محمدرضا دشتیزاده؛ بازار: تکیه بر اقتصاد تک محصولی متکی به نفت نتیجه تکرار رفتارهایی است که از گذشته گریبانگیر اقتصاد ایران است تا جایی که حضور ایران در بازارهای جهانی منحصر به چند محصول منحصر بفرد و مورد نیاز کشور های صنعتی شده است.
علاوه بر آن تمرکز اقتصادی بر خام فروشی، بازدارندگی در دیگر حوزه های درآمدزایی را به ارمغان آورده است.
از یک سو با توجه به اینکه ایران دارای نفت خام با کیفیت و مورد تایید مشتریان بین المللی است، میتوان از طریق حلقه های مرتبط با نفت و گاز و پتروشیمی که به عنوان فراورده هایی با کیفیت و قابل رقابت با بازارهای جهانی قابل عرضه است در نگاه بلند مدت به عرصه ای برای اقتدار اقتصادی در این حوزه تبدیل شود.
از سوی دیگر نگاه به حوزه اقتصادی غیر نفتی با توجه به دسترسی منابع، ذخایر، معادن و گستردگی جغرافیای ایران همچنین توانمندی کارپردازان و کارآفرینان اقتصادی و مهیا بودن نیروی انسانی کارآمد در این حوزه که نیاز امروز نسل جدید است می تواند نقطه آغازین حرکتی بی منتها در عرصه اقتصاد جهانی باشد.
سرمایهگذاری در زمینههایی که قابلیتها و پتانسیلهای داخلی میتواند راهکارهای اثربخشی را در مسیر پیش رو قرار دهد موضوعی است که مغفول مانده است.
با استفاده از تجربیات کشورهای در حال توسعه و بازبینی مولفههای اثرگذار همچنین بومیسازی آن میتوان با برنامهریزی درازمدت و هدفمند با دستان توانمند استعدادهای جوان که جزو ذخایر و سرمایه های اصلی این مرز و بوم محسوب میشوند دست به تحولی شگرف زد.
آیندگان بیشک به ما خرده خواهند گرفت اگر میراثی را به یادگار نگذاریم و مسیر توسعه را برای ادامه روند پیشرفت در جهان امروز هموار نکنیم.
حضور موفق و موثر در اقتصاد جهانی که رفع نیازهای داخلی را با گره زدن به بازارهای خارج از مرزهای ایران را رقم خواهد زد میتواند به یک گام مفیدی در خارج شدن از تک محصولی و وابسته بودن ما به نفت را به ارمغان آورد.
در سالهای اخیر تلاش های فراوانی صورت گرفته تا بتوانیم در زمینه صادرات کالاهای غیر نفتی رشد پیدا کنیم ولی به دلیل نداشتن استراتژیهای راهبردی برای تبدیل شدن به قطب اقتصادی منطقه این روند از سرعت قابل توجهی برخوردار نیست.
با بررسی توانمندی های کلان در محدوده های جغرافیایی ایران و با نگاه تجمعی ذخایر و امکانات می توان قدرت های سرمایه گذاری را به صورت هدفمند به آن سو سوق داد و به کالاهای هدف و تولیدات برپایه استعدادهای ذاتی و خدادادی دست یافت.
وقتی کشورهایی وجود دارند که بدون داشتن بستری مناسب از طریق استفاده بهینه از ذهن و تفکر انسانی به اقتصاد پویا و پیشرو تبدیل شدهاند. با سرمایه های انسانی ایرانی دستیابی به این مهم بسیار سهل و آسان است.
کافی است از اقتصاد تک محصولی بر پایه صادرات نفت و وابستگی بی چون و چرا به درآمدهای نفتی فاصله گرفته شود و تلاش کرد تا با بسترسازی و زمینه سازی در حوزه های مختلف اقتصادی بر پایه قابلیت های موجود و همچنین دسترسی های به منابع در کشور با ورود به بازارهای جهانی که مقدمه آن در اختیارگیری بازارهای مصرف گرای حوزه خلیج فارس می باشد دریچه ای روشن را برای آینده ایران گشایش کرد.
به طور مثال در زمینه های صنایع دستی ایرانی پراکندگی اقلیمی که در جای جای کشور وجود دارد با نگاه تجمعی سرمایه گذاران می توانند با ورود به این حوزه به صورت هدفمند برای گسترش صادرات با برند ایرانی یکپارچگی در تولید را به منظور دستیابی به بازارهای هدف طرح ریزی کنند.
با دید صادرات محور و جذب سرمایه گذار به عنوان یک راهکار می توان از حضور قدرتمند ایران در دهکده جهانی و موثر بودن آن در برطرف نمودن نیازهای ساکنین آن برپایه قابلیت های انحصاری که در کشور وجود دارد به قطب اقتصادی منطقه تبدیل شد. با به کارگیری هوش خلاقانه و شکار فرصت های طلایی و تغییر رفتارهای اقتصادی میتوانیم زمینه دستیابی به اهداف بزرگ را فراهم سازیم.
امروز نیازمند کشف ذهن های مبتکر محور و ایده پرداز برای تحول اقتصادی هستیم تا با قدرت اندیشه از تک تک روزنههای قابل استفاده، رفتارهای مرکبگونه را برای رسیدن به هدفهای توسعه محور پیاده سازی کنیم تا با ارائه راهکارهای هوشمندانه شتاب قابل توجهی در مسیر توسعه ایران ایجاد کنیم.
خارج شدن از لیست کشورهای جهان سوم یک اراده آهنین طلب میکند که با وجود جوانهای مستعد ایرانی دور از ذهن نیست.
نظر شما