وحید پورتجریشی؛ بازار: شورای همکاری خلیج فارس در جریان برگزاری نخستین نشست مشترک خود با اتحادیه اروپا در بروکسل با صدور بیانیه ای مشترک مدعی تعلق جزایر سه گانه خلیج فارس به امارات شد. فاجعه بار تر اینکه دو طرف مدعی شده اند که ایران جزایر متعلق به امارات را تحت اشغال خود در آورده است!
اما اینکه چگونه نشستی که قرار بود به بررسی نگرانی های مشترک دو طرف در خصوص تنش های منطقه بپردازد منتهی به توافق اعراب و غرب بر سر موضوع مالکیت جزایر ایرانی شده محل سوال است. همین موضوع به خوبی نشان می دهد که اعراب حاشیه خلیج فارس علاوه بر نگرانی از افزایش دامنه جنگ و تنش ها، به دنبال مقاصدی دیگر در بحبوحه جنگ میان دو طرف هستند.
سوء استفاده اعراب از تنش میان ایران و اسرائیل
اعراب حاشیه خلیج فارس از زمان آغاز جنگ غزه رفتاری کاملا محافظه کارانه از خود نشان دادند. دولت های عربی سطح واکنش های خود به جنگ غزه که با حمله تل آویو به لبنان که اکنون دیگر باید آن را جنگ دوم اعراب و اسرائیل نامید را تنها به صدور بیانیه محکومیت، دعوت به آتش بس و نهایتا ارسال کمک های امدادی به مردم جنگ زده محدود ساختند.
به نظر می رسد اعراب در حال آماده سازی خود برای اتصال به دریای مدیترانه و بازارهای اروپایی از طریق زمینی و کاهش وابستگی خود به تنگه هرمز و خلیج فارس هستند تا در صورت بروز درگیری و تهدید ایران به بسته شدن تنگه و یا ایجاد محدودیت از سوی روسیه به داد اروپا برسند و تجارت نفتی خود را ادامه دهند
با افزایش تنش میان دو طرف، رهبران عرب تصمیم گرفتند که فاصله خود با جنگ و وقایع ناشی از آن را به دلیل ترس از هدف حمله قرار گرفتن از سوی دو طرف بیشتر نموده و تنها قطری ها صرفا اقدام به برگزاری جلسات آتش بس در دوحه نمودند. از همان ابتدا مشخص بود که افزایش تنش میان تهران و تل آویو نهایتا منجر به افزایش دامنه اختلافات میان تهران با بروکسل و واشنگتن خواهد شد. رهبران عرب نیز با آگاهی از این رخداد، منتظر بهره برداری از شرایط موجود شدند.
جالب است بدانیم که بیشترین میزان توسعه زیرساختی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس طی ماه های گذشته از جنگ غزه و افزایش تنش در مسیر دریای سرخ رخ داده است. به عنوان مثال، امارات هفته گذشته از اتصال شبکه ریلی خود به شبکه ریلی در حال ساخت شورای همکاری خلیج فارس خبر داد. البته امارات پیشتر نیز از سرمایه گذاری ۲.۳ میلیارد دلاری خود در راه آهن اردن خبر داده بود که نهایتا قرار است از شرق به عربستان سعودی و از غرب به بندر عقبه به عنوان تنها بندر و اتصال دریایی اردن با دریای سرخ متصل شود.
اعراب به فرصت تاریخی خود یعنی ایجاد واگرایی حداکثری میان تهران و غرب دست یافته و تلاش میکنند از فرصت به وجود آمده در راستای توسعه روابط و همگرایی بیشتر خود با اروپا استفاده نموده و حمایت غرب برای پذیرش ادعای موهوم خود در خصوص جزایر سه گانه را جلب نمایند.
لذا به نظر می رسد اعراب در حال آماده سازی خود برای اتصال به دریای مدیترانه و بازارهای اروپایی از طریق زمینی و کاهش وابستگی به تنگه هرمز و خلیج فارس هستند تا در صورت بروز درگیری و تهدید ایران به بسته شدن تنگه، و یا ایجاد محدودیت جدی روسیه در حوزه انرژی اروپا ، به تجارت نفتی خود ادامه دهند. این اقدام همچنین دسترسی انصار الله یمن به کشتی های تجاری عربی در مسیر سیر به سمت اروپا را نیز با مشکل مواجه کرده و مسیر تجاری امنی را در اختیار کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس قرار خواهد داد.
در حقیقت باید اینگونه بیان کرد که اعراب سعی دارند علاوه بر عدم درگیر شدن در جنگ میان اسرائیل با لبنان و غزه، میزان خطرات احتمالی از سوی ایران را نیز تا حد زیادی کاهش دهند.
واگرایی چگونه به ایجاد همگرایی کمک کرد؟
نکته دیگر اینکه واگرایی ایجاد شده کم سابقه میان ایران و اتحادیه اروپا بر سر جنگ اوکراین و حالا مساله اسرائیل، تا سطح بی سابقه ای به نزدیک شدن مواضع و ارزش های اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فارس منجر شد. یقینا بیست سال پیش امضای اروپایی ها پای بیانیه ایران ستیز آن هم به صورت مستقیم و غیر تلویحی و بر سر حساس ترین موضوع خلیج فارس یعنی مالکیت جزایر سه گانه تقریبا دوز از ذهن بود. چراکه اروپایی ها همچنان امیدوار به افزایش سطح روابط با ایران و کاهش تنش ها میان دو طرف بودند. اما امضای بروکسل پای بیانیه اعراب نشانگر بروز واگرایی شدید و خطرناک میان تهران و اتحادیه اروپا است که نشان ظاهرا طرف غربی را برای رویارویی با هر سناریوی احتمالی در برابر تهران آماده میسازد.
باید این نکته را در نظر داشت که تضعیف دو قدرت نظامی و رقیب منطقه ای اعراب منطقه یعنی ایران و اسرائیل آن هم به صورت همزمان، آرزوی دیرینه اعراب منطقه بوده و ادامه این تنش نیز به سود آنها تمامخواهد شد.
حالا به نظر می رسد اعراب به فرصت تاریخی خود یعنی ایجاد واگرایی حداکثری میان تهران و غرب دست یافته و تلاش میکنند از فرصت به وجود آمده در راستای توسعه روابط و همگرایی بیشتر خود با اروپا استفاده نموده و حمایت غرب برای پذیرش ادعای موهوم خود در خصوص جزایر سه گانه را جلب نمایند.
در این میان، افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی در پی بروز بی ثباتی در اقتصاد جهانی و افزایش تنش میان ایران و اسرائیل نیز تا حد زیادی به اعراب و تقویت بودجه های زیرساختی آنها همچون توسعه شبکه ریلی کمک کرده است. باید این نکته را در نظر داشت که تضعیف دو قدرت نظامی و رقیب منطقه ای اعراب منطقه یعنی ایران و رژیم اسرائیل آن هم به صورت همزمان، آرزوی دیرینه اعراب منطقه بوده است.
نظر شما