بازار؛ گروه بین الملل: دریای خزر دریای بسته ای است که در غرب آسیا به وسعت ۳۷۱هزار کیلومتر مربع واقع شده و بزرگترین دریای بسته جهان به طول ۱۲۰۰ کیلومتر با عرض ۳۰۰ کیلومتر و حداکثر عمق ۱۰۲۳ متر است. این دریا به دلیل تبخیر و کاهش میزان آب رودخانه ای که به آن می ریزد، از کوچک شدن مداوم مساحت خود رنج می برد که بزرگترین آن رودخانه ولگا است.
در کمتر از نیم قرن، مساحت آن از ۴۲۴۳۰۰ به ۳۷۱۰۰۰ کیلومتر مربع کاهش یافته است، تا اینکه مساحت آن اکنون در ۳۶۰هزار کیلومتر مربع تثبیت شده، ضمن اینکه عمق متوسط آن به ۱۸۴ متر و عمیق ترین نقطه آن به ۹۸۰ متر می رسد. مقدار تقریبی آن یکصد هزار کیلومتر مکعب تخمین زده می شود؛ در حالی که نفت و گاز در نقاط جداگانه آن متمرکز شده است، از جمله میدان تنگیز، دومین میدان نفتی بزرگ جهان، واقع در باتلاق های ساحل شمال شرقی دریا و میادین گازی در سواحل ترکمنستان در اطراف ترکمن باشی در ساحل شرقی دریا. در دریای خزر پنج کشور روسیه، ایران، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان وجود دارند.
خلیج فارس آبراهی است که در امتداد دریای عمان و در میان ایران و شبهجزیره عربستان قرار دارد. مساحت آن ۲۳۷,۴۷۳ کیلومتر مربع است و پس از خلیج مکزیک و خلیج هادسون سومین خلیج بزرگ جهان به شمار میآید. این خلیج از شرق با تنگه هرمز به خلیج عمان متصل است. خلیج فارس از شرق از طریق تنگه هرمز و دریای عمان به اقیانوس هند و دریای عرب راه دارد، و از غرب به دلتای رودخانه اروند رود، که حاصل پیوند دو رودخانه دجله و فرات و پیوستن رود کارون به آن است، ختم میشود. عمق خلیج فارس در عمیقترین نقطه، حدوداً ۹۰ متر است. هشت کشور در اطراف خلیج فارس قرار دارند. کشورهای ایران، عمان، عراق، عربستان، کویت، امارات، قطر و بحرین در کناره خلیج فارس هستند. در این میان سواحل شمالی خلیج فارس تماما در جغرافیای سیاسی ایران قرار دارند. به سبب وجود منابع سرشار نفت و گاز در خلیج فارس و سواحل آن، این آبراهه در سطح بینالمللی، منطقهای مهم و راهبردی به شمار میآید.
هدف اتصال خلیج فارس به دریای خزر، ساخت کانال ناوبری در ایران، تجهیزات و الزامات برنامه ریزی آن و اثرات بالقوه آن است
در خصوص کانال دریایی بین «دریای خزر» و «خلیج فارس» (ایران رود) از طریق سرزمینهای متعلق به ایران، هدف، اتصال خلیج فارس به دریای خزر با ساخت کانال ناوبری در ایران، تجهیزات و الزامات برنامه ریزی آن و اثرات بالقوه آن است.
مروری بر منطقه جغرافیایی و ویژگی های آن
«نقشه توپوگرافی» کرانههای جنوبی دریای خزر وجود یک دشت ساحلی باریک را تأیید میکند که به دنبال آن خطی ممتد از نواحی مرتفع کوهستانی به نظر می رسد که بین آنها موانعی است و دشت های ساده ای که با چند ارتفاع در هم آمیخته اند، سپس ارتفاعات بزرگ در مرکز ایران تا دشت های دریایی کمی گسترده (در مقایسه با دشت های دریای خزر). سپس خلیج فارس، یعنی منطقه ای که خلیج فارس و دریای خزر را جدا می کند، بسیار ناهموار و سطح بالایی دارد که همین موضوع موجب می شود که پروژه در اصل بسیار دشوار شود.
برخی از کارشناسان معتقدند که اتصال دریای خزر و خلیج فارس مملو از موانع و چالش های فراوان است و برای انجام حفاری های مورد نیاز به هزاران تن انواع مواد منفجره نیاز است
نقشه منطقه فعلی چه می گوید؟
برخی از کارشناسان معتقدند که این پروژه مملو از موانع و چالش های فراوان است و برای انجام حفاری های مورد نیاز به هزاران تن انواع مواد منفجره نیاز دارد. ماشین آلات، صدها وسیله نقلیه حمل و برداشت سنگ، هزاران مهندس و کارگر، و میلیاردها سرمایه، و تلاش و صبر بسیار، و آیا این تنها مشکل است؟ البته نه!
تفاوت در سطوح مرتفع مناطق کوهستانی منجر به تفکر در مورد ساخت یک کریدور ناوبری با دیوارهای بلند و مستحکم است که از بیرون توسط آوارهای سنگین و متراکم حمایت می شود. بالا بردن یا پایین آوردن کشتی ها از کریدور ناوبری مرتفع خواهد شد که همین امر، هزینه پروژه را دوبرابر خواهد کرد و مشکل به این نقطه ختم نخواهد شد. قرار است این کانال ناوبری اجرا و عملیاتی شود، در حالی که بسیاری از «روستاها، جادهها و شهرهای کوچک» در مسیر آن قرار دارند.
