بازار، مژده خورده پا:فرشاد مومنی در نشستی با عنوان مساله اصلاح نظام بازنشستگی و نسبت آن با اصلاح نظام بودجه ریزی در موسسه دین و اقتصاد اظهارکرد: از اوایل دهه ۷۰ به صورت فراینده با اجماعی روبرو هستیم که نظام های تصمیم گیری کانون اصلی بحران هستند.
وی افزود: اگر نظام تصمیم گیری های اساسی، نقص های جدی داشته باشد؛ وفور منابع به نیروی اصلی شدتیابی بحران تبدیل می شود. به عنوان مثال کشورهای توسعه نیافته نفتی در دوره هایی که با وفور منابع روبرو شدند بحرانهای بیشتری را تجربه کرده اند.
این اقتصاددان ادامه داد: یکی از دستاوردهای بزرگ معرفت بشری این است که نشان می دهد وفور بحران ها وقتی از حدودی فراتر رفت دیگر نباید درگیر مسایل تکنیکی شد بلکه بازنگری در بنیان ها باید در دستور کار قرار بگیرد.
۵ فاجعه بحران ساز در ایران
مومنی تصریح کرد: برای مدیریت توسعه کشور باید به این مساله توجه شود که نظام تصمیم گیری ایران در سه دهه اخیر با ۵ فاجعه بحران ساز روبرو بوده که باید نسبت به آن شناخت پیدا کنیم در غیر این صورت بحران ها با عمق بیشتر و با فاصله های کوتاهتر بروز پیدا کرده و گلوی ما را خواهد فشرد.
این اقتصاددان تاکید کرد: تا زمانی که بخواهیم با مولفه های پارامتریک بحرانهای موجود را برطرف کنیم بدون تردید بستر بازگشت بحران با شدت و عمق بیشتر را مهیا کرده ایم.
وی خاطرنشان کرد: نظام های سیاست گذاری دچار عارضه کوتاه نگری است و کارها را به گونه ای انجام میدهند که ملاحظات دورمدت قربانی ملاحظات کوتاه مدت می شود.
مومنی افزود: عارضه دوم این است که نظام تصمیم گیری های اساسی منبع محور است و پیش فرض اساسیاش این است که اگر پول داشته باشیم دیگر با مشکلی موجه نخواهیم شد. بنابراین حل و فصل همه چیز را به تخصیص ارز و دلار منوط کرده اند و همین امر منجر به فاجعه سازی برای کشور در دوران هایی شده است که میزان درآمدهای کشور بیشتر بوده است.
این اقتصاددان ادامه داد: عارضه سوم؛ تک بعدی بودن نظام سیاست گذاری و تصمیم گیری در کشور است بدین ترتیب که گمان می کنند مساله سیاسی از مساله اجتماعی جداست و هر دوی اینها از مسایل اقتصادی منفک هستند.
وی با تاکید براینکه نگاه فرارشته ای و ترکیبی هنوز در نظام تصمیم گیری ایران جایگاهی پیدا نکرده است، یادآورشد: تک بعدی نگری حتی در تکتک ابعاد سلطه دارد. به عنوان مثال نظام تصمیمگیری میخواهد مساله ارز را از سیاست گذاری مالی، پولی و صنعتی حل کند به همین دلیل هم هست که دایما مشکلات تکرار می شود.
مومنی از بخشینگری به عنوان چهارمین بحران فاجعه ساز یاد کرد و گفت: این یک عارضه بسیار تکان دهنده است که بخش های مولد را از بخش خدماتی و غیر مولد جدا می کنند.
این اقتصاددان افزود: پنجمن فاجعه بحران ساز در ایران شامل این است که بسیار رادیکال است و باور به شوک درمانی مانع بستر سازی نهادی و توانمندسازی ذی نفعان می شود.
ابلاغ آمرانه ماحصل نظام تصمیم گیری تک بعدی
وی خاطرنشان می کند: ما میتوانیم بگوییم به اعتبار پنج خصلت نظام تصمیم گیری شاهد چندین ماجرای شگفت انگیز هستیم که یکی از آنها پایین آمدن جایگاه علم در بخش تصمیم گیری است و نظام تصمیم گیری تا حد توان می کوشد تصمیات را آمرانه و غیر مشاکت جویانه ابلاغ کند.
مومنی تاکید کرد: یک مساله بسیار حیاتی دیگر بی اعتنایی حیرت انگیز به تولید توسعه گراست، یعنی تولیدی که قادر به مقابله با فقر و عامل توسعه است.
این اقتصاددان گفت: زمانی که به ذخیره دانایی بشر نگاه می کنیم درمی یابیم اگر نظام تصمیم گیری پاداش بیشتری به بخش غیر مولد داده و تولید را به عقب براند در آن جامعه اعتماد عمومی از میان می رود.
وی افزود: تولید، مقوله سیاسی و اجتماعی است و تولید توسعه گرا در بستر اجتماع شکل می گیرد.
مومنی تصریح کرد: وقتی دروغ در تصمیم گیری تبدیل به یک رویه می شود منجر به از میان رفتن اعتماد عمومی شده و کل نظام جمعی را دچار بحران می کند.
نظر شما