تهمینه غمخوار؛ بازار: تفکر در رابطه با کوبا در میان کشورهای امریکای لاتین در درجه نخست تحت استعمار بودن این کشور و فشار و تحریم های امریکا را در نظر همگان تداعی می کند، حال آنکه این سرزمین با جاذبه های خیره کننده گردشگری و اسرار پنهانی خود، از گنجی برخوردار است که با جان و سلامت انسانها سر و کار دارد.
کوبا به عنوان پیشتازترین کشور در سرانه پزشک خوانده شده و این سرزمین جز کشورهایی است که کرونا را قدرتمند مهار و از این پدیده شوم جهانی در جهت ایجاد فرصتی برای معرفی ظرفیت های پزشکی خود استفاده کرد.
در همین راستا خبرنگار بازار گفتگویی را با عبدالحمید شهرابی، مسئول تحقیقات خانه آمریکای لاتین و هماهنگ کننده کمپین جهانی همبستگی با ایران در رابطه با اقتصاد کشور کوبا در پیش و پس از انقلاب آن و همچنین میزان روابط اقتصادی دو جانبه با ایران ترتیب داده که مشروح مصاحبه را در ادامه می خوانید:
* اقتصاد کوبا پیش و پس از انقلاب به چه صورت بوده و مهمترین شاخصهای برجسته در اقتصاد این کشور چیست؟
از کوبا،به عنوان سرزمین عجایب یاد می شود زیرا از شاخصهای برجسته ای برخوردار است که آن را از دیگر کشورهای حوزه کارائیب متمایز کرده است. این کشور با ۱۲میلیون جمعیت، پیش از انقلاب مانند دیگر کشورهای حوزه امریکای لاتین تحت استعمار اسپانیا و سپس ایالات متحده امریکا و تمام حوزه های اقتصادی متکی به وال استریت و در حقیقت کنترل اقتصاد کوبا قبل از انقلاب کاملا در دست شرکتهای امریکایی بود. منابع طبیعی کوبا مانند کشت محصولاتی از جمله نیشکر نیز در جهت متمول کردن شرکتهای امریکایی به کار می رفته است.
پس از وقوع انقلاب یک دگرگونی در حوزه اقتصاد صورت گرفت و وابستگی مطلق قطع شد. بنابراین، منابع ملی به رشد جامعه و اقتصاد کوبا تخصیص پیدا کرد، یعنی اگر شکر تولید می شد، میزان تولید، تشخیص مالکیت و این مسئله که چه کسانی از صادرات آن بهره مند می شوند، همگی بر پایه منافع ملی مردم کوبا برنامه ریزی شد.
ما امروز در ایران تحت تحریم قرار داریم، اما جالب است بدانید که طولانی ترین و شدیدترین تحریم تاریخی علیه یک ملت، در کوبا اتفاق افتاده به طوری که ورود برخی از داروهای ساده مانند آسپرین به کوبا ممنوع بوده است و هنوز هم این مشکلات وجود دارد. با وقوع انقلاب، زمانی که تمام شریانهای کوبا که مرتبط با وال استریت بود قطع گردید، پایه و اساس آن متکی به امکانات خود کوبا شد و در نتیجه تحریم شرایطی بسیار دشوار ایجاد کرد.
در زمانی حمایتهای اتحاد شوروی عامل زنده نگه داشتن اقتصاد کوبا بود تا محصولات خود را به برخی از بازارهای جهانی مانند کشورهای بلوک شرق عرضه کند. پس از فروپاشی این اتحادیه، فیدل کاسترو از این اتفاق به تحریم مضاعف نام برد و تعبیر دیگری که در آن زمان مطرح شد این بود که ما از نقطه نظر اقتصادی وارد سی سی یو شده ایم و انقلاب به نفس نفس افتاده است، زیرا تمام دشمنان انقلاب کوبا برای سقوط این انقلاب و از بین رفتن آن روزشماری می کردند که این اتفاق به یاری مردم و رهبری آن رخ نداد.
