بازار؛ گروه بینالملل: پژمان شیرمردی، معاون سازمان انرژی اتمی ایران، ادعای عدم شفافیت کامل برنامه هستهای تهران را رد کرد و گفت: از روز اول به صراحت اعلام کردهایم که فعالیتهای هستهای ما منحصراً صلح آمیز است. هر بار که آژانس از ما توضیح خواسته است، به آنها پاسخ دادهایم. هیچ چیز تغییر نکرده است. به ما بگویید چه بخشی از برنامه هستهای ما شفاف نیست و ما ثابت خواهیم کرد که شفاف است».
چشم پوشی از سیاست هستهای اسرائیل
پژمان شیرمردی این اظهارات را پس از آن بیان کرد که رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در اجلاس سران در اوایل ماه جاری، ایران را به عدم شفافیت کامل در مورد روابط ایران با آژانس متهم کرد. با این حال، حتی مطبوعات غربی نیز به دلایل این اظهارات پرداختند و نوشتند که واکنش مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به احتمال زیاد این است که او تهدیدات هستهای نگرانکننده اسرائیل علیه فلسطینیها در ماههای اخیر را نادیده گرفته و طبق معمول تمرکز افکار را به ایران تغییر داده است.
کارشناسان تخمین میزنند رژیم اسراییل به دلیل عدم شفافیت در مورد سیاست هستهای خود، بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ کلاهک هستهای در زرادخانه خود دارد. این رژیم بارها از بازرسی از تاسیسات هستهای نظامی خود امتناع کرده است
باید توجه داشت که آمیهای الیاهو، وزیر میراث ملی رژیم صهیونیستی، از زمان آغاز جنگ غزه دو بار پیشنهاد نابودی نوار غزه و غیرنظامیان فلسطینی ساکن آنجا با سلاحهای هستهای را داده است. به گفته ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه، اظهارات وزیر اسرائیلی به وضوح تایید میکند که اسرائیل دارای سلاح هستهای است.
لازم به ذکر است که کارشناسان تخمین میزنند رژیم اسراییل به دلیل عدم شفافیت در مورد سیاست هستهای خود، بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ کلاهک هستهای در زرادخانه خود دارد. این رژیم بارها از بازرسی از تاسیسات هستهای نظامی خود امتناع کرده است. با این حال، ایران، به عنوان یک عضو مسئول جامعه جهانی، یکی از اعضای معاهده NPT بوده و همواره بر این موضوع تاکید کرده که برنامه هستهای آن منحصراً ماهیت غیرنظامی دارد و تحت شدیدترین نظارت سازمان ملل در جهان است.
در موضوع هستهای، سیاست استانداردهای دوگانه کاملاً واضح است. وقتی نوبت به توقف گسترش سلاحهای هستهای میرسد، اسرائیل از مسئولیت مبرا است. ایران بهعنوان یکی از امضاکنندگان معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای، برنامهای صلحآمیز برای مقاصد انرژی و پزشکی دارد، اما مشمول سختگیرانهترین برنامه بازرسی در تاریخ آژانس است. بطوریکه غرب دردناکترین رژیم تحریم را علیه آن اعمال کرده است. اسراییل با صدها کلاهک هستهای مشمول هیچ اقدام تنبیهی نیست. برعکس، رژیم صهیونیستی با تسلیحات نظامی (که توسط مالیات دهندگان آمریکایی پرداخت میشود)، پول بیشتر، حمایت دیپلماتیک و سیاسی پاداش میگیرد.
