وحید پورتجریشی؛ بازار: خبرگزاری رویترز روز ۹ خرداد ماه از تهیه پیش نویس قطعنامه ای جدید توسط تروئیکای اروپایی علیه برنامه هسته ای ایران خبر داد که به گفته این خبرگزاری، ایالات متحده مخالف تصویب آن بوده است.
رویترز که پیشتر در گزارشی از مخالفت ایالات متحده آمریکا با قطعنامه پیشنهادی انگلیس، فرانسه و آلمان علیه ایران خبر داده بود، به نقل از سه دیپلمات اروپایی ادعا کرد که پیشنویس این قطعنامه بین ۳۵ عضو شورای حکام توزیع شده است.
این خبرگزاری به نقل از یک مقام ارشد اروپایی، نوشت: «ما آمریکاییها را تحت فشار قرار دادهایم اما آنها همچنان گمان میکنند که نباید کاری برای تشدید تنش با ایران انجام داد. اما این سیاست تاکنون هیچ دستاوردی نداشته است و ما معتقدیم که اکنون باید سرسختی خود را نشان دهیم.»
این قطعنامه در حالی تنظیم شده که بیش از ۱۸ ماه از تاریخ آخرین قطعنامه صادر شده علیه ایران در مجامع بین المللی و غرب می گذرد. اما نکته مهم نهفته در آن، مخالفت آمریکا است که امری کم سابقه به حساب می آید. لذا، باید دید که چه اتفاقی منجر به مخالفت واشنگتن را تصویب این قعنامه علیه ایران شده است. میزان این مخالفت نیز تا حدی بوده که یک مقام مطلع اروپایی در این خصوص به رویترز گفت: «این تلاشها تاکنون هیچ نتیجهای نداشته و ما معتقدیم که اکنون زمان نشان دادن قاطعیت است».
خبرگزاری رویترز در متن گزارش خود، از عدم تمایل واشنگتن به گسترش دامنه تنش در خاورمیانه در آستانه برگزاری انتخابات آمریکا، به عنوان دلیل اصلی واشنگتن برای مخالفت با تصویب این قطعنامه خبر داده و اعلام کرد که ایالات متحده به هیچ روی، علاقمند به افزایش تنش و رویارویی با ایران آن هم پیش از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ در این کشور نیست.
تنش در بازار انرژی جهان، دغدغه فعلی آمریکا
همانطور که می دانیم، دولت آمریکا موفق شده نرخ تورم این کشور را طی یک سال گذشته و به لطف سیاست افزایش نرخ بهره بانکی به محدوده ۲ درصد برساند که نرخ مطلوب فدرال رزرو است. با اینحال، قرار گرفتن نرخ تورم ماهانه در محدوده ۲ درصد و کاهش محسوس به زیر این منطقه، همچنان منجر به ادامه نگرانی فدرال رزرو و دولت آمریکا در خصوص بازگشت احتمالی تورم در صورت آغاز کاهش نرخ بهره بانکی شده است.
حال آنکه در صورت تصویب قطعنامه اتحجادیه اروپا علیه ایران، واشنگتن باید منتظر وارد آوردن یک شوک نفتی نسبتا چشمگیر به بازار باشد. چنین شوکی، علاوه بر سخت تر شدن شرایط در کنترل قیمت ها و تورم در بازار داخلی آمریکا، منجر به استفاده دونالد ترامپ از چنین موقعیتی برای متهم کردن بایدن به عدم توانایی در ایجاد شرایط اقتصادی مطلوب در آمریکا خواهد شد. به ویژه اینکه رئیس جمهوری پیشین آمریکا به تازگی نیز در دادگاه فدرال محکوم شده و بدیهی است که از چنین فرصت بزرگی برای ضربه زدن به بایدن و تیم اقتصادی وی به سادگی نخواهد گذشت.
افزایش ریسک کشتیرانی در دریای سرخ
حملات نیروهای یمنی به کشتی های تجاری مرتبط با اسرائیل و بعضا آمریکا، بریتانیا و دیگر متحدین تل آویو در دریای سرخ، تا همین جای کار نیز منزج به افزایش چشمگیر قیمت کالاهای صادراتی از آسیا به اروپا و همچنین، هزینه کشتیرانی در آب های دریای سرخ شده است. به طوریکه بسیاری از خطوط کشتیرانی بزرگ جهان همچون مرسک، فعالیت خود در این آب ها را تا حد زیادی کاهش داده و در برخی مقاطع زمانی به طور کامل قطه کرده اند که این به معنای ایجاد اختلال در توزیع کالای آسیا در غرب خواهد بود.
