مرتضی یوسفی طهارم: سالهای طولانی است که در گزارش های خبری از زبان مسئولین محترم و برخی از تولیدکنندگان می شنویم که با تولید این محصول و یا این قطعه و... یک عدد بزرگی صرفه جویی ارزی شد.
نمیدانم کسی تاکنون در این سالهای طولانی جمع جبری این صرفه جویی ارزی ادعا شده را محاسبه کرده است یا نه؟ ولی بی شک عدد شگرف وبزرگی خواهد شد.
سوال اینجاست که با این همه صرفه جویی ارزی، چرا ما همواره با کمبود ارز مواجه هستیم و نرخ ارز همواره بالا و بالاتر میرود.
صرفه جویی ارزی در واقع یعنی افزایش تولید داخلی و افزایش تولید داخل یعنی افزایش درآمد مالیاتی، کاهش بیکاری و وابستگی، این استدلالی است که سالهاست بهانه ای برای حمایت از برخی تولیدکنندگان است.
اما خروجی این حمایت تاکنون در مجموع، افزایش میزان بیکاری و کمبود ارز است.
احتمالا" ما برای محصولاتی صرفه جویی ارزی میکنیم که خیلی در میان مدت و بلند در مقابل محصولات رقیب در بازار جایگاهی ندارند که خروجی مطلوب را در اقتصاد داشته باشد و این صرفه جویی پایدار بماند و یا نیاز ارزی ما همواره بالا و بالاتر میرود و آن هم در زمانی که قدرت خرید اکثریت خانواده ها پایین می آید.
در نبود یک نگاه سیستمی و جامع بخش زیادی از صرفه جویی واقعی ارزی و ارز ناشی از صادرات منابع نیز توسط گروهی برای سرمایه گذاری، اقامت، تفریح و... خارج میشود و کشور می ماند با کمبود ارز و افزایش قیمت آن و حمایت های که هیچگاه تمام نشده و گره هایی که باز نمی شوند و مردمی که فقیرتر و ناراضی تر میشوند.
در ادعا صرفه جویی ارزی به خروجی نهایی آن در کشور و پایداری آن باید توجه داشت.
نظر شما