به گزارش بازار، عملیات طوفانالاقصی و پسلرزههای آن نشاندهنده آن است که نظم جدیدی در منطقه حکمفرما شدهاست. هر نظم جدید، نیازمند سیاست جدید نیز هست. از این رو در دورهی فعلی بازبینی سیاستها و دستورِ کارهای پیشین (بهطور خاص در پروندههایی که ارتباط جدی با رژیم صهیونیستی پیدا میکنند) لازم و ضروری است. یکی از این پروندههای جدی موضوع آذربایجان است. درست در روزی که طوفانالاقصی رخ داد ایران توسعهی راهگذر ارس برای اتصال بلافصل قرهباغ به نخجوان را اعلام نمود؛ مسیری حملونقلی که از نزدیکترین نقطه به مرز ارمنستان، خاک باکو را به نخجوان متصل مینماید. اما بهدلایل کارشناسی میتوان گفت که توسعه این مسیردر راستای منافع و امنیت ملی ایران نیست؛ در ذیل ضمن بررسی این نکات به راهکارهای ایجابی در این راستا خواهیم پرداخت:
۱. مشارکت ایران در ایجاد راهگذر ارس بهمعنای به رسمیت شناختن گروه کشورهای ترک است : تا به حال بهصورت مکرر الهام علیف بیان کرده است که کریدور زنگزور وسیلهی اتصال گروه کشورهای ترک است. همچنین در تصویری کلانتر، این کریدور بهعنوان یکی از مفصلهای دالان تورانی محسوبمیشود. با رصد تمایلات فرهنگی و اجتماعی ایدهی کشورهای ترک بهنحو صریحی میتوان سویههای ضدایرانی آن را مشاهده نمود. ایفای نقش ایران در ایجاد راهگذر ارس به این معناست که ایران، بهصورت دوفاکتو ایده گروه کشورهای ترک را پذیرفتهاست. چهبسا این اقدام ایران، تلقی خاصی در ذهن باکو ایجاد کند؛ اینکه رفتار ایران از سر ضعف است.
۲. راه گذر ارس ابزارهای امنیتی باکو را گسترش میدهد : از منظر هویتی کشور آذربایجان دارای هویت ضعیفتری نسبت به همسایههای شمالی و جنوبی خود است؛ از این رو برای تحکیم موجودیت خود باید به سمت ایجاد یک هویت جدید و همچنین بهدست آوردن استقلال امنیتی حرکت کند. بر این مبنا باکو به دنبال ایجاد معماری امنیتی جدیدی در قفقاز است. بخش مهمی از این معماری نیز بر پایه ظرفیت ترکی و صهیونیستی بنا نهاده خواهد شد. نشانههای متعددی از جمله ایجاد مرکز سایبری توسط رژیم صهیونیستی در باکو، رفتوآمد شخصیتهای سرشناس صهیونیستی از جمله برندا شفر به باکو و ایجاد پایگاههای اطلاعاتی رژیم در آذربایجان نشان میدهد طی سالیان اخیر سازمان اطلاعاتی باکو توسط موساد در حال توسعه بوده است همچنین، اظهار نظر برخی کارشناسان حوزه سیاسی و امنیتی نشاندهندهی نقش باکو در سرقت اسناد هستهای و نفوذ پهپاد به تاسیسات هستهای نطنز است. باکو در این مسیر تمامی لجستیک مورد نیاز را نیز برای رژیم صهیونیستی مهیا نموده است، به نحوی که هماکنون ۱۲ شرکت اسرائیلی در بازسازی قرهباغ شرکت دارند و تاکید اصلی حضور آنها بر «هوشمند» بودن شهرها است. طی این بازسازی یکی از اجزای مهم جاسوسی و اقدامات خرابکارانه، توسعه پایگاههای اطلاعاتی در قالب فعالیت کشاورزی توسط شرکتهای اسرائیلی میباشد؛ از این شکل کارِ توسعۀ فعالیت اطلاعاتی، پیشتر در جنگ سرد توسط آمریکا در امتداد مرزهای شوروی بهرهبرداری میشده است. در این راستا سفر وزیر کشاورزی رژیم به مرزهای آذربایجان و ایران در این راستا قابل فهم است. با کنار هم قرار دادن وقایع به این نتیجه اساسی خواهیم رسید که اولاً کریدور زنگزور از اساس یک تصمیم سیاسی است و ثانیاً رژیم صهیونیستی در تخلیه توان ژئوپلیتیکی ایران به وسیلهی باکو و دور زدن ایران نقشی اساسی دارد. سؤالی که مطرح میشود آن است که تکمیل این کریدور توسط ایران در امتداد راهگذر ارس چه توجیهی میتواند داشتهباشد؟ یک نکته قابلذکر آن است که ممکن است تصور شود با احداث این کریدور، امکان نظارتِ ایران بر روابط ترکیه و آذربایجان و کنترل این روابط ایجاد میشود. باید گفت که این اقدام از منظر فنی امکانپذیر نیست؛ چراکه در رویه «ترانزیت»، بار در ابتدای مسیر پلمپ شده و انتهای مسیر گشوده میشود. علاوه بر این نفس اطلاع از اجزای تجارتی هیچ مزیت نظارت و کنترلی ایجاد نمیکند.
