اسماعیل کوثری؛ بازار: قیمت مسکن در سطح استان سمنان به طرزی نجومی افزایشیافته و فاصله خانهدار شدن جوانان روزبهروز تا واقعیت بیشتر میشود اما سؤالی که مردم این روزها بسیار مطرح میکنند این است که این قطار ترمز بریده و لجامگسیخته تا کی قرار است به راندن ادامه دهد؟
ابتدا باید به عوامل گرانی مسکن نگاهی انداخت زیرا کنترل همین عوامل افزایشدهنده مسکن میتواند به کاهش و یا حداقل توقف افزایش بیشتر قیمتها منجر شود. بهطورکلی مسکن نیز بخشی از اقتصاد است وقتی اقتصاد بیمار شود درواقع مسکن نیز دچار این موضوع میشود.
تعداد صفرهای زیاد نشانهای بیماری هلندی در اقتصاد ما است برای مثال قیمت یک مترمربع خانه در یک خیابان معمولی در سمنان و یا شاهرود امروز ۱۵۰ میلیون ریال است که هفت صفر در مقابل یک ۱۵ دیده میشود این یعنی اقتصاد ما دچار بیماری تعدد صفرها شده که کشورهایی مانند آمریکا وقتی دچار آن شدند بیش از یک دهه برای بیرون کردن این بیماری از اقتصادشان وقت صرف کردند تازه اینزمانی بود که امریکا بعد از جنگ جهانی دوم به قدرت اقتصادی خوبی دستیافته بود.
پس مسکن هم تابعی از اقتصاد کشور لذا بهبود شرایط اقتصادی کشور که البته امروز موضوعی دشوار به نظر میرسد، یکی از عوامل کنترل بازار مسکن است. دولت بهخصوص در دو سال اخیر نشان داده که اصلاً توان کنترل شرایط را ندارد و وقتی سرگرم بهبود شرایط ارز است، سکه گران میشود، سکه را ساماندهی میکند مسکن گران میشود تا به خودش در حوزه مسکن میجنبد، خودرو گران میشود و الیآخر...
موضوع دوم در حوزه مسکن این است که امروز مراجع قیمتگذاری گمشدهاند. روزگاری در همین شهرهای استان سمنان عواملی مانند عرف، محله، برآورد ساخت هر مترمربع بعلاوه قیمت زمین از سوی نظاممهندسی، کارشناسان ملک و ... قیمت یک بنا را حدوداً تعیین میکردند امروز هیچچیز جز اراده صاحبخانه در قیمتگذاری تأثیر ندارد.
کسی که خانهای را میسازد خودش هم بر روی آن قیمت میگذارد و چون مسکن روزبهروز گرانتر میشود درنتیجه فرد قیمتی کذایی بر روی خانهاش میگذارد و معتقد است که من خانهام را متری ۲۰ میلیون تومان میفروشم و نگران فروش نرفتن آنهم نیستم چون روزبهروز بر روی قیمت خانهام میآید و اتفاقاً این نوع افراد از اینکه خانهشان فروش نرود خوشحالتر هم هستند.
پس قاعده قیمتگذاری دیگر موضوعی است که بر توقف رشد قیمت نجومی مسکن تأثیر دارد و ازآنجاکه در این شرایط متأسفانه نگاه مناسبی بین مردم از بابت همدلی وجود ندارد و یا کمرنگ شده دیگرکسی به هر قیمتی حاضر نیست خانهاش را اجاره، رهن و یا حتی به فروش برساند.
نتیجه این تفکر این است که فرد بازنشستهای با داشتن چهار فرزند دانشجو و نیازمند جهیزیه و ... اگر سال قبل خانهای را در مناطق بالای شهر سمنان رهن میکرد با همان قیمت امروز باید به خیابانهای پائین تر برود تا بتواند خانه پیدا کند سال بعد به مناطق پائین تر تا اینکه درنهایت طی یک بازه چهارساله از بالای شهر سمنان به حومه این شهر با همان قیمت نقلمکان کرده است.
