وحید پورتجریشی؛ بازار: همانطور که انتظار می رفت دونالد ترامپ تقریبا موفق شده در جریان برگزاری انتخابات درون حزبی جمهوریخواهان، جایگاه خود را به عنوان نامزد نهایی این حزب در انتخابات ریاست جمهوری نوامبر ۲۰۲۴ تثبیت نماید. برگزاری همایش بزرگ دو حزب بزرگ آمریکا یعنی حزب دموکرات و جمهوریخواه در قالب رویدادی به نام «سه شنبه بزرگ» تقریبا نام ترامپ و بایدن را به عنوان نامزد دو حزب مذکور به ثبت رسانده است.
بر اساس آخرین آمار اعلامی از سوی نیویورک تایمز، تا زمان نگارش این گزارش، ترامپ موفق به کسب ۷۹۷ رای نمایندگان حزب جمهوریخواه شده و این در حالیست که رقیب نه چندان جدی وی یعنی نیکی هیلی تنها ۲۶ رای را به خود تخصیص داده است. اکنون باید به این موضوع پرداخت که در صورت ورود ترامپ به انتخابات آمریکا و شکست بایدن، چه شرایطی در انتظار بازارهای جهانی خواهد بود؟ برای درک این موضوع، بهتر است نگاهی به کارنامه ترامپ در دور نخست ریاست جمهوری خود و همچنین رفتار دولت وی در خصوص مسائل مربوط به اقتصاد بین الملل بیندازیم.
ترامپ، مردی از جنس بازار و نه سیاست!
نخستین موضوعی که باید به آن توجه داشت اینکه دونالد ترامپ دقیقا برخاسته از متن بازار آمریکا بوده و به همین دلیل، بیشترین میزان هواداران وی در انتخابات گذشته ایالات متحده را نیز طبقه متوسط تشکیل می دادند. وی همچنان نیز با تکرار شعارهای قبلی خود مانند وعده انجام بزرگترین اقدام تاریخ آمریکا علیه مهاجرین غیرقانونی، موفق به جلب توجه طبقه متوسط به ویژه سفیدپوستان آمریکا شده است.
باید به این نکته توجه داشت که موفقیت ترامپ در حوزه سیاست خارجی آمریکا به این موضوع باز می گردد که وی اساسا اهل معامله بوده از نظر وی، کشورهایی چون روسیه، چین و حتی ایران در صورتی که منافع آمریکا را تامین نمایند، دشمن محسوب نمیشوند
تفکر نزدیک به بازار ترامپ در دوره نخست ریاست جمهوری وی، منجر به انجام اقداماتی بی نظیر در تاریخ آمریکا از سوی وی شد. به عنوان مثال، ترامپ موفق شد به عنوان نخستین رئیس جمهوری آمریکا، ارتباط بسیار نزدیکی با «کیم جونگ اون» رهبر کره شمالی برقرار نموده و در عین حال، روابط وی با کرملین نیز به نسبت دوران باراک اوباما بسیار بهتر بود. همین موضوع سبب شده بود تا بسیاری از منتقدین بزرگ ترامپ، وی را به حمایت و دست نشاندگی کرملین یا پکن متهم کنند. وی همچنین موفق شد به توافق تجاری بزرگی با دولت چین دست پیدا کند که طی آن، تعرفه واردات کالاهای صادراتی آمریکایی به چین نیز کاهش یافت.
ترامپ نیز دقیقا به دلیل وابستگی خود به بدنه بازار با این نظر موافق بوده و مخالف سرسخت سیاست های فعلی اقتصاد دولت بایدن و فدرال رزرو در خصوص نرخ بهره بانکی است
در حقیقت، ترامپ تنها رئیس جمهور تاریخ معاصر آمریکا محسوب می شود که موفق به برقراری ارتباط با سرسخت ترین دشمنان واشنگتن شده و تا حد زیادی نیز موفق به کاهش تنش ها میان شرق و غرب شد. اما باید به این نکته توجه داشت که موفقیت ترامپ در حوزه سیاست خارجی آمریکا به این موضوع باز می گردد که وی اساسا اهل معامله بوده از نظر وی، کشورهایی چون روسیه، چین و حتی ایران در صورتی که منافع آمریکا را تامین نمایند، دشمن محسوب نمیشوند.
