بازار؛ گروه انرژی: «بعد از ۴۰ سال این اولین بار است که دولت ایران به این اعتماد به نفس رسیده که در مقابل ابرقدرت اقتصادی سر میز مذاکره حاضر شده و در رابطه با چگونگی یک روابط بلند مدت ۲۵ ساله چانه زنی کند.» این بخشی از گفتههای مجیدرضا حریری است که معتقد است قرارداد همکاری بلند مدت ایران و چین تنها در مرحله نخست است و نمیتوان در رابطه با مفاد قراردادی که هنوز نوشته نشده، صحبت کرد. او با بیان اینکه امضای سند راهبردی ایران و چین به عمر دولت حسن روحانی قد نمی دهد و اگر قرار است تصمیمی گرفته شود، در دولت سیزدهم صورت خواهد گرفت، در پاسخ به این سوال که توسعه همکاری های دو کشور بر چه اصلی استوار خواهد بود، ادامه داد: در تمام دنیا کشورها بر اساس منافع ملی و داشتههای خود یک سری قراردادهای همکاری و اقتصادی با یکدیگر امضا میکنند. داشته امروز ما نفت، گاز، پتروشیمی و محصولات معدنی بوده و همانطور که بارها اعلام شده ایران بزرگترین دارنده این ذخایر زیرزمینی انرژی هستیم. از طرفی چینیها هم بزرگترین مصرف کننده این محصولات هستند. طبیعی است که اگر یک قرارداد بلند همکاری بین دو کشور منعقد شود، پایه آن نفت، گاز، انرژی خواهد بود.
این فعال بخشی خصوصی که ریشه شکست قراردادهای برجامی را کارنابلدی تنظیم کنندگان قرارداد میداند، تاکید میکند که تمامی قراردادهایی که در زمان برجام منعقد شد در سطح شرکتها بوده نه دولتها. اما اینکه چرا حتی این قراردادها که این سطح امضا شده به نتیجه نرسیده کاملا به نحوه تنظیم قرار دادها مربوط است. متن کامل گفتگوی بازار با مجیدرضا حریری رئیس اتاق مشترک ایران و چین در رابطه با سند راهبردی همکاری ایران و چین را در ادامه میخوانید:
*برنامه بلندمدت همکاریهای ایران و چین این روزها موضوع یکی از داغترین بحثها شده است؛ محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری پیشین در حالی آن را "مخفیانه و بدون در نظر گرفتن خواست و اراده ملت" دانسته که محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه حسن روحانی مدعی است که هیچ مخفی کاری صورت نگرفته است. آنگونه که برخی از منابع خبری اعلام کردهاند در این قرارداد ۲۵ ساله تمامی مفاد مربوط به سرمایه گذاری ۴۰۰ میلیاردی در صنعت نفت و گاز ایران و واگذاری نفت ایران با تخفیف های بالایی که بعضا به ۳۰ درصد هم می رسد، به نفع چین بوده و ایران در این توافق برگ بازنده را دارد. این ادعاها چقدر درست است؟
همانطور که مسئولان هم اعلام کردهاند در این قرارداد هیچ عدد و رقمی قید نشده است. در حال حاضر قراردادی بین تهران و پک امضا نشده که بخواهیم راجع به مفاد و نفع و زیان ایران در این قرارداد صحبت کنیم. داستان قراردادی که این روزها سوژه رسانهها شده همانند پسری است که به دختری علاقه مند شده و قصد دارد به همراه خانوادهاش به خواستگاری این دختر برود. در چنین شرایطی نمیتوان این دو جوان را زن و شوهر دانست. تفاهم نامه همکاری ایران و چنین دقیقا در همین مرحله است.
چین در طول ۴ سال گذشته به دنبال ترسیم یک افق بلند مدت همکاری با ایران بوده اما متاسفانه اراده لازم از طرف ما نبوده است. دلیل اینکه در طول این مدت چرا نتوانسته ایم به یک پیش نویس همکاری برسیم ناشی از تنبلی از طرف دولت و مسئولان کشور ما بوده است
*به نظر شما اصلا چینیها حاضر به سرمایه گذاری در صنعت نفت و گاز ایران هستند؟
بدون شک این علاقهمندی وجود دارد. در ژانویه ۲۰۱۶ یک توافق نامه جامع همکاری امضا شد. حالا بعد از بیش از ۴ سال به این نتیجه رسیدیم که یک پیش نویس همکاری را هم بین دو کشور باید امضا شود.