سیاست ریاکارانه گروسی
سیاست ریاکاری و استانداردهای دوگانه به وضوح در رفتار مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی دیده میشود که در اظهارات مکرر وی در مورد بازرسی از برنامه صلحآمیز هستهای ایران نمود پیدا کرد. هر زمان که بازرسیها در ایران انجام میشد و گزارشهای رسمی پایبندی ایران به تعهداتش را تایید میکرد، گروسی در تهران اظهار میکرد که همه چیز به طور عادی پیش میرود و جای هیچ نگرانی وجود ندارد. اما پس از بازگشت از ایران و ایراد اتهاماتی به آن از سوی غرب و به ویژه آمریکا، همواره بدون توضیح مناسب دیدگاه خود را تغییر داد. او ناقض بودن ایران را اعلام و آن را به رعایت نکردن قوانین متهم کرد. تعدادی از نشریات به ویژه رسانههای اسرائیلی به تغییر روایت گروسی پس از بازگشت از ایران اشاره و خاطرنشان کردند که وی برخلاف اظهارات قبلی ناگهان شروع به انتقاد از طرف ایرانی و آنها را به نقض قوانین بین المللی متهم کرد.
بنابراین، مشخص میشود که گروسی پس از بازرسیها در ایران بارها دیدگاه خود را تغییر داده است. او که از حامیان گفتگو و همکاری بود، ناگهان بدون توضیح دقیق موضع خود، شروع به متهم کردن ایران به نقض قوانین کرد. این سؤالات جدی در مورد صداقت او را ایجاد میکند. این رفتار دوگانه علل زمینهای خاص خود را دارد که میتوان آن را به طرق مختلف تفسیر کرد. شاید عوامل سیاسی یا اقتصادی گروسی را تحت تاثیر قرار داده تا موضع خود را در قبال ایران تغییر دهد. او احتمالا تحت فشار قرار گرفته باشد که باعث شده دیدگاهش را تغییر دهد. به طور کلی، بازرسی گروسی از ایران بیشتر بر اساس سوگیری سیاسی است تا واقعیات. اما، تغییر موضع او پس از سفرش به تهران، سؤالاتی را درباره انگیزههای واقعی او و دلایل احتمالی نگرش دوگانه او ایجاد میکند.
وضعیت پیچیده روابط بین آژانس بین المللی انرژی اتمی و شخص گروسی با ایران موضوعی مرتبط و پیچیده در عرصه ژئوپلیتیک امروزی است. گرچه قرار است گروسی به عنوان یک حرفهای در ارزیابیهای خود است، اما تعصب شدید او علیه ایران را میتوان با عوامل متعددی توضیح داد. نخست اینکه گروسی به عنوان یک کارشناس امنیتی و سیاسی از شرایط منطقه آگاه است. به عقیده وی ایران با حمایت از دولت اسد و شرکت در جنگ، نقش فعالی در درگیری سوریه ایفا میکند. با توجه به این شرایط، گروسی احتمالا ایران را تهدیدی بالقوه برای ثبات در منطقه میداند.
گروسی به عنوان یک فرد حرفهای باید دائماً برای مشاهدات تاکید کند و همه حقایق و استدلالها را به دقت بسنجید. در نتیجه، تحلیلها و ارزیابیهای بعدی گروسی باید مبتنی بر واقعیتها باشد، نه به توهمات ایالات متحده
دوم، گروسی احتمالاً تحت تأثیر تعدادی از عوامل داخلی است که بر عقاید و علایق شخصی او تأثیر میگذارد. به عنوان مثال، او ممکن است روابط قوی با کشورها و مناطقی داشته باشد که روابط تیره با ایران دارند. این ارتباط شخصی و احتمالا به دلایل تاریخی، مذهبی یا تجاری باشد. چنین روابطی باعث میشود که او در رویکرد خود اغراق کند. در نهایت، گروسی، به عنوان مسئول انتقال اطلاعات و تحلیل، ممکن است با فشارهای عمومی و سیاسی مواجه شود که احتمالا بر مشاهدات او تأثیر بگذارد. با این حال، با وجود این عوامل، گروسی به عنوان یک فرد حرفهای باید دائماً برای مشاهدات تاکید کند و همه حقایق و استدلالها را به دقت بسنجید. در نتیجه، تحلیلها و ارزیابیهای بعدی گروسی باید مبتنی بر واقعیتها باشد، نه به توهمات ایالات متحده.