افزودن مشکلی جدید در دریای سرخ یا بازار انرژی جهان، به هیچ عنوان به سود دولت بایدن نخواهد بود.
به طور حتم، میزان مخاطرات کشتیرانی در دریای سرخ با تصویب قطعنامه ای جدید علیه ایران افزایش یافته و هزینه حمل بار در این مسیر نیز با افزایش مواجه خواهد شد؛ موضوعی که به ویژه در استانه برگزاری انتخحابات ریاست جمهوری آمریکا، مطلوب شخص بایدن و حزب دموکرات نخواهد بود. باید به این نکته توجه داشت که بایدن در قیاس با سلف دموکرات خود یعنی باراک اوباما، نتوانسته در حوزه سیاست خارجی، نقش آفرینی مطلوب ایالات متحده را داشته باشد که البته بخشی از آن نیز به دلیل شرایط نامساعد اقتصادی و تنش های ژئوپولیتیکی حاکم بر جهان فعلی است. با اینحال، صرف نظر از قیاس شرایط در دوران بایدن و اوباما با ترامپ، باید این را در نظر داشت که کارنامه بایدن در بسیاری از حوزه ها، به ویژه سیاست خارجی، کارنامه چندان موفق و در سطح ایالات متحده به عنوان داعیه دار رهبری جهان نبوده و از این جهت در موضع ضعف قرار دارد. لذا، افزودن مشکلی جدید در دریای سرخ یا بازار انرژی جهان، به هیچ عنوان به سود دولت بایدن نخواهد بود.
کاهش قدرت چانه زنی آمریکا در سرزمین های اشغالی
ایالات متحده به خوبی متوجه این موضوع شده است که برای مذاکره کنش گرانه با نیروهای مقاومت در منطقه مانند حزب الله یا حماس، نمی توان حامی اصلی جبهه مقاومت یعنی تهران را نادیده گرفت. لذا، جدیت و میزان موفقیت در مذاکرات احتمالی میان واشنگتن و نیروهای مقاومت، نیازمند کاهش تنش با تهران است. از سوی دیگر، عملیات موشکی تهران علیه تل آویو، فارغ از میزان اثربخشی فیزیکی آن، این پیام را برای آمریکا در بر داشت که خطر تهدید موجودیت اسرائیل، دستکم به سطوح بسیار بالاتری در قیاس با گذشته رسیده و هرگونه افزایش تنش با ایران، آن هم در اوج دوران حملات اسرائیل به رفح و کشتارجمعی گسترده در سرزمین های اشغالی، می تواند با واکنش احتمالی ایران مواجه شود که این موضوع، چیزی جز تهدید بیشتر امنیت اسرائیل در بر نخواهد داشت.
بدیهی است که جو بایدن تاکنون نیز دستکم حمایت لابی های رادیکال صهوینیستی همچون آیپک در آمریکا را تا حد زیادی از دست داده و به نظر می رسد آراء آنها نزدیک به صندوق ترامپ باشد.
حال این دو گزاره را با یکدیگر مقایسه کنید: اقدام ترامپ برای تاسیس سفارت آمریکا در اورشلیم و به رسمیت شناختن آن به عنوان خاک صهیونیست ها در دولت ترامپ و شکل گیری حملاتی کم سابقه علیه صهیونیست ها طی دوره ریاست جمهوری جو بایدن.
بدیهی است که جو بایدن تاکنون نیز دستکم حمایت لابی های رادیکال صهیونیستی همچون آیپک در آمریکا را تا حد زیادی از دست داده و به نظر می رسد آراء آنها نزدیک به صندوق ترامپ باشد. لذا، در صورت وخیم تر شدن شرایط امنیتی علیه اسرائیل، به طور حتم تمامی آراء طیف صهیونیست رادیکال آمریکا به سمت ترامپ و حزب جمهوریخواه سوق پیدا خواهد کرد که چنین گزینه ای مطلوب بایدن و حزب دموکرات نخواهد بود.
نظر شما