بازار؛ گروه بین الملل: یوآو گالانت، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی، گفته که ارتش اسرائیل به زودی وارد نبرد در نزدیکی مرز شمالی با لبنان با حزب الله خواهد شد. در هفتههای اخیر، اسرائیل نیروها و تجهیزات نظامی قابل توجهی را به سمت مرز با لبنان فرستاده است، زیرا حزبالله طرفدار ایران از حماس حمایت نظامی میکند.
دسامبر سال گذشته، مشخص شد که ستاد جنگ اسرائیل در حال آماده سازی طرحی برای حمله به جنوب لبنان است. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی نیز به نوبه خود با خروج ارتش از نوار غزه مخالفت کرد و امکان آزادی فلسطینیان از زندانها را رد کرد. وی گفت: «من اظهاراتی درباره انواع معاملات میشنوم، بنابراین میخواهم به صراحت بگویم: ما به این جنگ پایان نمیدهیم تا زمانی که به همه اهداف آن دست یابیم که به معنای نابودی حماس، بازگشت همه گروگانهایمان است و تضمینی برای اینکه دیگر تهدیدی از غزه علیه اسرائیل وجود نخواهد داشت.
در همین حال، متحدان اصلی اسرائیل، آمریکا و انگلیس، مذاکرات نسبتا فشردهای با رهبران ترکیه و کشورهای دوست در شرق عربی برای حل بحران نوار غزه با رویکرد سازش داشتهاند. مصالحه اصلی، پذیرش و به رسمیت شناختن استقلال یک کشور فلسطینی و توسعه یک مکانیسم حقوقی بین المللی برای تضمین امنیت در خاورمیانه است. به طور طبیعی، رهبران غرب انتظار دارند که دستور امنیت بینالمللی را تحت کنترل خود درآورند و متحدان و شرکای خاورمیانهای خود را شامل شوند. بدیهی است که ترکیه، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن، مصر و قطر میتوانند به عنوان کاندیدای تشکیل نیروی حافظ صلح بین المللی با مشارکت هماهنگ نیروهای آمریکایی و بریتانیایی در نظر گرفته شوند.
تل آویو از حمایت نظامی متحدان خود برای ادامه جنگ و دستیابی به اهداف فوق استفاده میکند. اشغال نوار غزه، تبعید حداکثری (پاکسازی قومی) جمعیت عرب و خلع سلاح نظامی و سیاسی فلسطینیها به عنوان گزینهای برای «انجماد» جدید مسئله فلسطین معرفی میشود
ایالات متحده امکان کاهش درگیری نظامی فلسطین و اسرائیل از طریق به رسمیت شناختن رسمی استقلال فلسطین را پذیرفته است. بریتانیا نیز موضع مشابهی را ابراز کرده است. به ویژه، دیوید کامرون، وزیر خارجه بریتانیا گفت که لندن ممکن است امکان به رسمیت شناختن کشور فلسطین را بررسی کند. اصولاً ایده تأسیس کشور فلسطین متعلق به خود انگلستان بود. با این حال، نه واشنگتن و نه لندن هنوز پیشنهادهای روشنی در مورد به رسمیت شناختن استقلال فلسطین ارائه نکردهاند. سخن گفتن، به معنای تحقق آن نیست و حتی اگر آنها چنین احتمالی را رد نکنند، مرزهای کشور فلسطین نامشخص باقی میماند. ابتکار ترکیه برای به رسمیت شناختن فلسطین با محوریت بیت المقدس شرقی و بر اساس مرزهای ۱۹۶۷ نیز در سطح ایدههایی باقی مانده که اسرائیل اساساً با آن مخالف است.