در زمینه ارتباط با برخی اشخاص و کشورهای یاد شده، ترامپ موفق شد امتیازهای بعضا سنگینی از طرف مقابل دریافت نماید که نمونه آن در خصوص توافق تجاری با چین کاملا محرز است. حتی در مواردی چون کشورهای همسو با آمریکا مانند عربستان سعودی و امارات، وی موفق شد با بزرگنمایی خطر ایران، بزرگترین قراردادهای تسلیحاتی را با این کشورها به امضا برساند و سود کلانی از این معامله برداشت کرد. لذا، رفتارهایی با پایه سیاسی یا تئوریک برخاسته از منش دموکرات ها اساسا در رفتارهای دونالد ترامپ دیده نمی شود که این موضوع در جایگاه خود، مانند شمشیری دولبه عمل خواهد کرد.
سرنوشت بازارهای جهانی در صورت پیروزی ترامپ چه خواهد شد؟
همانطور که می دانیم، تنش های ژئوپولیتیک در منطقه خاورمیانه و شرق اروپا در کنار نرخ بالای بهره بانکی در آمریکا طی ماه های گذشته، به عنوان دو فاکتور تاثیرگذار اصلی در بازارهای بین المللی عمل کرده اند.
با توجه به کنترل تقریبی تورم در آمریکا، در صورت انتخاب ترامپ به ریاست جمهوری، وی با سرعتی بیش از برنامه فدرال رزرو، اقدام به کاهش نرخ بهره بانکی خواهد کرد تا از این طریق، سرمایه های شهروندان آمریکا بار دیگر از بانک ها به سمت بازار روانه شود. چنین اقدامی اساسا می تواند منجر به ایجاد جهش در بازارهای مالی جهانی از جمله فلزات گرانبها، فلزات اساسی و سهام شرکت های صنعتی شود
از سوی دیگر، اکثریت قریب به اتفاق اقتصاددانان آمریکایی معتقدند که ادامه سیاست افزایش نرخ بهره بانکی در آمریکا عامل ایجاد بسترهای رکود اقتصادی در این کشور شده است. ترامپ نیز دقیقا به دلیل وابستگی خود به بدنه بازار با این نظر موافق بوده و مخالف سرسخت سیاست های فعلی اقتصاد دولت بایدن و فدرال رزرو در خصوص نرخ بهره بانکی است.
وی در جریان سخنرانی انتخاباتی روز دوشنبه خود در ایالت آیووا، با انتقاد تند از عملکرد و سیاست های فعلی فدرال رزرو، جروم پاول را «نابودگر کشور» معرفی کرد. لذا، محاسبات اینطور نشان می دهند که با توجه به کنترل تقریبی تورم در آمریکا، در صورت انتخاب ترامپ به ریاست جمهوری، وی با سرعتی بیش از برنامه فدرال رزرو، اقدام به کاهش نرخ بهره بانکی خواهد کرد تا از این طریق، سرمایه های شهروندان آمریکا بار دیگر از بانک ها به سمت بازار روانه شود. چنین اقدامی اساسا می تواند منجر به ایجاد جهش در بازارهای مالی جهانی از جمله فلزات گرانبها، فلزات اساسی و سهام شرکت های صنعتی شود.
اما در خصوص تنش های ژئوپلیتیک نیز باید گفت که مواضع وی مشخص است. ترامپ علیرغم رفتاری تند و اقداماتی ناگهانی، یک اصل اساسی را همواره مد نظر دارد و آن، کاهش هزینه های دولت آمریکا و بازگرداندن پول به داخل چرخه اقتصادی این کشور است.
وی حتی اخیرا نیز بارها بر مواضع قبلی خود مبنی بر عدم افزایش کمک های مالی به ناتو تاکید کرده که همین موضوع می تواند منجر به کاهش شعله های جنگ در دریای سیاه شود. با اینحال، باید در نظر داشت که مواضع وی در خصوص مساله اسرائیل، با توجه به نفوذ سنگینی افرادی چون «جرارد کوشنر» بر سیاست خارجی وی، متفاوت از دوران بایدن خواهد بود.
لذا، بر خلاف منطقه دریای سیاه، به احتمال زیاد باید شاهد حمایت های بیشتر آمریکا از تل آویو در مساله درگیری با حماس بود. حتی در چنین حالتی، باز هم تاثیر تنش مذکور بر بازارهایی چون طلا و فلزات گرانبها نیز مثبت خواهد بود. در مجموع، می توان گفت که انتخاب مجدد احتمالی ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا می تواند تاثیر مثبت بر بازارهای بین المللی بر جای بگذارد.
نظر شما