۱۱ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴:۵۳
جنگ واقعی اما کنترل شده

جنگ واقعی اما کنترل شده

آرش وکیلیان در یادداشتی با عنوان جنگ واقعی اما کنترل شده و در فیلمی کوتاه حمله را از منظر پدافند ایران مورد تحلیل قرار داده و روایت کرده است.

بازار؛ سید آرش وکیلیان در یادداشتی با عنوان «جنگ واقعی اما کنترل شده» چنین نوشت:

۱- اسراییل از اکتبر پارسال وضعیت خود را جنگ وجودی و تمام عیار تعریف کرد. طی این مدت بیش از ۵۰ هزار فلسطینی ، حدود ۲۶۰۰ لبنانی و ۳۸۶ سوری را کشته است و در مقابل بیش از ۱۷۸۰ نظامی و غیرنظامی اسراییلی (شامل ۹۰۰ نظامی) کشته شده اند. این حجم جنگ در تاریخ جنگ های اسراییل بی سابقه است.

۲- دامنه جنگ تدریجا از غزه به لبنان، یمن، عراق و ایران توسعه یافته است. پس از حملات موشکی متقابل ایران و اسراییل به خاک یکدیگر ، می توان گفت که ایران و اسراییل در حال یک درگیری نظامی رسمی ، مستقیم و جدی اما محدود و کنترل شده هستند؛ چه آن را جنگ بخوانیم یا نخوانیم.

۳- هم حملات موشکی ایران و هم حملات هوایی و موشکی اسراییل به اهداف نظامی مشخص با سطحی از موفقیت بوده است و هیچ یک نمایشی نبوده. به علاوه حملات ایران بعد رسانه ای و روانی هم داشت، طوری که ایران می خواست به مردم منطقه قدرتش را نشان دهد و مردم اسراییل را بترساند، در مقابل اسراییل کوشید که حملاتش نمود اجتماعی و رسانه ای زیادی نداشته باشد.

۴- حملات هدفمند و ترورهای فرماندهان نظامی و سیاسی اسراییل به مراتب موثرتر و جدی تر از حملات نظامیش بوده است، اما ایران و متحدانش شرایط مقابله به مثل را نداشته اند.

۵- اسراییل در بعد آسیب زدن به مردم و زیرساخت های مقاومت در غزه و لبنان (دکترین ضاحیه) و حذف فرماندهان دستاوردهای مهمی داشته اما نتوانسته است به نتایج ملموس و پایدار نظامی و سیاسی برسد ، به طوری که تلفات نظامی اسراییل در اکتبر ۲۰۲۴ افزایش یافته و از حیث سیاسی موضع رسمی لبنان هنوز اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ سال ۲۰۰۶ است.

۶- نه اقتصاد ایران و نه اقتصاد اسراییل کشش یک جنگ طولانی تمام عیار را ندارند. راهبرد ایران این بوده که جنگ به خاکش کشیده نشود و راهبرد اسراییل اتکا به پشتیبانی آمریکا بوده است.

۷- آمریکا، از طریق اسراییل در پی تحمیل نظم مورد نظر خود به منطقه خاورمیانه است که نتانیاهو نیز رسما آن را در سازمان ملل اعلام کرده است. گرچه ایران مهمترین مانع در برابر این نظم است ، اما هدف واقعی آن توسعه سلطه بر کشورهای عرب می باشد. یعنی کشورهای عرب هستند که باید سلطه اسراییل به عنوان قدرت برتر منطقه را بپذیرند و خود را با آن هماهنگ کنند.

۸- آمریکا به دلایلی نظیر کنترل مسیر تجاری غرب آسیا و تضعیف ایران ، از این جنگ بسیار سود می برد، اما می کوشد تا جنگ کاملا کنترل شده باشد. لذا لجستیک نظامی اسراییل را برعهده گرفته است، مشروط به آنکه عملیات اسراییل هماهنگ با آمریکا انجام شود.

۹- چین، روسیه و کشورهای عرب (جز متحدان ایران) از معادله غایب هستند و نقش فعالی را ایفا نکرده اند. روسیه احتمالا به دلیل درگیری زیاد در اوکراین توان یا تمایل آن را ندارد و چین نیز احتمالا خاورمیانه را در حد نفت آن ارزشمند می داند، نه بیشتر

.۱۰- اسراییل و آمریکا پذیرفته اند که وجهه رسانه ای و اعتبار اجتماعی، یعنی قدرت نرم خود را به خصوص در کشورهای جنوب در این جنگ هزینه کنند. یعنی منافع مادی این جنگ برای آنها بسیار ارزشمندتر از پرستیژ کشور و دولتشان نزد مردم کشورهای جنوب است.

این فیلم کوتاه حمله را از منظر پدافند ایران روایت کرده است.

کد خبر: ۳۱۰٬۲۰۱

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha