۵ آبان ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۵
ارزیابی سناریوی وقوع جنگ جهانی سوم

ارزیابی سناریوی وقوع جنگ جهانی سوم

در جهانی که بار دیگر دچار جنگ‌های محلی شده است، ارزیابی احتمال وقوع جهانی جهانی جدید بسیار مهم است.

بازار؛ سید آرش وکیلیان: در جهانی که بار دیگر دچار جنگ‌های محلی شده است، ارزیابی احتمال وقوع جهانی جهانی جدید بسیار مهم است. در این نوشتار از چارچوب تحلیلی آینده پژوهی استفاده می کنم که تفصیل آن را در مقاله ای علمی پژوهشی درباره آینده نظام جهانی سرمایه داری تا سال ۲۰۵۰ بر اساس چارچوب تحلیلی والرشتاین تشریح کرده ام.

نظام جهانی سرمایه داری از بدو تشکیل در حدود پنج سده قبل مراحل هژمونی-جنگ داشته است. در مرحله هژمونی قدرت سیاسی اقتصادی مشخصی بر مناسبات این نظام به خصوص تجارت بین الملل سیطره داشته است و سپس با تضعیف هژمونی این قدرت و ظهور قدرت های همتراز ، یک دوره جنگ بلندمدت شروع می شده است. مراحل پیشین هژمونی در این نظام عبارت است از:

۱- مرحله امپراتوری استعماری اسپانیا-پرتغال از سفر به آمریکا و عبور از دماغه امید نیک در حدود ۱۴۹۲ تا جنگ های سی ساله ۱۶۱۸

۲- مرحله امپراتوری استعماری هلند از پیمان وستفالیا در ۱۶۴۸ تا آغاز جنگ های های هفت ساله ۱۷۵۶

۳- مرحله امپراتوری استعماری بریتانیا از پیمان صلح پاریس در ۱۸۱۵ تا جنگ جهانی اول در ۱۹۱۴

۴- مرحله هژمونی ایالات متحده آمریکا از پایان جهانی دوم در ۱۹۴۵ تا کنون

در سه مرحله نخست اشکال مختلفی از کشورگشایی مبنای برتری بود اما در مرحله کنونی بازار بدون سلطه مستقیم سیاسی توسعه می یابد و عملا با فروپاشی بلوک شرق، سرمایه داری بر همه جغرافیای زمین حاکم شده است. اکنون رقابت بر سر برتری در بازارها بین کشورها به خصوص آمریکا و چین در جریان است.

در این وضع چهار عامل می تواند جهان را به سوی جنگ های تجاری یا حتی نظامی سوق دهد.

۱- نزدیک بودن تراز قدرت ها و عدم امکان سلطه یکطرفه؛ در حال حاضر قدرت چین حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد قدرت آمریکا برآورد می شود و اختلاف قدرت در حال کاهش است.

۲- محدودیت بازارها برای توسعه همزمان هر دو رقیب به طوری که افزایش حضور یکی به حذف یا تضعیف دیگری منجر شود و در حال حاضر در برخی بازارها نظیر ارتباطات و خودرو چنین وضعی بروز کرده است.

۳- تضعیف شدید سازوکارهای حل اختلاف بین المللی نظیر آنچه در جنگ اوکراین و نسل کشی غزه شاهد هستیم.

در حال حاضر جنگ تجاری به طور محدود شروع شده است. تمایل به وقوع جنگ مستقیم و فراگیر بین قدرت های بزرگ بسیار کم است زیرا توجه به شدت تخریب سلاح های مدرن، نوعی بازدارندگی ناشی از عواقب جنگ برای طرفین پدید آمده است. در مقابل قدرت های بزرگ می کوشند مستقیما وارد جنگ نشود و این جنگ ها در سرزمین های دیگر نظیر شرق اروپا و خاورمیانه رخ دهد. برای نمونه حمله روسیه به اوکراین جنگی بود که ضمن تضعیف ارتش روسیه، اروپا را نیز به شدت به جهت امنیتی به امریکا نزدیک کرد. شبیه این سناریو را آمریکا در شرق آسیا و به خصوص تایوان مدنظر داشت ، اما چین از آن اجتناب کرد.

به هر حال، اگر تا ده سال آینده ظرفیت رشد اقتصادی افزایش نیابد و همزمان قدرت چین و آمریکا هم سطح شود، برخورد بسیار محتمل است. یعنی دو عامل اصلی تعیین کننده نسبت قدرت های بزرگ و ظرفیت بازار برای رقابت تجاری می باشد. البته چنین جنگی ناگهانی و کوتاه مدت نخواهد بود و مانند ادوار پیشین نظام سرمایه داری میتواند چند دهه به طول انجامد تا هژمونی جدیدی شکل بگیرد.

در این شرایط انقلاب بزرگ در فناوری میتواند به عنوان تغییردهنده بازی عمل کند و باعث رشد شدید بهره وری شود و مانع از درگیری بشود. این انقلاب فناوری که در آستانه وقوع است ناشی از پیشرفت در پردازش کوانتوم، هوش مصنوعی و حوزه های دیگر های تک می باشد.

یک عامل غیرمترقبه دیگر بروز اختلافات شدید سیاسی در آمریکاست به طوری که از قدرت این کشور بکاهد و توجهش را به داخل معطوف کند. در این وضعیت قدرت های محلی در مناطقی که رژیم امنیت منطقه ای مستقر نیست، نظیر خاورمیانه، احساس آزادی عمل برای حل و فصل مناقشات از طریق قدرت نظامی خواهند کرد. همچنین قدرت های جهانی ممکن است ترغیب شوند تا آمریکا را به زیر بکشند.

کد خبر: ۳۰۹٬۲۷۹

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha