بازار؛ گروه استان ها: دامداران امروز با چالش های متعددی روبرو هستند و از طرفی افزایش قیمت گوشت تا کیلویی ۵۶۰ هزار تومان سبب شده سفره خانواده ایرانی خالی از گوشت قرمز شود.
دامدار با مشکل نقدینگی مواجه بوده و در تامین خوراک ناتوان است در نتیجه نمی تواند دام های سبک و سنگین خود را پرواربندی کند. کاهش جمعیت دامی هم یکی از خطراتی است که با ادامه این شرایط ممکن است بیش از پیش با آن روبرو شویم. دامدار انتظار دارد از سوی دولت حمایت شود اما متاسفانه نه تنها برنامه ریزی و اقدامی در خور و جدی در این خصوص رخ نداده بلکه با ایجاد چالش های بسیار ادامه فعالیت برای این قشر هر روز سخت تر می شود.
فعالان این حوزه معتقدند اگر بخش دولتی به جای واردات گوشت برای جبران کمبود عرضه در بازار، مشکلات دامداران به خصوص معضل تامین نهاده های مورد نیاز آنها را حل کند، قطعا به چرخه تولید کمک بزرگی خواهد شد.
«حسین شعبانی» یک دامدار سنتی اهل روستای «باغ گلبن» گرگان بوده که در یک دامداری به مساحت دو هزار متر مربع ۱۷ رأس گاو و ۷۰ رأس گوسفند را نگهداری می کند. وی سه سال گذشته برای دریافت دو میلیارد تومان تسهیلات دامداری اقدام کرده اما پس از گذشت دوندگی های فراوان تنها یک پرونده تکهپاره و هزینه مادی و معنوی بسیار روی دست او باقی مانده است.
* پیرامون هزینه های یک دامداری توضیح دهید
برای تامین علوفه و خوراک دام از جیب هزینه می کنم زیرا در سال های اخیر خوراک با افزایش قیمت مواجه شده است. شیر کیلویی ۱۲ تا ۱۳ هزار تومان از ما خریداری می شود اما در مقابل کنسانتره را با قیمت هر کیلوگرم ۱۴ هزار تومان خریداری می کنیم.
در گذشته قیمت خوراک دام آزاد و دولتی متفاوت بود که باعث میشد بتوانیم برخی از اقلام را با قیمت مناسب تهیه کنیم اما در حال حاضر قیمت آزاد و دولتی فرقی ندارد.
در تابستان سبوس را کیلویی شش هزار تومان و با شرایط اقساط به ما می فروختند اما در حال حاضر مجبور به خرید این خوراک با قیمت هر کیلوگرم ۹ هزار تومان هستیم. ضمن اینکه به ازای هر دام در ماه ۱۵ کیلوگرم سهمیه برای دامداران در نظر می گیرند که این میزان صرفا خوراک یک روز دام به حساب می آید. برای جبران کمبود سبوس مجبور می شویم آرد، نان خشک و مواد دیگر را به خوراک دام اضافه کرده تا بتوانیم شکم آن را سیر نگه داریم.
* با توجه به مشکلات متعدد چرا تصمیم به گسترش دامداری گرفتید؟
مدت سه سال است که برای دریافت مبلغ دو میلیارد تومان تسهیلات دامداری اقدام کرده ام اما هر بار با چالش های مختلف مواجه شدم.
در حال حاضر دامداری خود را با سختی فراوان و به تنهایی اداره می کنم و حتی نمی توانم زمان بیماری به پزشک مراجعه کنم. تصمیم داشتم با دریافت تسهیلات و گسترش دامداری، هم برای چند خانواده اشتغالزایی کرده باشم و هم بتوانم کمی از دغدغه های خود را کاهش دهم.
* چه مدت طول کشید تا از طریق جهاد کشاورزی به بانک معرفی شوید؟
از زمان اقدام برای دریافت تسهیلات تا زمانی که جهاد کشاورزی من را به بانک معرفی کرد، شش ماه طول کشید، برای دریافت استعلام ها به ادارات مختلف مراجعه و ترانس برق، فاضلاب و غیره را متناسب با استانداردها فراهم کردم که همه این اقدامات هزینه و زمان زیادی را از من تلف کرد.
