ملیحه خورده پا؛ بازار: هنر-صنعت فرش دستباف ایران یکی از صنایع ارز آور کشور بود که پیش از اعمال تحریم های آمریکا و متحدانش سهم عمده ای در سبد صادراتی کشور داشت.البته تشدید تحریم ها توانست میزان صادرات این کالای پرطرفدار ایرانی را به بازارهای اروپایی و آمریکایی کاهش دهد ولی نتوانست فرش ایرانی را از سبد مشتریان خارجی حذف کند ولی عدم حمایت دستگاههای دولتی از این هنر-صنعت ایرانی موجب شده تا علاوه بر کاهش چشمگیر صادرات فرش دستباف ایرانی، هنرمندانی که در این رسته فعالیت می کنند با مشکلات عمده ای مواجه باشند.بدون تردید حمایت از هنر-صنعت فرش دستباف می توانست منجر به تداوم روند صادراتی این کالای ارز آور باشد و بخشی از نیازهای ارزی کشور را بدین ترتیب تامین کرد و بستر از بین رفتن بخشی از مشاغل را برچید.
یکی دیگر از مسایلی که هنر-صنعت فرش دستباف با آن مواجه است، مصائب قالی بافان است. بافندگان فرش دستباف نیز سالهاست درگیر مشکلاتی نظیر بیمه، عدم دریافت تسهیلات مناسب برای گسترش فعالیت های حرفه ای هستند و متاسفانه در طی دهه های اخیر هر آنچه برای حمایت از بافندگان قالی از سوی مسئولان ارگان های مختلف مطرح شده صرفا در حد شعار باقی مانده است و کسی برای تحقق بخشیدن به این وعده ها اقدامی عملی صورت نداده است.با حمید کارگر؛ رئیس انجمن علمی فرش ایران درباره وضعیت تولید، صادرات و مشکلات بافندگان به گفتگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه می خوانید.
* تمامی صنایع و مشاغل پس از شیوع ویروس کرونا متحمل زیان های بزرگی شده اند. شیوع ویروس کرونا چه تأثیری بر تولید و تجارت فرش ایران داشته است؟
تولید و تجارت فرش دستباف ایران هم مانند بسیاری دیگر از حوزههای کسب و کار از شیوع این ویروس آسیب دیده است. در چند ماه اخیر، بسیاری از کارگاههای متمرکز تولید فرش فعالیت خود را برای مدتی به منظور رعایت ضوابط بهداشتی متوقف کردند و تولید فرش با درنگ و تأخیر مواجه شد. اما مهمتر از آن، وقفه در تجارت فرش بود که بیش از وقفه در تولید، بر این هنر- صنعت سایه افکنده است.
با شیوع بیماری کووید-۱۹ برگزاری نمایشگاههای فرش دستباف متوقف شد. نه تنها در داخل کشور و فرصت ارزشمند فروش شب عید در اسفندماه که نمایشگاه های برونمرزی نیز دچار تعطیلی و توقف شدند. برای نمونه نمایشگاه دموتکس شانگهای و نیز نمایشگاه بین المللی فرش شینینگ در چین که هر سال میزبان شماری از صادرکنندگان فرش ایرانی بودند، امسال نتوانستند کمکی حداقلی به تجارت فرش ایرانی داشته باشند.
از سوی دیگر رفت و آمد متقابل تجار ایرانی و خارجی به داخل کشور و به بازارهای هدف نیز با توقف یا تأخیر در پروازهای بین المللی دچار آسیب شد.
بنابراین هم تولید و هم تجارت فرش دستباف ایران از این بیماری همهگیر آسیب دید ولی به باور من این آسیب در برابر زیانهای دیگری که در این مدت گریبان فرش ایرانی را گرفته است چندان بزرگ و مخاطرهآمیز نیست!
* شما از زیان های بزرگتر از ویروس کرونا که به هنر-صنعت فرش تحمیل شده است، صحبت می کنید. آن زیانهای بزرگتر کدامند؟
در دو سال اخیر و پیش از شیوع ویروس کرونا، صادرات فرش دستباف ایران به حدود یک هفتم کاهش یافته است. این افت صادراتی بسیار بزرگ و قابل توجه است. در واقع در افت صادرات و از دست دادن بازارهای جهانی رکورد زده ایم و به زودی نتایج این تنزل صادراتی در تولید و اشتغال نیز اثرات خود را نشان خواهد داد.
