گزارش بازار، بهنود برمایه ور، دانشیار رشته مدیریت پروژه و ساخت دانشگاه هنر ایران: دانش حرفهای مدیریت پروژه، اگر چه علمی نوین است اما درونمایههای آن، هم از منظر نظری و مفهومی و هم از منظر عملی و کارکردی، قابل تامل و ردیابی در بنمایههای (حکمی، فلسفی، عرفانی، خردورزی، اندیشهورزی، سیاستورزی، حکمرانی، رهبری، حقوقی، نظامیگری، طبی، صنعتگری، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و آیینی، اخلاقی و معنوی و دینی، ادبی، هنری و...) مکتوباتی در ارتباط با تاریخ، تمدن، میراث و هویت و فرهنگ ایرانی- اسلامی و نیز برخی متون کهن ادبیات و زبان پارسی بهویژه در یکی از مهمترین آنها یعنی شاهنامه یا نامهی فردوسی بهعنوان سند ملی میهنی ایرانیان است.
به طور کلی، مدیریت پروژه دارای دو بعد کلان است: بعد مدیریتی و بعد رهبری. بعد مدیریتی یا به تعبیری دقیقتر بعد پروژهای، بیشتر مرتبط با مهارتهای فنی- مهندسی (حیطهی سخت: زمانبندی، بودجه، کیفیت، محدوده و...) است. اما بعد رهبری، غالبا مرتبط با مهارتهای فرهنگی- اجتماعی (حیطهی نرم: منابع انسانی، ذیاثران، ارتباطات و...) است.
بر این اساس، مدیر پروژهای میتواند موثر شناخته شود که حتما خود را در مسیر رشد و شکوفایی قرار داده تا درنهایت بتواند کمابیش خود را به رهبر پروژه ارتقاء داده و معرفی کند. البته درخور ذکر است که، به طور عام در علوم انسانی و به طور خاص در علم مدیریت پروژه، مدیریت قلمروی دانشی مدرنتر و جدیدتری، نسبت به رهبری که عرصهی بینشی سنتیتر و دیرینهتر است، قلمداد میشود.
همچنین، موضوعات بخش سخت مانند زمان(بندی) و هزینه(بودجه) و کیفیت(بندی) و محدوده(بندی)، در مقایسه با موضوعات بخش نرم یاد شده، در بافت متون باستانی مخصوصا شاهنامه، کمتر به طور مستقیم قابل درک و استنباط هستند. در همین راستا، شایان توجه است که، در این متون از جمله شاهنامه، زمان کیفی یا کایروس به معنای لحظه درست و زمان مناسب و بهموقع برای عمل (وهلهی مناسب در زمان یا زمان مناسب برای انجام کاری یا زمان راستین اقدام) که اکثرا در ارتباط با ویژگیهای رهبری است، در مقایسه با زمان کمی یا کرونوس به معنای زمان ساعتی و گاهشماری و پیشبرنده (رویدادنگاری یا سازگاری رخدادها با زمان دقیق آنها یا جانمایی رویدادها در زمان) که عمدتا در ارتباط با ویژگیهای مدیریتی است، پررنگتر بوده و بیشتر مطرح گردیده است.
با اینحال، میتوان برای هرکدام از حوزههای دانشی اصلی مدیریت پروژه، (که طبق رهنمود بنیادین بینالمللی گسترهی دانش مدیریت پروژه عبارتند از: زمانبندی، هزینه، کیفیت، محدوده، یکپارچگی، منابع، ذیاثران، ارتباطات، ریسک و تدارکات)، مثالهایی را از ابیات شاهنامه، به شرح زیر، با محتوا و مضامین نسبتا مرتبط ذکر کرد؛ که البته بهراستی، تا حدود زیادی جنبه نمادین دارند چون اکثرا بهسختی میتوان واژهها و مفاهیم را قابل تطابق دقیق و برابری درست قرار دارد.
زمانبندی زمان تا زمان زینش برساختی همی گرد گیتیش بر تاخت
هزینه بگیر این سرمایه و رجاه او تو را زیبد اندر جهان گاه او
کیفیت ز بالا و دیدار و آهستگی ز بایستگی هم ز شایستگی
محدوده به زال سپهبد سپرد آن زمان همه چیزها از کران تا کران
یکپارچگی نشیب و فراز بیابان و کوه به هر سو شده مردمان هم گروه
منابع از آغاز باید که دانی درست سر مایهی گوهران از نخست
ذیاثران ز راه خرد بنگری اندکی که مردم به معنی چه باشد یکی
ارتباطات جز اینست آیین پیوند و کین جهان را به چشم جوانی مبین
ریسک همم بیم جانست و هم جای ننگ چرا بازداری سرم را ز جنگ
تدارکات به پیلان گردون کش و گاو میش سپه را همی توشه بردند پیش
طرح اینگونه مقولههای علمی (مطالعهتطبیقی موضوعی در زمینههای علمی مختلف و میانرشتهایهای دانشی گوناگون) نیاز به دانایی بالا و آگاهی عمیق به همه جنبهها و زوایای مطالب مورد بحث دارد.
با این وجود، در حد ظرفیت و بیادعا، در این جستار خیلی کوتاه کوشش شد، به گونهای بسیار فشرده و البته با رویکردی نو، ضمن بازگفت مبحث مدیریت پروژه، اهمیت و جایگاه شاهنامه در علم امروزینه بازنمایی و از این طریق پاسداشت زبان پارسی و گرامیداشت حکیم فردوسی تا اندازهای صورت پذیرد.
نظر شما