سه سال گذشته در شرایط بسیار سختی برای دریافت امتیاز برق حدود ۱۰۰ میلیون تومان پرداخت کردم اما شرکت برق با وجود اینکه همه هزینه ها پرداخت شده بود تنها برای اتصال جریان برق، امروز و فردا می کرد و این پروسه شش ماه به طول انجامید.
در روستای باغ گلبن که یک روستای توریستی بوده، به راحتی با درخواست انشعاب برق صاحبان ویلاها موافقت می شود اما پیش پای من سنگ های زیادی می اندازند. به حدی مستأصل شدم که تصمیم گرفتم گاو خود را سوار بر نیسان کرده و به شرکت برق ببرم و خوشبختانه این اقدام باعث شد برق دامداری به سرعت وصل شود. ناگفته نماند شرکت گاز همکاری خوبی با ما داشت. در نهایت به منظور تعهد انجام یک سری از اقدامات پس از دریافت تسهیلات ملزم به تعهد محضری شده و بالاخره به بانک کشاورزی برای دریافت وام معرفی شدم.
* اصلی ترین مشکل در بانک کشاورزی برای عدم پرداخت تسهیلات چیست؟
پرونده من به بانک کشاورزی معرفی شده اما در این سال ها هر بار به بهانه های مختلف از پرداخت تسهیلات امتناع کردند، کارمندان بانک، کمبود اعتبار و نداشتن پروانه بهره برداری را از دلایل عدم پرداخت وام عنوان می کنند. در نهایت که موفق به اخذ پروانه شدم، جمله «چون پروانه بهره برداری دارید وام به شما تعلق نمی گیرد.» را شنیدم. در حال حاضر نیز می گویند شما باید از طریق تبصره ۱۸ اقدام کنید.
در شرایطی که کشور نیاز به تولید دارد همه این مسائل دست در دست هم داده تا دریافت دو میلیارد تومان وام برای گسترش دامداری حدود سه سال به طول بیانجامد.
سه سال پیش با دریافت دو میلیارد تومان تسهیلات می توانستم کارهای زیادی برای گسترش دامداری انجام دهم اما با تورم و گرانی که طی این مدت به وجود آمده این تسهیلات مانند گذشته ارزش ندارد.
* چرا کشور با بحران کمبود گوشت مواجه است؟
افزایش قیمت و کمبود خوراک دام از علل گرانی گوشت محسوب می شود. امسال حدود ۵ هکتار گندم کشت شده را از یک کشاورز به صورت سبز خریداری کردم تا بتوانم نیاز خوراک دام های خود را تامین کنم.
به علت کمبود خوراک، دام به اندازه کافی سیر نشده و لاغر به کشتارگاه می رود، گوسفند اگر پروار باشد شاید بتواند کمی از کمبود گوشت بازار را جبران کند و در کنار آن دامدار هم به سود برسد.
به علت کمبود خوراک، دام به اندازه کافی سیر نشده و لاغر به کشتارگاه می رود، گوسفند اگر پروار باشد شاید بتواند کمی از کمبود گوشت بازار را جبران کند و در کنار آن دامدار هم به سود برسد
*به نظر شما دولت چگونه می تواند برای رفع این مشکل اقدام کند؟
در حال حاضر به دلیل کمبود گوشت، دولت این محصول را وارد می کند اما اگر به جای واردات گوشت، علوفه و خوراک وارد کند هم دامدار متضرر نمی شود و هم تولید داخلی حمایت خواهد شد.
* خواسته شما از مسئولان چیست؟
دامداران مشکلات زیادی دارند اما نه تنها مورد حمایت قرار نمی گیرند بلکه با چالش های زیادی از جمله تهیه خوراک مواجه هستند. در گذشته همه خانواده های روستایی چند رأس دام نگهداری می کردند اما امروز به دلیل وجود همین معضلات دیگر کمتر خانواده روستایی به دامداری مشغول است.
این شغل را از پدرم به ارث برده ام به همین دلیل علیرغم وجود مشکلات فراوان آن را ادامه می دهم اما پسرم علاقه ای به دامداری ندارد زیرا سختی های این شغل برای وی قابل لمس است. فرزندم تلاش دارد تا تحصیلات خود را ادامه داده و به کشوری دیگر مهاجرت کند. این مسئله بدان معناست که کار تولید در ایران به حدی با دشواری مواجه بوده که جوان ها از آن فراری هستند.
نظر شما