هم اینک در اثر فشارهای تحریم، کوبا مجبور است بر روی حوزه هایی که در آنها رشد صورت می گیرد، متمرکز شود بنابراین کوبا اساسا و به خصوص پس از فروپاشی اتحادیه شوروی بر روی گردشگری متمرکز شد زیرا حوزه ای که درآمدزایی دارد و موجب تولید منابع مالی و سودآوری برای اقتصاد کوبا می شود، گردشگری می باشد.
برخی از محصولات و مواد غذایی از جمله ذرت و شکر هم به نیازهای کوبا پاسخ می دهد و هم امکان صادرات را فراهم می آورد، ولی عمدتا منابع مالی اقتصاد کوبا به سمت گردشگری و صدور پزشک می رود، اینجا است که از کوبا به عنوان سرزمین عجایب یاد می شود.
دکتر و پرستار؛ مهمترین صادرات هاوانا/ پزشکان کوبایی راه تولید منابع مالی
ابتکار عملی که فیدل کاسترو از ابتدای انقلاب مطرح کرده این است که هنگامی که دشمنان انقلاب قصد فروپاشی را دارند، ما در جاهایی متمرکز شویم که جنبه انسانی داشته و در شان انقلاب باشد، ارزشهای انقلاب کوبا را به جهانیان معرفی نموده و در عین حال برای کشور موجب تولید منابع مالی شود. بنابراین صدها هزار جوان را تعلیم داده، بر روی مدارس پزشکی با استاندارد بالا متمرکز شدند و نیازهای کشور را در این زمینه مرتفع کردند. این مسئله یکی از شاخصهای ویژه و برجسته ای است که کوبا را متمایز کرده است. ما کشوری مانند کوبا سراغ نداریم که منابع عمده مالی آن پزشک باشد، زیرا در کشورهای مختلف این مسئله متفاوت است مثلا برای ایران اساس منابع مالی نفت و برای کشورهای دیگر طلا، معادن و غیره می باشد.
تمرکز دولت پس از انقلاب بر دو چیز است؛ یکی بهداشت و درمان و دیگری آموزش، به همین دلیل است که در این دو حوزه کشوری مانند کوبا در جهان نداریم به طوری که در بسیاری شاخصها از کشورهای پیشرفته صنعتی به خصوص ایالات متحده امریکا بالاتر است.
در همین زمان کرونا، ۵۰ تا ۶۰ کشور از امکانات پزشکی و کادر درمانی کوبا برخوردار شدند و حتی در زمانهای گذشته هم کوبا برای کمک به کشورهای فقیر امریکای لاتین پیش قدم بوده است.
* چرا روابط اقتصادی دو کشور همپای روابط سیاسی شان نیست؟ تحریم های امریکا به چه میزان در گسترش روابط با کشورهایی چون ایران تاثیر گذار بوده است؟ با توجه به تحریم های امریکا، ایران و کوبا به چه اندازه مبادله کالا به کالا را در دستور کار خود قرار داده اند؟
ما در زمان پیش از انقلاب جمهوری اسلامی ایران (در زمان سلطنت پهلوی)، ایرانی وابسته به حکومت دیکتاتوری ایالات متحده امریکا بودیم که پیروزی انقلاب ما آغاز روابط ما با کوبا بود که روابط دوستانه شد و ما از آن زمان روابط حسنه سیاسی را حفظ کردیم.
برای افکار عمومی جهان نام کوبا و ایران به عنوان دو کشور دوست و برادر تلقی می شود که واقعیت نیز همین است. در مجامع بین المللی کوبا از مواضع جمهوری اسلامی ایران حمایت می کند. همچنین ایران نیز علیه تحریمهای کوبا مواضع روشنی دارد، اما این مسئله انعکاس و بازتابی در حوزه اقتصادی نداشته است. البته در برخی از عرصه ها روابط اقتصادی بهتر بوده اما در حال حاضر مبادلات اقتصادی بین دو کشور نزدیک به رقم صفر است، به طوری که در دوره دولت نهم و دهم ما این تبادل اقتصادی بهتر ولی به هرحال روابط در شان دو انقلاب نبوده یعنی مناسبات سیاسی پیشبرد بیشتری نسبت به روابط اقتصادی در طول سالها داشته است.
