به گزارش بازار، پویا ناظران در قالب فایل صوتی در کانال شخصی خود به نام وقایع اتفاقیه با بیان این مساله که دولت در حال تامین کسری بودجه از محل افزایش پایه پولی است بر خلاف مطلب سال ۹۷ خود که تاکید کرده بود «اقتصاد ایران ونزوئلایی نمی شود»، هشدار داده که در صورت ادامه روند فعلی و تامین کسری بودجه از محل افزایش پایه پولی ما را در مسیر خطرناکی قرار می دهد. این مطلب تحلیلی باعث شده تا واکنش های بسیاری از جمله: مرکز مدیریت بدهی های وزارت اقتصاد، دکتر مجید شاکری و دکتر علی سر زعیم و دکتر رحمانی شده که در ادامه متن نقد دکتر علی سرزعیم می آید. اما پیش از این مهمترین نکاتی که دکتر پویا ناظران در مطلب خود اشاره کرده را تیتر وار اشاره می کنیم.
* چطور می شود هم بورس بره بالا، هم ارز و طلا بره بالا، هم نرخ بهره در بازار بین بانکی بیاد پایین؟ تنها اتفاقی که میتواند چنین ترکیبی رو رقم بزند، افزایش پایه پولی است.
* افزایش قیمت داراییهای سرمایهای و کاهش همزمان نرخ بهره بین بانکی، فقط با افزایش پایه پولی ممکنه.
* می شود تخمین زد که در سه ماه اول سال بین ۵۰ تا ۷۰ هزار میلیارد تومان به پایه پولی افزوده شده. اگه اینطور باشد، این به معنی رشد ۱۵ تا ۲۰ درصدی پایه پولی در این سه ماهه. اگه با همین فرمان بریم، در سال ۹۹ پایه پولی میتواند تا ۱۰۰٪ رشد کنه. چنین اتفاقی در نیمه دوم سال بصورت تورم وحشتناکی خودش را نشان خواهد داد؛ تورمی وحشتناکتر از تورم ۴۰ درصدی موبایل، تورم ۶۰ درصدی لوازم خانگی، و تورم ۸۰ درصدی برنج خارجی که امروز میبینیم.
*شهریور ۹۷، وسط بحبوحه ارزی، وحشتزده صحبت از ونزوئلایی شدن اقتصاد کشور بود. ان موقع پستی زدم و نوشتم که «ایران در وضعیت ونزوئلایی نیست، به سمت ونزوئلایی شدن هم پیش نمیرود» و مفصل توضیح دادم چرا. الان هشدار میدهم که اگه با فرمان سه ماه گذشته پیش بریم، بنحوی که تا آخر سال پایه پولی دو برابر بشه، سال ۹۹ آغاز ونزوئلایی شدن اقتصاد کشور خواهد بود. امروز باید فرمان را به مسیر درست بچرخانیم.
* امروز تنها راه اجتناب از یک آینده ونزوئلا گونه، موفقیت بانک مرکزی در انتشار هفتهای ۵ هزار میلیارد تومان اوراق بدهی است. تورم، ثروت را از خانوارهایی که دارایی ندارند، به دولت منتقل میکند. یعنی فقرا را فقیرتر میکند. در دو سه سال اخیر چند بار دیدیم فقر و بیکاری چه تبعاتی دارد. تصور کنید ان فقر به مراتب شدیدتر بشود.
در ادامه نقد دکتر علی سرزعیم با عنوان تعریضی به سخنان آقای ناظران در مورد ونزوئلایی شدن اقتصاد ایران می آید:
مشکلات اقتصاد ایران شناخته شده و مورد توافق است و درباره راههای برونشو اختلاف نظر اندکی میان دانشآموختگان جوان اقتصاد وجود دارد، اما میتوان درباره تفسیر و پیشبینی آقای ناظران تردید و مناقشه کرد. مناقشه ندارد که پولی شدن کسری بودجه، اقتصاد ایران را بیثباتتر میکند و اجماع نسبی هست که تامین مالی این کسری از محل اوراق بدهی به مراتب بهتر از استقراض از بانک مرکزی است. اما اختلافها:
یک. کاهش نرخ بهره بین بانکی به نزدیک به ۱۰ درصد ناشی از پدیده کروناست که افت تقاضای وام را موجب شده است. تا اسفندماه نرخ بهره بین بانکی در حدود ۱۸ درصد بوده است (رجوع کنید به آمار بازار بین بانکی در سال ۱۳۹۸). نقش کرونا را نباید نادیده گرفت. اگر آنگونه که آمارهای شاپرک نشان میدهد اقتصاد در تیرماه همانند خرداد رفتار کند میتوان امیدوار بود که تقاضای وام از سوی بنگاهها افزایش یابد.
