پژمان مرادی؛ بازار: رشد شاخص بازار سرمایه نشان از استقبال و اعتماد مردم به این بازار را میدهد و همچنان این روند در حال رشد است. این بازار یکی از مهمترین مکانهای برای تامین مالی بنگاههای اقتصادی برای راه اندازی پروژه و یا توسعه شرکت است. بر اساس گفته کارشناسان یکی از پیش نیازهای جهش تولید، چرخ پول در تولید است که بازار سرمایه توان جذب پول و هدایت آن به سمت تولید را دارد. در سالهای اخیر با توجه به کاهش درآمدهای نفتی، با کاهش تعریف پروژههای ملی روبه رو هستیم، این درحالی است که شاهد حجم بالای از نقدینگی در دست مردم هستیم.گفته میشود بازار سرمایه تنها بازاری است که توان هدایت نقدینگی به سمت تولید را دارد اما باید یک مدل منسجم و قابل اجرا برای هدایت این نقدینگی از بورس به تولید داشته باشیم.
دکتر مجتبی کباری کارشناس بازار بورس که در ادامه مشروح گفتگوی آن را با بازار را میخوانید میگوید که ذات کارکرد اصلی بازار سرمایه تامین مالی دراز مدت از طریق حقوق مالکانه افراد در اقتصاد ملی است. او در این مصاحبه یک مدل برای هدایت پول از بازار سرمایه به سمت تولید تعریف کرد.
*در چند سال اخیر و از زمان کاهش درآمد دولتهای نفتی دولت، شاهد کاهش شدید راهاندازی پروژه بزرگ ملی هستیم، از دیدگاه شما آیا میتوان برای تامین مالی پروژههای ملی از بازار سرمایه کمک خواست؟
حضور وسیع مردم در بازار سرمایه یک فرصت مغتنم برای اقتصاد کشور است که میتوان برای تأمین مالی پروژههای بسیار بزرگ کشور از آن استفاده کرد. زمانی که ورود پول به بازار سرمایه صورت میگیرد، ما میتوانیم برای پروژههای بزرگ که در آن قابلیت رقابتی پایدار داریم که توسط نهادهای حاکمیتی کشور و بومی تعیین میشوند، شرکتها سهامی عام بزرگ با پذیر نویسی عام تأسیس کنیم. سپس پروژههای بزرگی مانند تأسیس یک پالایشگاه یا پروژه خاص در صنعت پتروشیمی تعریف کنیم و از مردم برای ورود سرمایه، پذیره نویسی عام انجام دهیم به بیان دیگر پول را از دست مردم بگیرم و آن را مستقیم وارد شرکت کنیم. به جای اینکه پول صرفا برای خرید و فروش سهام موجود باشد سهمهای جدید منتشر میشود و عرصه سهام افزایش پیدا میکند.
*آیا مدلی برای تشویق مردم برای ورد به این پروژهها دارید؟
باید برای مردم مدلی تعریف کنیم که شیرینی آورده پول خود را تجربه کنند که به نظر بنده، اولا باید در داخل این شرکتها متولی از خبرگان دولتی و خبرگان صنایع کشور به عنوان راهبران شرکتها در آن وجود داشته باشند و یک کنسرسیوم از شرکتهای تامین سرمایه بازارگردانی این شرکتها را برعهده میگیرند، علاوه بر آن برای این شرکتهای بزرگ باید یکسری تخفیفاتی را قائل شویم، به عنوان مثال قصد داریم یک پروژه بسیار بزرگ صنعت پتروشیمی با حضور تمام مردم راه بیندازیم، پس اول باید سعی کنیم پذیر نویسی را هم در بانکها و هم در بورس انجام گیرد تا دسترسی مردم به این امر راحتتر باشد و دوما کنسرسیوم شرکتهای تامین سرمایه کشور سود سالانه آن را تضمین کنند به عنوان مثال این شرکتها میتوانند عنوان کنند هر کسی پنج سال این سهم را نگه دارد سالی۲۰درصد بازدهی به آن تعلق میگیرد و اگر کسی این سهم را در طول این پنج سال فروخت، ضمانت شامل آن نمیشود. برای جهش تولید نیاز به تامین مالی داریم و این روش تامین مالی بلند مدت است که نه قرض است، نه تسهیلات و نه گرفتاری در آن است بلکه یک نوع تامین مالی حقوق مالکانست.
ذاتا کارکرد اصلی بازار سرمایه تامین مالی دراز مدت از طریق حقوق مالکانه افراد در اقتصاد ملی است. ما باید از این حضور وسیع مردم بهترین استفاده را بکنیم و به نظر من نهادها، دولت مردان و بخش عمومی طرحها بزرگ را تعریف کنند و کارهای بزرگ ملی راه بیندازیم.
*میتوانید با یک مثال توضیح دهید که این نوع مدل چه مزیتی برای مردم دارد؟
فرض کنید شرکت ملی نفت برای توسعه میدان آزادگان این طرح را اجرا کند و من سهامدار میخواهم در توسعه این میدان شرکت کنم، در نتیجه سه مزیت برای من سهامدار دارد، اولا اینکه یک سود تضمین شده در مدت ۵ سال بر سهمم اضافه میشود و رشد میکند، دوما من دارم روی یک محصول ارزی سرمایهگذاری میکنم و سوما در توسعه میادین کشورم سهیم هستم. در قراردادهای ای، پی، سی، اف(ipcf) (قرارداد مهندسی، تأمین تجهیزات و ساخت با شرط تأمین مالی) قسمت مالی آن را من مردم تامین میکنم و شما تنها بر روی اجرا تمرکز کن. در شرکت توتال چنین تفکری پشت آن است که توانسته در کشورهای مختلف طرحهای بزرگی را به سرانجام رساند. در هر حوزه که مزیت پایدار و رقابتی داشته باشد این مدل جواب میدهد.
*به نظر شما با توجه به تحریم امکان تعریف پروژههای بزرگ در کشور وجود دارد؟
من میگویم پروژه با مزیت رقابت پایدار در سطح بین المللی که نه تحریم بر روی آنها اثر دارد و دغدغه فروش دارد، به عنوان مثال محصولات پتروشیمی ما حتی در دوران تحریم به راحتی به فروش میرسد.
ما باید از بازار سرمایه استفاده بهتر کنیم و نگذاریم پول خارج شود؛ ما باید تور تولید را سر این پولها بیندازیم و کاری کنیم که اگر فردی پول خود را وارد بازار سکه و خودرو کرد احساس ضرر کند. ما باید یک نهضت تامین مالی مالکانه در بورس ایجاد کنیم تا به جای اینکه پول به سمت دلار یا بازارهای غیر مولد برود به سمت این پروژهها بیایید و ما باید اعتقاد داشته باشیم که میتوانیم. با توجه اینکه ما منابع بزرگی در بانکها داریم به جای اینکه بنگاهداری کنیم به سمت ساخت بنگاه برویم و سپس آن را واگذار کنیم.
نظر شما