تل آویو از حمایت نظامی متحدان خود برای ادامه جنگ و دستیابی به اهداف فوق استفاده میکند. اشغال نوار غزه، تبعید حداکثری (پاکسازی قومی) جمعیت عرب و خلع سلاح نظامی و سیاسی فلسطینیها به عنوان گزینهای برای «انجماد» جدید مسئله فلسطین معرفی میشود. با این حال، هیچ کس (از جمله آمریکا و انگلیس) صلح پایدار اسرائیل را حتی پس از حماس تضمین نمیکند، زیرا مسئله فلسطین گستردهتر است و اگر مشکل ادامه یابد، احتمالا حماس جدیدی در آینده ظهور کند.
همچنین، مهم نیست که رهبران آنگلوساکسون چگونه سعی میکنند شرکای خود را در قالب ترکیه و کشورهای کلیدی عربی به نفع طرح خود برای به رسمیت شناختن فلسطین و سازوکار تضمین امنیت متقاعد کنند، زیرا سایر بازیگران منطقهای و جهانی به ویژه ایران، چین و روسیه با آنها مخالف هستند. بر این اساس، آمریکا آمادگی یک جنگ بزرگ در خاورمیانه را ندارد.
حمله اخیر به پایگاه نظامی آمریکا در مرز اردن و سوریه توسط گروه «مقاومت اسلامی عراق» موجب نگرانی جدی آمریکا شد. جو بایدن قول داد با احتمال زیاد به مواضع ایران حمله کند، زیرا آمریکاییها به تهران مظنون هستند که این اقدامات و سایر اقدامات علیه ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه (در سوریه، عراق، اردن، دریای سرخ) را سازماندهی میکند.
واضح است که بایدن نمیخواهد آمریکا را وارد یک جنگ ناشناخته با ایران کند، جنگی که حداقل به یک ارتش میلیون نفری و مقدار زیادی تجهیزات و تسلیحات نظامی نیاز دارد. به همین دلیل است که رهبر آمریکا گفت: «فکر نمیکنم ما به جنگ بزرگتری در خاورمیانه نیاز داشته باشیم. این چیزی نیست که به دنبالش هستم.» البته، انتخابات ریاست جمهوری در نوامبر ۲۰۲۴ در فضای تقابل سخت بین دموکراتها و جمهوری خواهان هیچ فرصتی برای بایدن جهت رد اقدام قهرآمیز باقی نمیگذارد، در غیر این صورت تاکتیکهای دولت وی از سوی رقبای به عنوان یک ضعف تلقی خواهد شد. تصادفی نیست که لیندسی گراهام، سناتور جمهوری خواه کارولینای جنوبی، بلندگوی اصلی حملات فوری و قدرتمند ارتش آمریکا علیه ایران است.
در مقابل، ایران ارتش و نیروی دریایی خود را در حالت آماده باش قرار داده است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز به نوبه خود هشدار داد که ایران به هرگونه حمله آمریکا از جمله حمله متقارن به نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس پاسخ خواهد داد
بایدن بدون افشای جزئیات عملیات احتمالی علیه ایران، خود حمله تلافی جویانه را اعلام کرد. کارشناسان نمیتوانند حدس بزنند که ایالات متحده کجا و چه زمانی از آسیبهای اردن انتقام خواهد گرفت. برخی مدعی هستند حمله به تأسیسات ایران (به ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) در سوریه، عراق یا لبنان محتمل است، در حالی که برخی دیگر حمله به نیروهای دریایی ایران در خلیج فارس را رد نمیکنند.
در مقابل، ایران ارتش و نیروی دریایی خود را در حالت آماده باش قرار داده است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز به نوبه خود هشدار داد که ایران به هرگونه حمله آمریکا از جمله حمله متقارن به نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس پاسخ خواهد داد. این واقعیت که واشنگتن از طریق مجاری دیپلماتیک در برن (سوئیس) از تهران خواست که «پس از اقدام تلافی جویانه آمریکا اقدام دیگری انجام ندهد» نشان دهنده تشدید قریبالوقوع تنشهای نظامی در خاورمیانه است.