دو. بخش اقتصادی سازمان میفهمد که پولیشدن کسر بودجه چه خطراتی دارد. مساله ندانستن نیست. این حرف پذیرفتنیتر است که سازمان برنامه نمیتواند در برابر فشارهای سیاسی مقاومت کند و به همین دلیل به کسری بودجه تن میدهد. البته دولت میتوانست امسال هزینههای خود را بیشتری کنترل کند که متاسفانه نکرد و برعکس خود را به هزینه بیشتر متعهد ساخته است ولی میتوان اطمینان خاطر داشت که دولت با تاخیر، روند درست را دنبال کند.
سه. ناظران معتقد است وزارت اقتصاد فکر میکند اوراق را باید ارزان بفروشد و برای دادن دو یا سه درصد سود کمتر، کل قیصریه را آتش میزند. کارشناسان وزارت اقتصاد برای دو سه درصد سود کمتر، راضی نیستند که اقتصاد در مسیر تورمهای بالا قرار گیرد. عملکرد گذشته نشان میدهد که خزانهداری و مرکز مدیریت بدهی در سالهای اخیر توجه خوبی به اوراق بدهی داشته و روی انتشار اوراق و مدیریت این بدهی تاکید فراوان داشته است. این ادعا که وزارت اقتصاد از اهمیت اوراق بدهی اطلاع ندارد مقبول نیست.
چهار. ایشان میگویند به دلیل نرخ تورم مورد انتظار بالا در آینده، از اوراق استقبال نشده است. راهحل ساده است: انتشار اوراق اوراق یکساله به جای اوراق سهساله. حتی اگر این تحلیل ایشان درست میبود که نیست، من بدون اینکه در اجرا دستی داشته باشم تصور میکنم وقتی نرخ بهره بینبانکی ۱۰ درصد است قرض گرفتن دولت از نظام بانکی از طریق بانک ملی بهصرفهتر از انتشار اوراق با بهره بالاتر است. دولت بدون رشد شدید پایه پولی و تورمهای بالا، میتواند از نظام بانکی که با مازاد منابع روبروست در نرخهای پایین استقراض کند.
پنج. اگر حتی مسیر انتشار اوراق جواب ندهد، نرخ رشد ۱۰۰ درصدی پایه پولی سرنوشت محتوم ما نیست. بیشترین تخمینها حدود ۵۰ درصد کسری بودجه (۲۵۰ هزار میلیارد تومان) را نشان میدهند. اگر همه این کسری از محل پایه پولی (که فعلاً ۳۵۰ هزار میلیارد تومان است) تامین شود بازهم رشد ۱۰۰ درصدی نخواهیم داشت، یعنی در بدترین حالت رشد ۷۰ درصدی خواهیم داشت. وضع بورس به گونهای است که دولت فرصتهای بینظیری برای فروش دارایی در اختیار داشت و هنوز تا حدی دارد که از آن به اندازه کافی بهرهبرداری نکرده است. لذا ابرتورم، آینده محتوم ما نیست.
شش. آیا شروع ونزوئلایی شدن را خبر دادن درست است؟ من فکر میکنم این اقدام در خدمت و به صلاح اقتصاد ایران نیست. اگر پیش بینی ایشان صددرصد درست بود که نیست، گفتن آن در عرصه عمومی کمکی نمیکرد. آیا به عملکرد دولت و حکومت نقدی نداریم؟ خیر، دانشآموختگان اقتصاد دل خونی از خطاها و فرصتسوزیها و ایجاد رانتها دارند اما همه اینها توجیه نمیکند با بیان یا عمل خود التهابآفرینی کنیم یا به مشکلات دامن زنیم.
قطعاً قصد دکتر ناظران عزیز نیز کمک به اصلاح اقتصاد ایران است. تمام نوشتههای ایشان دال بر همین معناست. کاش قبل از چنین اقدامی با یکی از دوستان امین خود درباره درستی تحلیل، مشورت و مصلحتسنجی میکرد.
نظر شما