تحریکات آمریکا و اسرائیل
با درگیری رژیم اسرائیل در غزه، بخش اطلاعاتی اسرائیل و ایالات متحده مشغول برنامهریزی برای یک بحران هستهای جدید با ایران هستند که بر بحران انسانی فاجعه بار کنونی در منطقه تحت محاصره فلسطین، سایه خواهد انداخت. از آخرین باری که برنامه هستهای ایران به تیتر اخبار جهانی تبدیل شد، زمان نسبتا زیادی میگذرد. آخرین نمونه دیپلماسی سازنده بین تهران و واشنگتن زمانی رخ داد که دو طرف با موفقیت در مورد معامله مبادله زندانیان و آزادی داراییهای مسدود شده ایران در حسابهای بانکی کره جنوبی مذاکره کردند. این معامله نوعی تنشزدایی موقت بود که تا حدی با هدف حفظ وضعیت موجود و جلوگیری از تشدید تنش انجام شد. عملیات غیرمنتظره گروههای مقاومت فلسطینی در نوار غزه در ۷ اکتبر و جنایات اسرائیل پس از آن به نظر میرسید که دیپلماسی هستهای را بیشتر به عقب براند.
اسرائیل، همراه با ایالات متحده، جهان را به سمت یک بحران هستهای جدید سوق میدهند و این بار ایران را به غنیسازی اورانیوم تا ۹۰ درصد، یعنی سطح خلوص تسلیحاتی متهم میکنند. آنها با طرح چنین اتهامات خطرناکی علیه تهران به دنبال ایجاد فضایی خصمانه با هدف نهایی محکومیت ایران در نشست شورای حکام آژانس هستند
اکنون اوضاع دوباره در حال تغییر است، اما نه در جهت حل مشکل، بلکه به سمت ایجاد یک بحران هستهای جدید که انتظار میرود عواقب آن کل درام غزه را بیاهمیت جلوه دهد. هرچند هیچ مورد جدیدی در فعالیتهای هستهای ایران وجود ندارد، از سوی اسرائیل افزایش فشار دیپلماتیک بر ایران پیش از نشست بعدی شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در ۶ مارس، وجود دارد. اسرائیل، همراه با ایالات متحده، جهان را به سمت یک بحران هستهای جدید سوق میدهند و این بار ایران را به غنیسازی اورانیوم تا ۹۰ درصد، یعنی سطح خلوص تسلیحاتی متهم میکنند. آنها با طرح چنین اتهامات خطرناکی علیه تهران به دنبال ایجاد فضایی خصمانه با هدف نهایی محکومیت ایران در نشست شورای حکام آژانس هستند.
بر اساس دادههای تهران تایمز، نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل شخصاً در مورد این موضوع به آژانس اطلاعات مرکزی (سیا) مراجعه کرده و گفته است که بحران برنامه ریزی شده را از طریق تبلیغات پیش برده و در آینده، سیا را متقاعد خواهد کرد. نتانیاهو که در باتلاق غزه غوطه ور شده است، احساس انزوای فزایندهای در سطح داخلی و بین المللی احساس میکند. در حالی که سایه جنگ بر سر رفح همچنان سایه افکنده، نتانیاهو ایده شعله ور کردن یک بحران هستهای با ایران را مطرح کرده است، طرحی که برای منحرف کردن توجه جهان از غزه و تضعیف دولت بایدن با نشان دادن آن به عنوان ناتوان از مقابله با ایران طراحی شده است.
اینکه آیا رژیم اسراییل موفق خواهد شد که از طریق دسیسه به یک بحران جهانی با ایران دامن بزند یا خیر، باید منتظر ماند. ایران تاکنون از هرگونه ابتکار منفی خودداری و حتی ابراز امیدواری کرده است که برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) که اکنون از بین رفته، دوباره زنده شود.
علاوه بر این، ایران مقدمات سفر آتی رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران را آغاز کرده است که انتظار میرود طی آن تعدادی از موضوعات مورد علاقه طرفین مورد بررسی قرار گیرد. با این حال، تداوم تشدید تنشها میتواند تلاشهای جاری برای تقویت کاهش تنش هستهای را از مسیر خود خارج کند.
نظر شما