۳. راه گذر ارس کریدور تورانی را اقتصادی میکند : پر واضح است که کریدور زنگزور اگرچه هنوز به وجود نیامدهاست ولی راهگذر ارس بهصورت پیشدستانه تمامی کارکردهای اولیه مدنظر این کریدور (محقق کردن شرط لازم ایجاد جهان ترک) را نهتنها اجرا خواهد کرد که آن را نیز اقتصادی خواهد نمود. سؤال اساسی آن است که چه منفعتی برای ایران در اقتصادیکردن چنین مسیر وجود دارد؟
۴. راه گذر ارس هیچ ابزار توازنبخشی به ایران نمیدهد : در دستگاه سیاستگذاری خارجی کشور معروف است سیاست همسایگی برای مهار رفتارهای کشورها به کار برده میشود. این نگاه دچار مفروضه غلطی است؛ در نسبت با آذربایجان، اتفاقاً چنین نگاهی به تشدید اقدامات طرف مقابل خواهد انجامید چراکه هماکنون بخش غالب فعالیت اقتصادی این کشور در مسیر شرقی-غربی جانمایی شدهاست؛ بهطور مشخص در حال حاضر، آذربایجان تأمینکننده ۶۰ درصد از نفت رژیم صهیونیستی است. توسعهی راهگذر ارس این جریان را تشدید میکند و بهعنوان یک ضلع از برنامه توسعهی صنعتی باکو، روابط شرقی-غربی آذربایجان را متنوع کرده و مقیاس بالاتری خواهد بخشید. اما عایدی ایران از این مسیر صرفا حق ترانزیت است که رقم قابل توجهی نیز نخواهد بود.
۵. راه گذر ارس نهتنها توازن علیه ایران تولید میکند که امکان عبور از خطوط قرمز ایران را نیز مهیا میکند : کمتر از یکماه پس از اعلام راهگذر ارس، ترتیبات امنیتی برای ایجاد کریدور زنگزور توسط پاشینیان نخستوزیر ارمنستان اعلام شد که از جمله آن تشکیل واحد جدید امنیت ملی برای نظارت بر امنیت مسیرهای ارتباطی آذربایجان و ترکیه بود. همچنین پاشینیان پس از این اقدام گفت: «امیدوارم توافقاتی با ترکیه برای باز کردن مرز برای اتباع کشورهای سوم و دیپلمات ها به زودی اجرا شود». چند روز قبل از این اقدام نیز ارمنستان برنامههای کریدوری خود را اعلام نمود که در تصویر ذیل قابل مشاهدهاست. در واقع پیام صریح و واضح اعلام راهگذر ارس بهطرف ارمنی آن بود که مشکل ایران با کریدور زنگزور آن است که از ایران نمیگذرد. این اقدام علاوه بر اینکه بهطرف ارمنی این پیام را منتقل میکند که ایران بر سر خطوط قرمز خود مصر نیست و به تبع، این تمایل جدی را در ایروان ایجاد مینماید که کریدور زنگزور را از خاک خود بگذراند. چنین برآیندی در انتها کریدور زنگزور را هم از شمال ارس خواهد گذراند و هم از جنوب آن. این یعنی با اقدام طرف ایرانی، توازنی به نفع باکو در منطقه قفقاز شکل گرفته است.
۶. راهگذر ارس باعث از رونق افتادن مسیر قبلی میشود : راهگذر ارس مسیر فعلی اتصال میان خاک باکو با نخجوان را از رونق خواهد انداخت؛ این مسیر از شهرهایی مانند بیلهسوار گذشته و به اقتصاد شهرهای مستقر در مسیر کمک میکند. در مقابل، راهگذر جدید از مناطقی از ایران میگذرد که جمعیت قابل توجهی در آن ساکن نیست.
۷. مقابله با زنگزور، ابزارها و منافع اقتصادی بیشتری در مقایسه با مشارکت در آن، به ایران میدهد : راهاندازی کریدور زنگزور، ابتکاری ایرانی نیست و ایران، جزء بسیار حداقلی از این کریدور خواهد بود. در مقابل، چهبسا مهار و کنترل مسیر کریدور تورانی، عواید بهتر و بیشتری نصیب کشور خواهد کرد. یکی از این موارد، توسعه روابط در مسیر کریدور شمال-جنوب از ارمنستان به دریای سیاه است که از طریق آن ایران میتواند در تجارت چندین میلیارد دلاری هند و اروپا نقش بگیرد و از محل آن، عایدی بهدست آورد.
جمعبندی: راهگذر ارس نمیتواند عایدی اقتصادی، سیاسی و امنیتی برای کشور بههمراه داشتهباشد. در بُعد اقتصادی، این راهگذر باعث از رونق افتادن مسیرهای سابق میشود و در بُعد امنیتی و سیاسی نیز، نمیتواند مانع از پیشبرد رؤیای جاهطلبانه «جهان ترک» شود در مقابل ایران باید روی راهاندازی کریدور شمال-جنوب از مسیر ارمنستان، دریای کاسپین و کشور ترکمنستان تمرکز کند.
نظر شما