بازار؛ گروه بین الملل: معمولا ائتلافهای سیاسی با در نظر گرفتن منافع مختلف کشورهای عضو شکل میگیرد. اما، به عنوان یک قاعده، شرکتکنندگان معتبرتر بلندترین «صدا» را دارند. دنیای دوقطبی قرن بیستم به تدریج چندقطبی شده، اما کشورهای بزرگ با نفوذ خود به دنبال حفظ وضعیت موجود خود هستند. ترکیه در ۲ سپتامبر ۲۰۲۴ درخواست پیوستن به BRICS را ارائه کرد. این موضوع باعث بحثهای زیادی شد و احتمالا از این طریق میتواند بردار خود را از اروپا و ناتو به سمت جنوب به اصطلاح جهانی تغییر دهد.
با توجه به اینکه ترکیه یکی از اعضای ائتلاف نظامی-سیاسی ناتو است و قبلاً به دنبال پیوستن به اتحادیه اروپا بود، درخواست پیوستن این کشور به بریکس بلافاصله مورد توجه قرار گرفت، زیرا بریکس خود را به عنوان جایگزینی برای کشورهای ناتو، اتحادیه اروپا و گروه ۷ معرفی میکند. یعنی ترکیه میخواهد در کنار کشورهای جنوب جهانی قرار گیرد. بسیاری بر این باورند که این امر میتواند به عنوان روند معینی از نارضایتی فزاینده از نقش کشورهای خارج از گروه ۷ باشد.
بریکس توسط پنج کشور بزرگ برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی ایجاد شد و در سال ۲۰۲۳ کشور مصر، ایران، امارات، اتیوپی و عربستان به آنها پیوستند. اما در هر صورت، این سازمان کشورهایی را با اکثریت جمعیت جهان متحد میکند که اقتصاد آنها در دهههای اخیر کاملاً در حال توسعه بوده است. این امر به ویژه در مورد چین و هند که بدون شک امروز به نتایج قابل توجهی در توسعه اقتصادی دست یافته، صادق بود.
اهداف بریکس
وقتی درباره بریکس صحبت میشود، همیشه اندازه اقتصاد، جمعیت و در نتیجه بازار مصرف مطرح میشود. پس کشورهایی که همه این موارد را دارند به لحاظ نظری باید نقش مهمتری در اقتصاد جهانی داشته باشند. از همین روی، وابستگی متقابل بیشتر در اقتصاد جهانی مطرح است که نه تنها برای کشورهای صنعتی، بلکه برای کشورهای اصطلاحا جنوب جهانی نیز صادق است. یعنی کشورهای صنعتی بیشتر به جنوب جهانی وابسته شدهاند، زیرا جریانهای صادرات و واردات را تعیین و ثبات اقتصادی را در کشورهای صنعتی تضمین میکنند. از این نظر، کشورهای بریکس ادعاهای خاصی علیه کشورهای صنعتی دارند. آنها بر این باورند که زمینه برای مشارکت بیشتر آنها در مسائل جهانی فراهم است.
هنگام ایجاد بریکس، وظیفه اصلی آن برپا کردن یک سیستم عادلانهتر در سیاست و اقتصاد جهانی بود. بر این اساس، قرار بود تلفیق تلاشهای اقتصادهای بزرگ در چارچوب این سازمان، به حل این مشکلات با همراهی کشورهای صنعتی کمک کند. در واقع، نادیده گرفتن موقعیت این کشورهای بزرگ دشوار است. از سوی دیگر، کشورهای بریکس باید ارتباطات داخلی را توسعه میدادند. به ویژه، مهمترین موضوع مربوط به سیستمهای پرداخت بین آنهاست، زیرا تجارت جهانی همچنان تحت سلطه دلار، یورو و تا حدودی ین قرار دارد.