زمانی که دانشجویان پیرو خط امام به تسخیر لانه جاسوسی امریکا دست زدند، اسنادی در اختیار آنها قرار گرفت که یکی از آنها که از واشنگتن برای سفارت ایران در امریکا ارسال شد، این بود که مراقب روابط ایران با کوبا باشید تا به هیچ عنوان شکل و پا نگیرد. بنابراین حساسیت خاص خود را در این زمینه نشان دادند. دلیل این حساسیت این بود که قوی شدن روابط دو جانبه جمهوری اسلامی و کوبا به ضرر امریکا تمام می شود و اثرات تحریمهای این کشور علیه ایران و کوبا قطعا کاهش می یابد. اگر به این مسئله فکر کنیم که باید در مقابل این فشارها کوتاه بیاییم و یا این ملاحظه را داشته باشیم که امکان گسترش روابط اقتصادی با کوبا وجود ندارد، بهتر است به دوران پیش از انقلاب اسلامی ایران رجوع کنیم که با اینکه روابط بیشتری با اروپا و کشورهای امریکایی داشتیم ولی واقعا این کشورها چه گلی به سر ما زده و چه صنعتی را برای ما ایجاد کرده اند. همچنین این کشورها کجا موجب پیشرفت و شکوفایی ما در حوزه کشاورزی و صنعت شده اند؟
بنابراین این موانع همواره بر سر راه بوده در حالیکه عزم و اراده کافی برای از میان برداشتن این موانع وجود نداشته است، مثلا می توان به این موضوع اشاره کرد که کوبا محتاج یک لیتر نفت است و نیاز مبرم به یک قطره نفت دارد در حالیکه ما از منابع نفتی سرشاری برخورداریم و اینهمه امکانات انتقال برای تامین نفت آنها در اختیار ما می باشد. ماجرای ارسال نفتکشهای ایرانی به ونزوئلا نشان داد که کمکهای مشابه به کوبا هم می تواند انجام گیرد.
بارها و بارها رهبران کوبا در خواست ارسال نفت برای ما مطرح کرده در حالیکه این کمکها دریغ شده است. البته یک سری مسائل در این باره وجود دارد. اگر بخواهیم با عینک خوش بینانه نگاه کنیم باید ابراز امیدواری کرد که این مسیر تداوم یابد و اینگونه کمک رسانی ها انجام شود.
در زمان جنگ ایران با عراق، ما از جبهه های مختلف از جمله غرب و جنوب برخوردار بودیم. کمک رسانی به این دو جبهه در تقابل باهم نبود و کاملا منطقی و بدیهی بود که ما باید به هر دو جبهه کمک کنیم. اگر جبهه جنوب را تقویت می کردیم مانند این بود که جبهه غرب را تقویت کرده ایم. این دو جبهه با یکدیگر هم افزایی داشتند. جبهه مقاومت جهانی با هدف اتحاد علیه دشمن مشترک نیز به همین صورت است. ما باید به سخن بنیان گذار جمهوری اسلامی توجه کنیم که مستضعفین جهان در هر مرام و مسلکی با یکدیگر متحد شوند. بنابراین باید هم افزایی صورت بگیرد، اما در این زمینه کاستی و کوتاهی داشتیم که باید در صدد جبران آن باشیم. یکی از راهکارهای کمک در جهت جبران این مسئله نقش رسانه ها می باشد. باید حقیقت گفته و بازگو شود. اگر آمار مبادلات ایران و کوبا از اتاق بازرگانی صنایع و معادن طی ده سال گذشته مورد بررسی قرار گیرد، به ارقام ۵۰ یا ۱۰۰ هزار دلار برمی خوریم زیرا رابطه ای به آن صورت وجود نداشته و تنها مناسبات سیاسی پیشبرد داشته و موجب رنجش قدرتهای بزرگ شده است. در رابطه با بهبود روابط اقتصادی، کوبا به سوخت نیاز دارد که ما از آن بهره مندیم. ما می توانیم سوخت کوبا را تامین کنیم و در ازای آن با توجه به موضوع مبادله کالا به کالا، از دستاورد انقلاب کوبا که کادر درمان و پزشکی آن است بهره مند شویم.