*چرا با وجود اینکه به گفته شما چینیها تمایلی زیادی برای توسعه همکاری با ایران دارند، با وجود گذشت بیش از ۴ سال هنوز این توافق به مرحله اجرایی شدن و قرارداد همکاری نرسیده است؟
اراده لازم از طرف ایران نبوده و تنبلی از طرف دولت و مسئولان کشور ما بوده است.
*با توجه به ارادهای که بین دو کشور برای گسترش همکاریها وجود دارد، فکر میکنید این قرارداد همکاری ۲۵ ساله کی نهایی و به امضا برسد؟
با توجه به اینکه عملا ۶ ماه بیشتر به پایان دولت دوازدهم باقی نمانده، نمیتوان انتظار داشت که این قرارداد در این دولت به امضا برسد. حتی اگر دولت ایران هم بخواهد، فکر نمیکنم که چینیها امضای قرارداد با دولتی که عمرش سر رسیده تن بدهند و بعد دوباره با دولت بعدی بر سر مفاد آن چانه زنی بکنند.
با توجه به اینکه عملا ۶ ماه بیشتر به پایان دولت دوازدهم باقی نمانده، نمیتوان انتظار داشت که این قرارداد در این دولت به امضا میرسد. حتی اگر دولت ایران هم بخواهد، فکر نمیکنم که چینیها امضای قرارداد با دولتی که عمرش سر رسیده تن بدهند
*یعنی چینیها پیگیر امضای این قرارداد بودند اما دولت ایران به آن تن نداده است؟ اگر قرار به امضای توافق نامه همکاری باشد، فکر می کنید، مهمترین سرفصل های آن چه خواهد بود؟
بله. در دنیا کشورها بر اساس منافع ملی و داشتههای خود یک سری قراردادهای همکاری و اقتصادی با یکدیگر امضا میکنند و چین سابقه طولانی در این زمینه دارد. داشته امروز ما نفت، گاز، پتروشیمی و محصولات معدنی بوده و همانطور که بارها اعلام شده ایران بزرگترین دارنده این ذخایر زیرزمینی انرژی هستیم. از طرفی چینیها هم بزرگترین مصرف کننده این محصولات هستند. طبیعی است که اگر یک قرارداد بلند همکاری بین دو کشور منعقد شود، پایه آن نفت، گاز، انرژی خواهد بود.
*آمریکا یکی از بزرگترین شرکای تجاری با چین است. با این اوصاف تحریمها چقدر میتواند در توسعه همکاریهای ایران و چین را مختل کرده یا به چالش بکشد؟
قرار نیست که شرایط تحریمی ۲۵ سال باقی بماند. توسعه دو کشور بر اساس یک افق بلند ۲۵ ساله قرار است ترسیم شود.
دولت ما بعد از نزدیک به نیم قرن به این اعتماد به نفس رسیده که در مقابل ابرقدرت اقتصادی سر میز مذاکره حاضر شده و در رابطه با چگونگی یک روابط بلند مدت ۲۵ ساله چانه زنی کند
*اما تعداد زیادی از قرادادهایی که دوران برجام امضا شد، به محض خروج آمریکا از برجام تقریبا لغو و شرکتهای اروپایی و حتی چینی یکی پس از دیگری بازار ایران را ترک کردند. ممکن است این اتفاق را در قرارداد بلند مدتی که به گفته شما هر دو کشور تمایل به به اجرایی شدن آن را دارند، هم تکرار شود؟
دولت ما در ۴۰ سال گذشته هیچ قرارداد بلند مدتی را با کشورها امضا نکرده است. تنها قراردادی هم به دلیل بد عهدی یکی از کشورها تقریبا به سرانجام نرسید، برجام بوده است. اما نقطه مثبت و قوت این اتفاق اینجاست که دولت ما بعد از نزدیک به نیم قرن به این اعتماد به نفس رسیده که در مقابل ابرقدرت اقتصادی سر میز مذاکره حاضر شده و در رابطه با چگونگی یک روابط بلند مدت ۲۵ ساله چانه زنی کند. البته ۲۵ یک عدد نمادین است و همانطور که اشاره شد در این توافق به هیچ عددی اشاره نشده است.
از طرفی نباید فراموش کرد که تمامی قراردادهایی که در زمان برجام منعقد شد در سطح شرکتها بوده نه دولتها. اما اینکه چرا حتی این قراردادها که این سطح امضا شده به نتیجه نرسیده کاملا به نحوه تنظیم قرار دادها مربوط است. به عنوان مثال در قراردادی که بین ایران خودرو و پژو منعقد شد، به دلیل نقصها و ایراداتی در نحوه تنظیم قرارداد این شرکت فرانسوی بدون اینکه خسارتی پرداخت کند، از بازار ایران خارج شد. در واقع به دلیل کارنابلدی قراردادهایی که با خودروسازان بزرگ اروپایی امضا شد، هیچ ضمانت اجرایی نداشت.
