علی اکبر کلانتر؛ بازار: استان یزد بازارهای بزرگی برای خود ساخته است؛ به گونهای که اکنون تولید در یزد به عنوان دومین استان صنعتی کشور بیشتر از ظرفیت مورد نیاز داخل است. تولیدات در کشور نیز دو تا سه برابر نیازهای داخل است و حتی میتواند پاسخگوی نیازهای چندین کشور همسایه باشد.
سال گذشته سال «رونق تولید» بود و به واقع کشور و استان یزد از نظر تولید رونق گرفت. سال ۹۸ رونق تولید دیگر یک شعار نبود و در واقع یک استراتژی بود که تا حدودی بدون برنامه پیش رفت. به واقع، رونق تولید در حالی یک اولویت بود که موضوع تحریم و بسته شدن دروازههای صادراتی به یک نگرانی عمده تبدیل شده بود.
امسال از رونق تولید عبور کرده و به «جهش تولید» رسیدهایم. سال گذشته رونق تولید به نوبۀ خود محقق شد و اکنون جهش تولید که شعار سال نیز هست، برای موفقیت باید بتواند به طور برنامهریزی شده به سمت تأمین نیازهای صنعتی داخل کشور از طریق راههای مختلف حرکت کند.
اگر الزامات جهش تولید به دو بخش کمی و کیفی تقسیم شود و مسائل اقتصادی مربوط به کرونا و پساکرونا در آن دخیل نشود، میتوان گفت با وضعیت فعلی، جهش تولید از نظر کمی امکانپذیر نیست؛ زیرا همانطور که به وضوح درک میشود با افزایش عرضه و کاهش تقاضا مواجهایم و تولید بیش از این در زمان فعلی راهگشای مشکلات نیست.
در این خصوص که جهش تولید از نظر کیفی در چه ابعادی محقق خواهد شد دیدگاههای مختلفی وجود دارد که از این بین، برخی از این دیدگاهها که بنده نیز به آنها اذعان و اعتقاد دارم بیان میشود.
تقویت نیروی انسانی
پتانسیل جهش تولید در کشور وجود دارد ولی این بخش در زمینه نیروی انسانی به ویژه آموزش مدیران به خصوص مدیران اجرایی و میانی نیازمند اصلاحات و تجدیدنظر است.
جهش تولید علاوه بر ابعاد کمی به ابعاد کیفی هم نیاز دارد. به نظر من، خلأ مهم امروز کمبود نیروی انسانی متخصص، با دانش و دارای مهارت است و تحقق این مهم، همکاری تخصصیترین تشکل غیردولتی حوزه صنعت و معدن با بخشهای دولتی، دانشگاهها و دیگر مراکز علمی، پژوهشی و مهارتی را میطلبد.
معتقدم حضور نیروی با مهارت و با انگیزه میتواند بهرهوری، قیمت تمامشده، دوام، دقت، کیفیت و تولید را ارتقا دهد و افزایش رقابت، توسعه صادرات، رونق بازار و جهش تولید را باعث شود.
حمایت از دانشبنیانها
دولت باید برای تقویت شرکتهای دانشبنیان و حمایت از نخبگان و استارتآپها به دنبال راهکار عملیاتی باشد و نیز پیچ و خمهای اداری و غیرمنطقی را حذف و به مانند دیگر کشورهای توسعه یافته، خود را آمادۀ صدور مجوز و فرآهم آوردن زمینۀ کار برای فعالیت نخبگان و نوآوران در حداقل زمان ممکن کند.
در برخی کشورها، بانکها به دنبال تولیدکننده میدوند و التماسشان میکنند که وام کمبهره بگیرند، اما در ایران دریافت تسهیلات از بانکها بسیار دشوار است. لذا ما اعطا و تسهیل وامهای ارزانقیمت را برای قشر نوآور و نخبه تقاضا داریم.
مالیاتهای بالا به ویژه در مورد شرکتهای کوچکتر و دانشبنیان ناعادلانه است و تقاضا میرود که برای تحقق جهش تولید، مالیات برخی شرکتهای کوچک و دانشبنیان صفر شود.
تأکید به بهرهوری
بهرهوری نیروی کار در ایران و همچنین یزد چندان مطلوب نیست. بخش خصوصی تا حدودی حریف نیروی کار است اما مهارت و تخصص در کارکنان بخش دولتی جای پرسش است و تجربه میگوید نیاز به مهارتآموزی و مهارتطلبی در میان منابع انسانی کشور یکی از بزرگترین عوامل تحقق جهش تولید از نظر کیفی است.
اکنون منابع مالی کشور رفته رفته کاهش مییابد و در عین حال، مدیریت نادرست منابع مالی و افزایش درصد بهرۀ بانکی، قیمت تمامشده را برای تولیدکنندگان افزایش داده و قیمت مصرفکننده را نسبت به قیمت محصول مشابه خارجی بدون صرفۀ اقتصادی کرده است.