اگر آمار مبادلات ایران و کوبا از اتاق بازرگانی صنایع و معادن طی ده سال گذشته مورد بررسی قرار گیرد، به ارقام ۵۰ یا ۱۰۰ هزار دلار برمی خوریم زیرا رابطه ای به آن صورت وجود نداشته و تنها مناسبات سیاسی پیشبرد داشته و موجب رنجش قدرتهای بزرگ شده است
* اصول نظام سلامت کوبا بر چه اساسی استوار است؟ ویروس کرونا به چه میزان بر اقتصاد کوبا تاثیر گذار بوده است؟ دولت چه سیاست گذاری هایی را برای حل و مدیریت موانع موجود و تبعات اقتصادی کرونا در نظر گرفته است؟
امریکاییها که دشمن درجه یک کوبا هستند، در مقالات پژوهشی خود به این نکته اشاره کرده اند که هر کشوری که می خواهد نظام پزشکی خود را ارتقا داده و به استاندارهای ایده آل دست یابد، ناگزیر است تا تجربه کوبا را چه در زمینه تولید داروهایی که با بیماریهای مسری مقابله می کند و چه در زمینه ساختار متفاوت نظام بهداشت را به کار گیرد.
نظام پزشکی در کوبا رایگان است و برای اقشار مختلف جامعه به طور مساوی در نظر گرفته می شود. در واقع پایه نظام بهداشت بر پایه نظرات و همکاری مردم است. در این کشور هنگامی که لایحه ای در مجلس قرار است تصویب شود، نهادهای محلی و کمیته های دفاع از انقلاب که ۹۰ درصد از شهروندان بر اساس توانمندی و دانش خود داوطلبانه عضو فعال هستند، پایه های نظام پزشکی و استواری اقتصاد کشور هستند. در هر محله ای پزشک و پرستار به عنوان پزشک خانواده زندگی می کند. شهروندی در کوبا وجود ندارد که شناسنامه پزشکی آن در محل نزد هرم ساختار حکومتی قرار نگرفته باشد. همچنین این موضوع که هر محله ای دارای چه بیماریهایی می باشد، همگی مشخص و روشن است.
بانک اطلاعاتی وسیعی برای تماس مستمر مردم با کادر پزشکی در اختیار دولت است که پشتوانه بسیار خوبی برای کمک رسانی و درمان مردم در نظر گرفته می شود. بهداشت و سلامت مردم بالاخص با الویت کودکان، زنان باردار و افراد مسن بسیار مورد توجه دولت می باشد. در جریان کرونا، کوبا از شاخصهایی در راه مقابله با این بیماری برخوردار بود و غیر از جریان قرنطینه ، از کیتها و تست های تشخیصی و وسایل پیشگیرانه استفاده کرد که به هیچ عنوان قابل قیاس با کشورهای دیگر امریکای لاتین نبوده است. میزان مرگ و میر و ابتلا به کرونا در کوبا نسبت به برزیل و آرژانتین بسیار کمتر بوده است.
سیمای بهداشت کوبا در پیش از انقلاب اینگونه بوده که امکان بهداشت و درمان تنها در شهرهای بزرگ متمرکز بوده است. بیشتر از نیمی از پزشکان و ۵۰ درصد تخت های بیمارستانی در پایتخت کوبا، هاوانا مستقر بوده و در آن زمان و شرایط تنها یک بیمارستان در مناطق روستایی خارج از هاوانا وجود داشته است. از هزار کودک متولد شده صد نفر از بین می روند.
اما کوبای امروز بالغ بر ۵۰۰ پلی کلینیک دارد که هر کدام به جمعیت های بین ۲۰ تا ۶۰ هزار نفر خدمات درمانی ارائه می کنند. نرخ امید به زندگی در کوبا با پیشرفته ترین کشورها رقابت می کند و نزدیک به ۸۰ سال است و پنجمین رتبه را در سراسر دنیا در این زمینه دارد.
کوبای امروز بالغ بر ۵۰۰ پلی کلینیک دارد که هر کدام به جمعیت های بین ۲۰ تا ۶۰ هزار نفر خدمات درمانی ارائه می کنند. نرخ امید به زندگی در کوبا با پیشرفته ترین کشورها رقابت می کند و نزدیک به ۸۰ سال است و پنجمین رتبه را در سراسر دنیا در این زمینه دارد
حال ما از کشوری صحبت می کنیم که تحت تحریم است و منابع مالی به آن صورت ندارد. کوبا در واقع کشوری است که اگر با شاخصهای صرف درآمد ماهانه مورد ارزیابی قرار گیرد، کشور فقیری محسوب می شود اما ما شاهد دستاوردهای برجسته این کشور در حوزه بهداشت هستیم.
۶۷ پزشک برای هر ۱۰ هزار نفر شهروند در کوبا وجود دارد که نسبت به موناکو فرانسه و قطر رتبه سوم را دارد و ۹۸ درصد کودکان کوبایی تا سن دو سالگی از ایمنی کامل برخوردار می شوند که این مسئله از دیگر شاخصهای برجسته این کشور می باشد. توده مردم برای مقابله با سیزده نوع بیماری واکسیناسیون می شوند و در زمینه دارو و متدهای درمان نوآوری به وفور دیده می شود، پس نوآوری یکی از شاخصهای برجسته این کشور می باشد.
حفظ سلامت و برخورداری از بهداشت و درمان به عنوان یک حق در کوبا محسوب شده و مردم به طور کاملا رایگان از این امکانات برخوردار می شوند. اگر این امکانات را با دستاوردهای کشور ایران مقایسه کنیم، در می یابیم که با وجود دستاوردهای حاصل شده، اما این پیشرفتها در شان انقلاب اسلامی ایران نیست و مردم در این زمینه درد مند هستند
در رابطه اعمال برخی از قوانین از جمله قرنطینه، ذکر این نکات لازم است که هنگامی که در برخی از محله ها از جمله محله های ثروتمندی در هاوانا که محل اقامت خارجی ها و سفرا و افراد متمول می باشد، کرونا گسترش پیدا کرد، کل محله در قرنطینه کامل قرار گرفت.
همچنین فضاهای خاصی برای اسکان کادر پزشکی در نظر گرفته شده که جدا از مردم زندگی می کنند تا از سرایت این بیماری کاسته شود. این مسائل ساده، کوبا را از دیگر کشورهای امریکای لاتین متمایز می کند.
ما در حوزه پزشکی با کوبا روابط خوبی داشته و در زمینه دارو در یک دوره ای این کشور همکاری نزدیکی با انستیتو پاستور ایران داشته است. وجه ممیز این همکاری، انتقال دانش و همکاری بوده است. هنگامی که کشوری با ایالات متحده در ارتباط است انتقال دانش و تکنولوژی در کار نیست. امریکاییها وقتی با کشوری ارتباط گیری می کنند، به دنبال دو مسئله از جمله دست یابی به منابع مالی آن کشور اعم از طلا و معادن و پس از آن نیروی کار ارزان هستند تا سودآوری آنها تامین شود.
نظر شما