نوید ایران بهار- موضوع معافیت مالیاتی هنرمندان یا سلبریتی ها ، چند روز اخیر باعث بحثهای فراوانی در این خصوص شده است؛ موضوعی که از سال ها پیش به صورت رسمی و قانونی در کشورهای بسیاری جریان دارد؛ اما چرا در ایران تعیین مالیات برای هنرمندان با حاشیه های فراوانی روبرو است؟
مدافعان معافیت مالیاتی هنرمندان دلایل متعددی از جمله سازنده بودن فعالیت های فرهنگی، درآمدهای ناپایدار، عدم حمایت های لازم دولتی و... را برای این معافیت بیان می کنند و در طرف مقابل نیز مخالفان معافیت های مالیاتی معتقدند در بسیاری از موارد فعالیت های صورت گرفته نه فرهنگی است و نه سازنده، یا حجم درآمدهای هنرمندان آنقدر بالا است که حتی با وجود عدم پایداری مشمول اخذ مالیات میشود.
اما شاید بتوان این برخوردهای متفاوت و غیر یکسان را ناشی از عدم شفافیت در این عرصه ارزیابی کرد؛ عدم شفافیتی که منجر به داوریهای گاه منصفانه و گاه غیرمنصفانه میشود.
با توجه به گسترش رسانهها و علاقه مندی جامعه برای آگاهی از درآمدهای هنرمندان همچنان این درآمدها پنهانی و غیر شفاف است. هر چند وقت یکبار خبری مبنی بر دستمزد نجومی یک بازیگر یا خواننده در فضای غیر رسمی مطرح میشود و در بعضی موارد با واکنشهای متفاوت هنرمندان یا وکلای ایشان مواجه میشود.
آنچه مسلم است، گردش مالی در تمام بخشهای فرهنگی و هنری کشور یکسان نیست و درآمد یک بازیگر مطرح برای تنها یکی از کارهایش ممکن است به اندازه چند برابر یک عمر فعالیت فرهنگی و هنری یک خطاط یا یک نویسنده باشد حتی در همان عرصه بازیگری سینما نیز عدهای از هنرمندان پیشکسوت، دستمزدهای بسیار کمتری از چهره های جدید و جوانتر دریافت میکنند.
همانطورکه پیشتر نیز اشاره شد تنها راه برای اخذ تصمیم صحیح وجود شفافیتهای مالی در حوزه فرهنگ و هنر است؛ البته زمانی که سخن از شفافیت به میان میآید، کم درآمدها ابایی از انتشار قراردادها و مبالغ دریافتی خود ندارند و این پردرآمدها هستند که حاضر به اعلام رسمی و شفاف دستمزدهای دریافتی خود نیستند.
جدای از قراردادهای نجومی، بعضی از بازیگران سینما در دیگر حوزهها نیز درآمدهای بسیار بالایی دارند؛ امروزه با توجه به توسعه شبکههای اجتماعی و همچنین تمایل شرکتها برای بهره گیری تبلیغاتی از چهرههای مطرح سینمایی، تعدادی از بازیگران توانستهاند درآمدهای بالایی از این راهها کسب کنند؛ شنیدههای غیر رسمی حاکی از ارقام نجومی و قراردادهای سنگین است؛ این موارد نیازمند توجه بیشتر از سوی نهادهای مربوط به خصوص نظام مالیاتی کشور است تا آنچه به نفع جامعه و مردم است حتما انجام شود.
برهمگان روشن است، تبلیغ فرش، مایع شستشوی لباس، نوشیدنی و... به هیچ عنوان کار فرهنگی به حساب نمیآید و هنرمندانی که از این طریق کسب درآمد میکنند میبایست مورد توجه قرار بگیرند و مالیاتهای مربوط نیز از ایشان اخذ شود.
متاسفانه عدم شفافیت درآمدها منجر به آن شده است، عدهای از هنرمندان با درآمدهای بالا از قانون معافیت مالی سود سرشاری نسیبشان شود و عدهای دیگر از فعالین این حوزه با درآمدهای بسیار کم، تنها تبدیل به سپری در مقابل سودجویان این عرصه شوند.
از طرفی دیگر دولت نیز باید به شکل شفاف و رسمی حمایتهای خود از هنرمندان را اعلام کند تا برای همهی شهروندان و بالاخص جامعه هنری، نوع و میزان حمایتهای دولتی اعم از بیمه، وامهای کاری و... مشخص شود.
با شفافیت هرچه بیشتر در این عرصه میتوان تصمیمهای بهتری اتخاذ کرد تا از اجحاف به عموم مردم جلوگیری شود؛ مردم در شرایط سخت اقتصادی بیش از هر زمان دیگری نیازمند اجرای عدالت و تصمیم گیری صحیح مسئولین هستند، برقراری انصاف و عدالت در میان آحاد مردم میتواند امید را در ایشان زنده نگه دارد.
نظر شما