از یک سو تورم داخلی، بالا رفتن هزینههای تولید و افزایش بهای مواد اولیه کار را بر تولیدکنندگان سخت کرده است و از سوی دیگر معیشت خانوارهای قالیباف دچار بحران شده است و در کنار این ها با کاهش صادرات، تجارت فرش نیز دچار اغما و رکود شده است.
در نظر آورید که پیش از خروج آمریکا از برجام؛ صادرات فرش روندی صعودی داشت به گونهای که از ۲۹۰ میلیون دلار در پایان سال ۹۴ به ۳۵۹ میلیون دلار در پایان سال ۹۵ و ۴۲۶ میلیون دلار در پایان سال ۹۶ رسید اما شوربختانه از سال ۹۷ این روند افزایشی جای خود را به روندی کاهشی داد چنان که در پایان سال ۹۷ تنها ۲۳۸ میلیون دلار فرش دستباف از کشورمان صادر شد و بنا بر آمار غیررسمی این عدد در پایان سال ۹۸ در حد ۶۰ میلیون دلار باقی ماند.
* مهمترین علل این کاهش صادراتی چیست؟ آیا صرفا می توان به تحریم های بین المللی که علیه ایران اعمال شده است به عنوان دلیل کاهش صادرات فرش دستباف کشور اکتفاء کرد؟
از یک سو تحریمهای خارجی و از سوی دیگر خودتحریمیهای داخلی.
وقتی آمریکا به عنوان مهمترین و بزرگترین واردکننده فرش دستباف در دنیا، ترخیص فرش های ایرانی در گمرک خود را ممنوع میکند، یعنی درهای بازار بزرگی به روی فرش صادراتی ما بسته میشود. همچنین در کنار این تحریم مستقیم، تحریمهای غیرمستقیمی نیز سد راه فعالان فرش ایران هستند که برای نمونه میتوان به افزایش ریسک و هزینههای صادرات و دشواری در نقل و انتقال ارز و مراودات بانکی اشاره کرد. اما از سوی دیگر سیاستهای نادرست داخلی و خودتحریمیها نیز گریبان اقتصاد فرش را گرفته است. برای نمونه بالا بردن تعرفه واردات ابریشم و نیز دردسرهای گمرکی و مشکلات مربوط به بازگرداندن ارز ربط مستقیمی به تحریمهای خارجی ندارند. بیتوجهی یا کمتوجهی به این هنر- صنعت از سوی دولتمردان و فقدان برنامه جامع توسعه بازار در این هنر- صنعت و بیبهره ماندن از تسهیلات حمایتی را نمیتوان به پای تحریمهای خارجی نوشت.
* هنر-صنعت فرش دستباف یکی از ارزآورترین صنایع کشور محسوب می شد. برای احیاء این هنر-صنعت و برونرفت از این وضعیت چه باید کرد؟
فرش دستباف ایران و فعالان آن مظلوم و محجوبند و صدایشان کمتر به گوش دولتمردان و تصمیمگیران کشور میرسد. به باور من دولت و مجلس و دیگر ارکان حکومت باید تکلیف خود را با فرش آشکار کنند. جدا از تکرار شعارهای عامهپسند و در میدان عمل اعلام کنند که آیا اشتغال، ارزآوری و جنبههای فرهنگی و هنری فرش ایران برایشان مهم است یا صرفاً قرار است با بی میلی و باری به هر جهت این هنر- صنعت و جامعه پرتعداد فعالانش را تحمل کنند!؟
اگر رویکرد بیتوجهی و گذشت زمان را برگزینند که حرفی نمیماند ولی اگر رویکرد توجه به جنبههای متنوع و متکثر این هنر- صنعت را انتخاب کنند، راهکارهای فراوانی را میتوان برای بهبود اوضاع عرضه داشت.
نظر شما