دلیل تمایل کشورهای جنوب جهانی
یکی از جنبههای مهم جهانی شدن در این مورد قابل ذکر است. در واقع دلیل نارضایتی کشورهای جنوب جهانی از وضعیت کنونی اقتصاد جهانی نیز همین است. توسعه سریع اقتصاد جهانی در ۳۰ سال گذشته توسط نهادهای کشورهای صنعتی تضمین شده و این امر تا امروز ادامه دارد. البته لوکوموتیو این توسعه تا حد زیادی چین و سایر کشورهایی بود که در حال توسعه نامیده میشدند. اما تمام نهادهایی که تجارت جهانی را در چنین مقیاسی ممکن ساختند با نهادهای غربی مرتبط بودند.
بانکهای چینی از تحریمهای آمریکا هراس دارند زیرا به تجارت جهانی با آمریکا و اتحادیه اروپا وابسته است. همچنین، روسیه نمیتواند روپیههایی را که در ازای دهها میلیارد دلار نفت فروخته شده به هند دریافت کرده، از هند خارج کند.
واضح است که تمام ارزهای قابل تبدیل معتبر متعلق به کشورهای صنعتی مانند دلار آمریکا، یورو، ین ژاپن، پوند انگلیس، فرانک سوئیس و ارزهای استرالیا، کانادا و نیوزلند هستند. البته پنج مورد آخر به طور قابل توجهی اهمیت کمتری دارند. علاوه بر این، کارکرد مهمشان استفاده از آنها به عنوان ارز ذخیره نیست، بلکه تضمین تجارت است.
حتی واحد پول غول اقتصادی چین، یوان، هنوز رواج نیافته است. در حال حاضر، مشکلات بزرگی در انجام معاملات تجاری و پرداختهایی که آنها را پشتیبانی میکند بین چین و روسیه وجود دارد. بانکهای چینی از تحریمهای آمریکا هراس دارند زیرا به تجارت جهانی با آمریکا و اتحادیه اروپا وابسته است. همچنین، روسیه نمیتواند روپیههایی را که در ازای دهها میلیارد دلار نفت فروخته شده به هند دریافت کرده، از هند خارج کند.
در واقع، بریکس تاکنون نتوانسته یک سیستم پرداخت بین کشورهای شرکت کننده ایجاد کند، اگرچه این امر در زمان ایجاد این سازمان برنامهریزی شده بود. البته بانک توسعه جدید کشورهای بریکس نیز وجود دارد که فعلا قابلیتهای آن همچنان محدود است. تا کنون بالغ بر ۸ میلیارد دلار وام تامین مالی کرده است که عمدتاً توسط ضمانتهای دولتی پشتیبانی میشود. اکنون این سوال مطرح میشود که چرا ترکیه به دنبال پیوستن به این سازمان است؟ چرا آذربایجان، اندونزی و مالزی میخواهند عضو آن شوند؟ چرا مصر، ایران، امارات و اتیوپی در ژانویه ۲۰۲۴ وارد بریکس کردند؟ به این ترتیب، بریکس چطور به ماموریت اصلی خود در اتحاد کشورهای جنوب جهانی عمل میکند؟
افزایش اهمیت اتحادیه اقتصادی اوراسیا
اتحادیه اقتصادی اوراسیا در سیستم اقتصادی چندقطبی شکل گرفته بر اساس بریکس، ادغام شده است. ۱۰ سال پیش، اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) به طور پیوسته منحصراً در چارچوب تلاش برای همکاری اقتصادی بین روسیه، بلاروس و قزاقستان معرفی شد. بنابراین، این کشورها سعی کردند روابط قبلی را احیا کنند و شروع به توسعه اشکال جدید تعامل اقتصادی کرده و تا حدی فضای مشترک قبلی را احیا کردند. البته EAEU اکنون شامل دو جمهوری دیگر شوروی سابق - ارمنستان و قرقیزستان نیز است و مدتهاست که به یک عامل جذاب برای تجارت، اقتصادی، لجستیک، سرمایهگذاری و روابط مالی نه تنها در اوراسیا، بلکه در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین تبدیل شده است.