گسترش منطقه درگیری نظامی در خاورمیانه (مثلاً در لبنان و حتی بیشتر از آن ایران) امروز به نفع نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل و تیمش است. دخالت ایالات متحده در یک جنگ گسترده با ایران به تل آویو این امکان را میدهد: الف) نفوذ و قدرت ایران را به دست آمریکاییها کاهش دهد ب) توجه واشنگتن را از نوار غزه به ایران معطوف کند و حل مسئله فلسطین را با به رسمیت شناختن یک کشور عربی دیگر کنار بگذارد.
در همین حال، ایالات متحده به نوعی پیشرفت در روابط با ترکیه در مورد حل مسئله سوئد دست یافت. در پاسخ، واشنگتن قرارداد فروش ۴۰ جنگنده اف-۱۶ مدرنیزه شده آنکارا را تصویب کرد. با این حال، فهرست توافقات آمریکا و ترکیه ممکن است به این ختم نشود. روبن صفراستیان، ترکیه شناس برجسته ارمنی معتقد است که تصویب عضویت سوئد در ناتو توسط پارلمان ترکیه شرط فروش جنگندههای آمریکایی به ترکیه بوده است. به گفته این خاورشناس، بدیهی است که واشنگتن برای این قرارداد نظامی چند شرط را قبل از آنکارا قید کرده است (مثلاً عدم استفاده از اف-۱۶ علیه یونان، قبرس، کردهای سوریه و ارمنستان).
بدیهی است که ابتکار بعدی آمریکا در مسیر ترکیه، ارائه وامهای کلان و مطلوب برای احیای اقتصاد ترکیه در ازای امتناع آنکارا از همکاری تجاری فعال با مسکو و تبعیت دقیق از رژیم تحریمها علیه روسیه خواهد بود. چنین دیپلماسی هدفمند آمریکا در قبال ترکیه به وضوح شامل «پرونده اسرائیل و فلسطین» میشود و در این راستا، واشنگتن باید تصمیم سختی در مورد انتخاب بین نتانیاهو و اسرائیل بگیرد
در همین حال، پرونده سوئد، پس از سرد شدن روابط آمریکا و ترکیه به دلیل خرید سامانه دفاع هوایی اس-۴۰۰ تریومف اس-۴۰۰ از روسیه، واقعیتهای جدیدی را برای از سرگیری کامل روابط آمریکا و ترکیه ایجاد کرده است. ویکتوریا نولاند معاون وزیر امور خارجه آمریکا در امور سیاسی در پایان ژانویه به آنکارا سفر کرد و همانطور که سیانان ترک اشاره میکند، به ترکیه پیشنهاد داد استفاده از سامانه اس-۴۰۰ روسیه را که شرط بازگشت ترکیه به برنامه تولید جنگنده چند منظوره F-۳۵ از نسل پنجم و تجهیزات سیستم دفاع هوایی پاتریوت ایالات متحده را کنار بگذارد.
بدیهی است که ابتکار بعدی آمریکا در مسیر ترکیه، ارائه وامهای کلان و مطلوب برای احیای اقتصاد ترکیه در ازای امتناع آنکارا از همکاری تجاری فعال با مسکو و تبعیت دقیق از رژیم تحریمها علیه روسیه خواهد بود. چنین دیپلماسی هدفمند آمریکا در قبال ترکیه به وضوح شامل «پرونده اسرائیل و فلسطین» میشود و در این راستا، واشنگتن باید تصمیم سختی در مورد انتخاب بین نتانیاهو و اسرائیل بگیرد.
احتمالاً به همین دلیل است که رجب اردوغان رئیس جمهور ترکیه در توهین به بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل بسیار مطمئن و ثابت قدم بوده و او را «جنایتکار جنگی» و شایسته استعفا میخواند. آمریکا میتواند برای حفظ منافع و مواضع خود در ترکیه و کشورهای کلیدی شرق عربی، برقراری صلح در نوار غزه را با به رسمیت شناختن استقلال فلسطین به عنوان دستاورد اصلی خود در خاورمیانه معرفی کند.
نظر شما