تمامی قراردادهایی که در زمان برجام منعقد شد در سطح شرکتها بوده نه دولتها. اما اینکه چرا حتی این قراردادها که این سطح امضا شده به نتیجه نرسیده کاملا به نحوه تنظیم قرار دادها مربوط است. در واقع به دلیل کارنابلدی قراردادهایی که با خودروسازان بزرگ اروپایی امضا شد، هیچ ضمانت اجرایی نداشت
*البته عهدشکنی قراردادها تنها محدود به اروپاییها نبوده. در قرارداد تکمیل پارس جنوبی بعد از رفتن توتال قرار شد که شرکت CNPC یکی جایگزین این شرکت فرانسوی در پارس جنوبی شود. اما برخلاف آنچه مذاکره شده بود، این شرکت چینی هم ایران را ترک کرد؟
اینکه قرار بود CNPC جایگزین توتال شود، چیزی بود که بیژن زنگنه وزیر نفت ایران اعلام میکرد چراکه چنین مساله ای هیچ گاه از طرف چینیها اعلام نشده بود. مساله اصلی نحوه اطلاع رسانی در داخل کشور ماست. یک قرارداد سه جانبه بین شرکت ملی نفت ایران، توتال فرانسه و سی ان پی سی چین امضا شد که به دلیل تحریمها بخش اعظم آن با رفتن توتال از ایران عملا غیر ممکن شده است. حالا دیگر چیزی نمانده که چینیها را مجبور به ماندن در آن قرارداد کنیم. باید یاد بگیریم در فضای بینالمللی با قدرتهای بزرگ از موضع منافع ملی مذاکره کنیم.
با توجه به اینکه چینیها سابقه سلطه گرایی با کشورها نداشتهاند، رابطه دوستانه خوبی را هم با ایران دارند، فرصت خوبی است که مذاکرات در سطح دولتها را تمرین کنیم و قراردادهای دو جانبه و چند جانبه منطقه ای امضا کنیم. اگر این اتفاق رخ بدهد از این انزوایی که هم اکنون با آن مواجه هستیم، خارج شده و قدرت بیشتری را در دنیا کسب میکنیم. اگر در ۴۰ سال گذشته شرایطی را فراهم کرده بودیم که به جای مونتاژ کار محصولات پژو، شریک آن بودیم، اگر گفته بودیم که سامسونگ و الجی باید داخل کشور ما تولید داشته باشند، اگر شرکتهای بزرگ نفتی دنیا در چاههای نفتی ما شریک بودند، حالا کشورهای مختلف قادر به تحریم ما نبودند. متاسفانه با شعارهای ملی گرایانه پوچ خود را منزوی کردیم پشت دیواری که خودمان هستیم و خود.
اگر در ۴۰ سال گذشته شرایطی را فراهم کرده بودیم که به جای مونتاژ کار محصولات پژو، شریک آن بودیم، اگر گفته بودیم که سامسونگ و الجی باید داخل کشور ما تولید داشته باشند، اگر شرکتهای بزرگ نفتی دنیا در چاههای نفتی ما شریک بودند، حالا کشورهای مختلف قادر به تحریم ما نبودند
*پس اعتقاد شما این است چون این قرارداد در سطح دولتها بسته میشود، ضمانت اجرایی بالایی دارد؟
این قرارداد اصلا ضمانت اجرایی نمیخواهد. در حال حاضر دو دولت میخواهند با یکدیگر به تفاهم برسند که در افق بلند در حوزههای مختلف با یکدیگر همکاری کنند. توافق نامه جامع همکاری با قرارداد اقتصادی بین دو کشور متفاوت است. یک بخش توافقنامه جامع همکاری میشود قراردادهای تجاری که بین شرکتها امضا میشود. چینیها در دنیا در ساخت و سازهای زیربنایی رتبه نخست را در دنیا دارند و هیچ کشوری به پای آنها در ساخت ریل، جاده، بندر، پل نمیرسد همانطور هم که اشاره کردم ایران هم دومین دارنده ذخایر زیرزمینی است. ما میتوانیم خدمات زیربنایی دریافت کنیم و در مقابل آن نفت و سایر انرژیها به آنها بدهیم. البته این مواردی که به آن اشاره شد، هیچ یک در این توافق نامه نیامده است.
نظر شما