امروز، اوراسیا با ایران، صربستان، سنگاپور، ویتنام، کوبا در مورد منطقه آزاد تجاری (FTA) توافقاتی دارد و مذاکرات با امارات، اندونزی، مصر، هند در حال انجام بوده و توافقنامه تجارت آزاد موقت با مغولستان در حال انجام است. در این راستا، این اتحادیه مدتهاست که دیگر با فضای اقتصادی پس از شوروی مرتبط نیست.
این امر به جذابیت فزاینده برای ادغام در آن اشاره میکند، که اصول خاصی را تأیید میکند که توسط تعداد بیشتری از کشورها حمایت میشود. به ویژه فضای EAEU، مبتنی بر اصول تقویت حاکمیت ملی، احترام و حمایت از سیاست مستقل داخلی و خارجی به عنوان مبنای الگوی توسعه حاکمیتی خود است. در مجموع، این پایه و اساس معماری جدید روابط اقتصادی و مالی بینالمللی عادلانهتر، فارغ از تصمیمگیریهای با انگیزه سیاسی را ایجاد میکند. یعنی فشار تحریمها ابزاری برای مدیریت فرآیندهای سیاسی و اقتصادی جهانی است که به طور گسترده توسط غرب جمعی استفاده میشود.
بدون تردید مدل باز روابط اقتصادی توسعه یافته در EAEU به عنوان عامل اصلی جذابیت اتحادیه و نقش جهانی فزاینده آن به عنوان الگوی ادغام در هر منطقه از جهان عمل میکند. این مدل دقیقاً در مقابل ساختارهای ادغام سفت و بسته از نوع اروپایی است که ورود به آن فرآیندی طولانی است و نه تنها در مورد شرایط تجاری، اقتصادی و سیاسی، بلکه در مورد شرایط اخلاقی و ارزشی مرتبط با پذیرش ایدئولوژی لیبرال دمکراتیک و سایر ویژگی های تمدن اروپایی صحبت میکنیم. ترکیه بهترین مثال در این زمینه است که بیست سال پشت «درهای اتحادیه اروپا» منتظر ماند، اما هرگز اجازه ورود پیدا نکرد و زمان و تلاش زیادی را صرف کرد. بیدلیل نیست که در سطح رسمی دولت این کشور با آسودگی قابل توجهی ایده ادغام اروپا را کنار گذاشت.
EAEU در حال حاضر به طور ارگانیک در سیستم اقتصادی چند قطبی که بر اساس برجام شکل میگیرد، ادغام شده است. در این راستا، تعامل بین کشورهای EAEU و BRICS نشان دهنده افزایش سالانه حجم تجارت و حمل و نقل است.
اتحادیه اوراسیا، بریکس و تمرکززدایی جهان
در سال جاری، اوراسیا به طور فعال در حال گسترش شبکه مناطق آزاد تجاری خود است، اما بریکس پس از پذیرش پنج عضو در سال ۲۰۲۴ (مصر، ایران، امارات، عربستان سعودی و اتیوپی)، تصمیم گرفت تا از نظر توسعه فاصله بگیرد. اما، این شرایط بریکس پذیرش درخواستهای کشورهای علاقهمند را با دشواری مواجه میکند. براساس برخی گزارشها، تاکنون حدود ۳۰ کشور درخواست عضویت دادهاند و آذربایجان یکی از آخرین کشورهایی بود که اخیراً تمایل خود را برای عضویت در این سازمان اعلام کرد.
همانطور که مشاهده میشود، EAEU در حال حاضر به طور ارگانیک در سیستم اقتصادی چند قطبی که بر اساس برجام شکل میگیرد، ادغام شده است. در این راستا، تعامل بین کشورهای EAEU و BRICS نشان دهنده افزایش سالانه حجم تجارت و حمل و نقل است. با در نظر گرفتن چشم اندازهای معرفی کریدورهای چندوجهی در اوراسیا و کریدور شمال-جنوب، فضای مشترک تجاری، اقتصادی، حمل و نقل و لجستیک، EAEU و BRICS تنها مظهر چندقطبی نیست، بلکه یک قطب کافی و جذاب است.
نظر شما