فراوان هستند کسانی که یکباره اجاره خانهشان چهار الی پنج برابر شده و امروز به دنبال خانه در محلات پائینتر شهر هستند و در ضمن با هزینه سال گذشتهشان حتی در پایینترین نقاط شهرهای شاهرود و سمنان و دامغان همخانه پیدا نمیکنند آپارتمانهای متری ۱۵ و ۲۰ میلیون تومان اصلاً چیزی نیست که مردم استان سمنان به آن عادت داشته باشند.
درنتیجه سومین عامل، نوع نگاه و فرهنگی است که مردم باید نسبت به داراییها و دیگر همنوعانشان داشته باشد که ما آن را انصاف مینامیم. امروز آپارتمان هر مترمربع سه میلیون تومان تمام میشود زمین نیز برای مثال در بهترین حالت یعنی استفاده تمام وسایل خارجی و درجهیک متری هفت میلیون تومان است درنتیجه خانه باید متری ۱۰ میلیون تومان فروخته شود اما شاهد هستیم که بر روی همین خانه ۱۷ حتی ۱۸ میلیون تومان قیمت گذاشته میشود.
موضوع بعد اما گرانی لوازم خانه، سیمکشی، لولهکشی، دستمزدها، سنگ و شیرآلات و کابینت و ... است که قیمت تمامشده خانه را افزایش میدهد. سه سال پیش قیمت ساخت یکخانه در شاهرود مترمربعی ۵۵۰ هزار تومان بود و امروز به بیش از دو و نیم میلیون تومان رسیده است درنتیجه این موضوع هم در افزایش چند برابری قیمت خانه مؤثر است. کاهش قیمت اقلام ساختوساز میتواند یکی دیگر از عوامل ثبات در قیمت مسکن محسوب شود.
عوامل دیگری نیز بر روی افزایش قیمت مسکن مؤثر هستند مثلاً تقاضا این روزها مردم به دنبال سرمایهگذاریهای انفجاری و هیجانی هستند که یکباره به آنها سود دهد مثال واضح آن حضور ۴۵ میلیونی ایرانیها در بورس است درنتیجه هجوم مردم برای خرید دلار، سکه و خانه و خودرو و ... به افزایش یکباره و دور از عقلانیت خانه و مواردی که ذکر شد منجر میشود.
اگر مردم درست تصمیمگیری کرده و هجوم برای یک سرمایهگذاری را کنار بگذارند شاهد این قیمتهای عجیبوغریب نخواهیم بود اما حیف که این امر را نمیتوان بهراحتی در بین مردم ترویج کرد. نمونه این امر حملهور شدن مردم برای خرید ارز بود که ویدئوی آن هفته گذشته در فضای مجازی پخش شد.
به عوامل مذکور باید تحریمها، عدم سیاستگذاری درست دولت در طرحهای مسکن، عدم نظارت دستگاههای اجرایی و قضایی، رانت و انبوهسازی توسط عدهای، مافیای خانه و قیمتگذاری، دلالی و بنگاهداری نادرست، رشوه و سیستم ناکارآمد دولتی و نظارتی، انحصار ساختوساز و درنتیجه قیمتگذاری توسط برخی افراد، سرمایهگذاری همراه بارانت توسط برخی افراد، حضور افراد فاسد در بازار ملک و دهها مورد دیگر را نیز افزود.
البته شرح همه اینها به کتابی نیازمند است که در این مقاله جای آن نیست اما درنهایت باید گفت کنترل مسائلی که در بلا ذکر شد در کنار ورود دستگاههای نظارتی و قضایی برای بریدن دستهای فاسد از بازار مسکن و همچنین کار فرهنگی برای عدم نگاه سرمایهگذاری به خانه میتواند ترمز افزایش قیمتها را درزمینهٔ مسکن بکشد.
در آخر به سؤال نخست بازمیگردیم چه زمان میشود شاهد تثبیت قیمت مسکن بود؟ با اوصافی که در بالا ذکر شد به نظر نمیرسد به این زودیها شاهد کنترل قیمت مسکن باشیم زیرا مجموع این عوامل در آن تأثیرگذار هستند آنهم عواملی که یکشبه پدید نیامدهاند که بتوان یکشبه آنها را رفع کرد درنتیجه به نظر شخص بنده مسکن به راه مناسبی پیش نمیرود زیرا راه مذکور فقط پولدارها را پولدارتر و جوانها را از خانهدار شدن دور میسازد.
نظر شما