البته نباید از این مهم غافل ماند که تولید داخلی و قطع ارتباط با دنیا به تنهایی نمیتواند منجر به جهش تولید شود؛ زیرا قطعأ تولید هر محصول و کالایی در کشور مقرون به صرفه نیست و در آن خصوص کسب درآمد از طریق ترانزیت کالا هم نکته حائز اهمیتی است.
مهارتمحوری
ایران به ویژه استان یزد نسبت به ظرفیت ورودی دانشگاهها بیشترین تعداد مهندس را دارد و از آنطرف ما دچار خلأ مهارت هستیم که این مهم از نظر رشد کشور در حوزۀ توسعۀ صنایع جدید و نوآور نگرانکننده است و در عین حال جای خوشحالی دارد.
ایران و به ویژه استانهایی چون یزد از نظر اقلیمی و ذخایر منابع طبیعی پتانسیلهای حائز اهمیتی دارند که هیچکدام از کشورهای اطراف به اندازۀ ایران دارا نیستند، این موضوع میتواند ایران را به جایگاهی تبدیل کند که کافی است با جذب نخبگان و متخصصان، این کشور را از بحران اقتصادی به سوی انقلاب تکنولوژی پیش ببرد.
در ایران و به ویژه استان یزد گنجایشهای خوبی وجود دارد و اگر عزم چهار قوه جزم شود و از افراد دلسوز، باهوش و درایت کافی، دارای تجربه و تحصیلات مرتبط به ویژه در دولت استفاده شود و نیروهای نخبه نیز بر اساس ضابطه جذب شوند، میتوان رفته رفته از فرصتهای موجود در این کشور چهار فصل که از دو طرف به آبهای آزاد وصل است و دارای ذخایر ارزشمند طبیعی است، استفاده کرد.
حذف پیچیدگیهای اداری
یکی از موانع تولید، بروکراسی اداری حاکم بر بخش صنعت است. برخورد غیرقابل پیشبینی در موضوعات مختلف مانند اعطای مجوزها از موانع صنعت در زمینه تولید محسوب میشود.
همچنین ساخت و تأمین ماشینآلات در شرایطی عادی قرار ندارد و به دلیل محدودیتها، امکان خرید تجهیزات مورد نیاز از دیگر نقاط دنیا نیست؛ این در حالی است که مشکل نقدینگی و عدم همکاری بانکها نیز به مشکلات صنعت و تولید افزوده است.
برای تحقق جهش تولید، نمیتوان از کیفیت غافل شد؛ چراکه همانطور که اشاره شد کمیت در بازار فعلی مؤثر نخواهد بود و از آنجایی که رونق و حرکت خوبی در سیاستها و نگرشهای بازار و تولید داخلی اتفاق افتاده، با اصلاح و یا حذف قوانین پیچیده، میتوانیم شاهد جهش تولید باشیم.
ضمن اینکه معتقدم قوانین باید به سمت تولید و حذف فساد حرکت کند؛ چراکه کشور از ظرفیت زیرساختی، نیروی انسانی و نخبگان خوبی برخوردار است و در این شرایط، تحقق جهش تولید با بهرهگیری از خرد جمعی و توانایی افراد با تجربه، دشوار نیست، اگر با جدیت با فساد مبارزه و از تولید حمایت شود.
جدیت در مبارزه با فساد
اکنون دیگر کشور باید در بخش جهش تولید به جدیت عمل کند؛ کشورهایی با پیشینه و محرومیتهایی کمتر از ایران به گونهای در حوزۀ فساد عمل کردند که بعضأ مسئولان فاسد آن کشورها پس از شناسایی، خودکشی را به محاکمۀ دادگاهی ترجیح دادهاند. به واقع اگر در کشور ما نیز اینگونه با فساد اداری مبارزه میشد، تولید به خوبی رونق میگرفت.
ما در مبارزه با فساد جدیت نداشتیم و تاکنون بیشتر فساد اداری را به شکل یک شوخی دیدهایم. دیگر مسئلهای که در بحث جهش تولید از بُعد کیفی مطرح است، نبود شفافیت است. دغدغهمندان مدتها است شفافیت اقتصادی بهویژه در حوزۀ بانکی و نیز پیشنهاد اعلام میزان وام اعطایی به هر فرد را خواستارند اما علیرغم تصویب، چنین مصوباتی از گردونۀ توجه خارج شده است.
با این وصف، به نظر میرسد، باید بر روی ارتقا و توسعۀ کیفی بخش تولید تمرکز کرد. برای مثال، جای صنایع خالی را پر کرد تا از نیاز صنایع به خارج کشور کاسته شود؛ به نوعی، باید به سمت خودکفایی رفت تا نیازهای صنایع وابسته به خارج را در داخل کشور تأمین کنیم.
اما ما تجربۀ خودکفایی را هم داشتهایم و به خوبی میدانیم که دانش فنی و قطعات و تکنولوژی را آنگونه که باید نداریم و با توجه به محدودیتها، خودکفایی نیز برای تحقق اهداف ما تنها گزینۀ موفقیتآمیز نیست؛ همانگونه که خودکفایی در تولید خودروی ملی و دیگر محصولات اساسی راهی بس طولانی بود.
نظر شما