۲ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۹
تحلیل راهبردی اثرات عملیات طوفان الاقصی بر منافع چین| امکان معامله راهبردی ایران-چین

تحلیل راهبردی اثرات عملیات طوفان الاقصی بر منافع چین| امکان معامله راهبردی ایران-چین

اپیدمیک شدن جنگ و افزایش مقیاس آن، امکان وارد آوردن خسارت به ابتکار کمربند و راه، آسیب به زنجیره تامین اقتصاد چین و فشار به بازارهای فروش اقتصاد چین را فراهم خواهد آورد.

به گزارش بازار، کانال «ابتکار ایران» نوشت: عملیات رزمندگان هوشمند و مدبر فلسطینی در غزه معادلات کلان امنیتی-سیاسی در منطقه و حتی جهان را به کلی تغییر داد. اما روی نادیده‌ی اثرات این عملیات در حوزه نظم جهانی است که یک سویه مهم آن، حوزه اقتصاد است. در ادامه توضیح داده می شود که اگرچه تا پیش از این عملیات و به موجب رویدادهای نظیر شکل گیری کریدور هند-خاورمیانه-اروپا(IMEC)، آمریکا در حال پیشبرد راهبرد «مهار چین» بود اما رویدادهای اخیر، توانسته است راهبرد آمریکا را دچار چالش کند. از این منظر و بر اساس توضیحاتی که در ادامه می آید ضروری به نظر می رسد محور مقاومت با چین، به گونه‌ای وارد معادلات جدید شود.

۱- تا پیش از این رویداد، طرف آمریکایی قدم به قدم در حال تکمیل یک پازل بزرگ برای مهار چین در دریا بود که در ۲۱ شهریور سال جاری به بلوغ کامل خود رسید. در این تاریخ در نشست دهلی نو سران گروه بیست کریدور هند-خاورمیانه-اروپا را اعلام کردند. توسعه این کریدور به معنای آن بود که یک ائتلاف سیاسی-اقتصادی برای مهار طرح ابتکار کمربند و راه چین شکل گرفته است. از همین رو رییس جمهور چین در این نشست شرکت نکرد. همچنین در صورت پیشبرد این طرح جایگاه هند در برابر چین به شدت تقویت می‌شد. اما در مغز استخوان این طرح موضوع عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی در جریان بود و طرح‌های اقتصادی جدی برای مستحکم کردن جایگاه جهانی این رژیم دیده شده بود که از جمله آنها طرح اتصال دریای سرخ به دریای مدیترانه، اتصال دره‌ی فناوری و نئوم کشورهای عربی به رژیم و زیرساخت‌های تجاری و حمل و نقلی از اقیانوس هند تا دریای مدیترانه دیده شده بود.

۲- چین تا پیش از این از فرصت درگیری آمریکا در محیط غرب آسیا بیشترین بهره‌برداری را کرده بود و عمده‌ی رشد خود را در این فرصت صورت داد. در این دوره چین به صورت جدی از ورود به گسل‌های میان کشورهای منطقه دوری می کرد. همچنین با پیش گرفتن سیاست‌های اقتصادپایه از اعلام هرگونه موضع صریح سیاسی علیه آمریکا دوری می‌جست. در این راستا چین در موضوع فلسطین راهکار دو دولت را اعلام داشته است. اما پس از رویداد ۲۱ شهریور چین در پیام صریحی، بشار اسد رییس جمهور سوریه را به پکن دعوت کرد و اعلام کرد سوریه شریک راهبردی چین می‌باشد. این نشان‌دهنده‌ی آن بود که چین چاره‌ای ندارد جز ورود به برخی گسل‌ها.

۳- پس در ارزیابی اولیه چین منتفع درجه یک عملیات طوفان الاقصی بوده است، چراکه ضربه مستقیم به نقطه‌ی گرانیگاهی طراحی‌های آمریکا برای مهار چین خورده است.

۴- از تبعات جدی این عملیات، زیر ضربه رفتن منافع اساسی هند است. اجزای این ضربه از سرمایه‌گذاری‌های کلان الیگارشهای هندی در رژیم صهیونیستی آغاز می‌شود و تا روابط پیچیده الیگارش‌های هندی، یهودی و آنگلوساکسونی در سطح جهانی امتداد می‌یابد، نشانه‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد رژیم صهیونیستی یکی از نقاط جدی تلاقی این جریان قدرت است. هند کشوری است که در بلندمدت و در جهت مهار چین، در حال جذب سرمایه‌گذاری‌های بزرگی از سوی غرب می‌باشد. از این رو چین منافع زیادی در پرونده مهار هند دارد. پیشتر نیز چین با کمک به پاکستان برای توسعه‌ی توانایی سلاح اتمی تمایلش برای مهار هند از طریق بازیگر ثالث را نشان داده است. دور از انتظار نیست که منافع چین در غزه با همین الگو دنبال شود.

۵- در عین حال باید در نظر داشت که اپیدمیک شدن جنگ و افزایش مقیاس آن، امکان وارد آوردن خسارت به ابتکار کمربند و راه، آسیب به زنجیره تامین اقتصاد چین و فشار به بازارهای فروش اقتصاد چین را فراهم خواهد آورد. پس چین ذینفع جنگ در مقیاس کم است؛ یعنی جنگی که اختلال ایجاد شده در دستگاه محاسباتی آمریکا را تداوم بخشد ولی ذینفع جنگ با ابعاد وسیع و اپیدمیک شدن آن نیست. از این رو نفع چین حداقل در فشار برای یک آتش‌بس است. امری که دستکم برای محور مقاومت نیز مطلوب است. چراکه علاوه بر تحکیم پیروزی فعلی امکان افزایش بی‌ثباتی درون رژیم را ایجاد خواهد کرد که خود زمینه‌ای برای ضربه‌ی بعدی به رژیم است.

۶- اما به نظر می‌رسد دست‌یابی به آتش‌بس برای محور مقاومت این ریسک را نیز به همراه دارد که دشمن امکان تمرکز حواس و برنامه‌ریزی برای وارد کردن یک ضربه را بیابد.
در مقام جمع بندی باید گفت؛ باید چین و ایران در مرحله سیاسی به نحوی وارد عمل بشوند که توازنی در منافع فلسطین و محور مقاومت ایجاد شود. اما نیل به چنین هدفی به دلیل آنکه در حال حاضر رژیم، حمایت محور آنگلوساکسونی-هندی را به همراه دارد دشوار خواهد بود؛ برای دستیابی به این هدف، کسب یک حمایت متوازن‌کننده از محور مقاومت توسط یک قدرت بزرگ نظیر چین ضروری به نظر می رسد. در واقع ایران و چین نباید به آمریکا اجازه دهند که از دل بحران غزه نظم مطلوب خود را بازتولید کند.

نکته مهم؛ تحلیل فوق در ابتدای طوفان الاقصی به نگارش درآمده، در طول این مدت محتوای این تحلیل هم به تصدیق کارشناسان مطرح چینی(در دیدار حضوری نگارنده با ایشان) و هم تصدیق طرف آمریکایی رسیده است.

کد خبر: ۲۷۴٬۶۰۲

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha