهم کشور میشد البته با چاشنی عدمالنفع ۴۰ میلیارد دلاری یا جریمه ۳۲ میلیارد دلاری.
نظر شما