به عبارت دیگر، هزینه زیادی از بودجه خطوط کشتیرانی پرداخت می شود که فقط یک کشور ثروتمند و قدرتمند قادر به انجام آن خواهد بود.
شرح کلی استراتژی پروژه
در کوتاه ترین فاصله بین دریای خزر و خلیج فارس به طول تقریبی ۷۰۰ کیلومتر، از هرگونه مسیر منحنی باید پرهیز شود؛ ضمن اینکه کانال ناوبری باید حدود ۱۰۰ متر طول داشته باشد. تقریباً (بر اساس توصیههای مالکان کشتی در دریای خزر)، بیش از ۱۰۰ متر از دو طرف برای ایجاد «جاده زمینی که با کانال میرود» و «خط راهآهن» باید در نظر گرفته شود در حالی که باعث می شود منطقه حفاری مورد نظر تا ۲۰۰ متر برسد و باید استراتژی حفاری در کوهستان اتخاذ شود.
قسمت سنگ شکن باید به شکل حرف وی «V» باشد تا از ریزش سنگ بر روی کشتی ها در زمان عبور جلوگیری شود در حالی که در حین حفاری، سنگ های بزرگ را از بین ببرند و چند قفل برای بالا آوردن ساخته شود. علاوه بر آن، ساختن چند ضامن برای بالا و پایین بردن کشتی ها و ایستگاههای برق در کنار آنها برای رفع نیازهای انرژی خود، و ساخت بسیاری از مراکز امنیتی، دفاعی و اطلاعاتی و همچنین مراکز هدایت کشتیها، دریاچههای وسیع برای ذخیرهسازی کشتیها، ساخت چند تونل، پل برای عبور وسایل نقلیه بر روی کانال برای ناوبری و یک یا دو فرودگاه و دو بندر بزرگ دریایی در کانال C ورودی و خروجی باید در نظر گرفته شود.
دوره مورد انتظار تکمیل پروژه
مسیر کریدور ناوبری بین دریای خزر و خلیج فارس به دنبال کوتاهترین مسیر است به طوری که بندر دیلم نزدیک خلیج فارس می گذرد، سپس به کوهستان می رسد و از کویر می گذرد و به ساحل دریای خزر نزدیک شهر «محمودآباد» می رسد.
بر اساس برآورده های صورت گرفته، دوره حفاری و ساخت و ساز بسیار دشوار است؛ با سرعت ۱۰۰ کیلو حفاری در صخره های سخت در هر سال، یعنی تقریباً غیرممکن است که در مدت پنج تا شش سال کامل شود، اما نباید از این مدت هم زیاد تجاوز کند و نهایتا باید یک دوره حداکثر ۱۰ سال را برای آن در نظر گرفت. هر چه زمان طولانیتر بگذرد، لغو این پروژه آسانتر میشود و همچنین نادیده گرفتن آن با دولتهای متوالی، چالشهای مختلف و تغییر مواضع سیاسی آسان است.
در این راستا کارشناسان معتقدند که ایران نیاز به ایجاد یک اداره مستقل برای پروژه کانال و قوانین خاصی برای تسهیل کار دارد، از جمله معافیت واردات این شرکت از مالیات و گمرک، امکان حذف وسایل شخصی از زمین ها، منازل و ساختمان ها، تخصیص صدها وسیله برای حمل سنگ های بزرگ و ماشین آلات سنگبری و ایجاد نقاطی برای جمع آوری تراشه سنگ در هر بخش به دلیل امکان بهره مندی از آن و تبدیل آن به ماده اولیه در ساخت شهرهای جدید برای کارگران موقت حفاری و دستگاه های اداری دارد.
در پروژه اتصال دریای خزر و خلیج فارس، امکان درخواست کمک های مالی به عنوان کمک های بلاعوض که از اکثر کشورهای بهره مند از پروژه دریافت نمی شود، وجود دارد؛ به ویژه سایر کشورهای دریای خزر وهمچنین مشارکت کشورهای چین و روسیه در زمینه حفاری و خدمات فنی بعدی آسان است
همچنین، امکان درخواست کمک های مالی به عنوان کمک های بلاعوض که از اکثر کشورهای بهره مند از پروژه دریافت نمی شود، وجود دارد؛ به ویژه سایر کشورهای دریای خزر و همچنین مشارکت کشورهای چین و روسیه در زمینه حفاری و خدمات فنی بعدی آسان است.
چه کشورهایی تحت تأثیر پروژه قرار می گیرند؟ و چرا؟
قدرت های بزرگ و رقابت غرب با «ایران و روسیه» برای گسستن پیوندهای روسیه و پرتاب نیرومند روسیه به خلیج فارس آسیب خواهند دید و کشورهای عربی خلیج فارس ممکن است دچار هراس شوند. اما سیاست به همه آموخته که همه کشورها باید از فرصت های هر تغییر جدید و تغییر در نگرش های سیاسی و شرایط جغرافیایی استفاده کنند.
کشورهای عربی ممکن است آسیب ببینند، اما اندیشه تجاری از «گشایش بازارهای جدید» در نتیجه ایجاد این کریدورها سود خواهد برد. در حالی که این کانال ناوبری از اهمیت استراتژیک برخوردار است موجب می شود که ایران از انزوای خود دچار نگرانی شود. در نتیجه، با توجه به این مثل، چون مرد ثروتمند از از دست دادن پول خود می ترسد، بهتر است همه روابط خود را با یکدیگر بهبود بخشد.
نظر شما