بازار؛ گروه بینالملل: اخیرا معاون اول رییس جمهور پیش از عزیمت به چین در فرودگاه مهرآباد با اشاره به اهداف سفر خود به شانگهای گفت: «بنا به دعوت نخست وزیر و مقامات چین برای شرکت در نمایشگاه بینالمللی عازم شانگهای هستیم. روابط ایران و چین راهبردی است و در ساحتهای مختلفی با چین همکاریهای خوبی داریم. سفر رییس جمهور به چین منجر به تفاهمات و توافقات خوبی شد که نیاز به پیگیری دارد و باید موانع آن بررسی و برطرف شود. تمامی توافقات با چین در چهارچوب سند ۲۵ ساله راهبردی است و هنوز با اهداف این سند فاصله سنگینی داریم. غرفههای زیادی توسط فعالین اقتصادی کشورمان در ایننمایشگاه شکل گرفته است. یکی از اتفاقات خوبی که رخ میدهد این است که نخست وزیر چین از غرفه های ایرانی بازدید خواهد کرد. تراز تجاری ایران و چین تراز خوبی است ،ایران صادرات قابل توجهی به کشور چین دارد.»
در طول چند دهه گذشته، چین و ایران یک مشارکت گسترده و عمیق با محوریت نیازهای انرژی چین و منابع فراوان ایران و همچنین روابط قابل توجه اقتصادی غیر انرژی، فروش تسلیحات و همکاریهای دفاعی و موازنه ژئواستراتژیک در برابر ایالات متحده ایجاد کردهاند. این مشارکت چالشی منحصر به فرد برای منافع و اهداف ایالات متحده است. در نتیجه، توانایی ایالات متحده برای تغییر اساسی روابط چین با ایران نسبتاً محدود است. در چند سال گذشته، چین به مشتری شماره یک نفت و شریک تجاری ایران تبدیل شده است و در مقابل، چین دانش فنی را برای توسعه منابع انرژی ایران فراهم کرده است.
مبادلات تجاری ایران و چین در سال ۲۰۲۲ با رشد ۷ درصدی نسبت به سال قبل به ۱۵.۸۳ میلیارد دلار رسیده است. صادرات چین به ایران به ۹.۵ میلیارد و واردات چین از ایران به ۶.۴ میلیارد دلار بود. سهم ایران از کل تجارت جهانی چین ۰.۲۵ درصد بوده که نشان دهنده فضای زیادی برای رشد است. عمده کالاهای صادراتی ایران به چین شامل نفت خام، مواد معدنی، مشتقات پتروشیمی، مصالح ساختمانی، قیر، محصولات فولادی، آهن و سایر فلزات نیمه تمام، مواد غذایی، خشکبار و زعفران، لاستیک، چرم، کیف، لوازم جانبی است. در مقابل چین وسایل نقلیه موتوری، قطعات و لوازم جانبی بدنه خودرو، روغن های صنعتی، کود، دارو، ماشین آلات، دستگاه های الکترونیکی، محصولات فولادی، پارچه، لاستیک، لوازم جانبی و قطعات خودرو، کاغذ و مقوا و محصولات غذایی صادر کرد.
توانایی ایالات متحده برای تغییر اساسی روابط چین با ایران نسبتاً محدود است. در چند سال گذشته، چین به مشتری شماره یک نفت و شریک تجاری ایران تبدیل شده و در مقابل، چین دانش فنی را برای توسعه منابع انرژی ایران فراهم کرده است
چهار دلیل همکاری ایران با چین
ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران، ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ در راس یک هیئت بلندپایه سیاسی و اقتصادی در دیداری که در پاسخ به دعوت رسمی شی جینپینگ، همتای چینیاش سفر کرد. وزرای امور خارجه، اقتصاد، راه، نفت و کشاورزی و رئیس کل بانک مرکزی، علی باقری کنی، رئیس مذاکره کننده ایران، وی را به مدت ۳ روز همراهی کردند. اگرچه کارشناسان باور دارند که رابطه تهران و پکن بیشتر جنبه اقتصادی دارد، اما برخی برآوردهای دیگر تعدادی از اهدافی را که ایران میخواهد از رابطه به پکن دست یابد، نیز وجود دارد.
نخست مسائل اقتصاد و دور زدن تحریمها؛ میتوان گفت که رابطه تهران با پکن - همانند روابط ایران و روسیه - برای گشودن افقهای اقتصادی جدید در شرایط اوضاع اقتصاد ایران، ادامه تحمیل و حتی تشدید تحریمهای غرب علیه ایران، در حال گسترش است. در همین زمینه، برخیها باور دارند که هدف اولیه از این رابطه در شرایط کنونی، اجرایی کردن توافقنامه همکاری راهبردی ۲۵ ساله است که تهران و پکن پیش از این منعقد کردند.
علاوه بر این، ایران میخواهد از باز بودن اقتصاد چین در پی کاهش همهگیری کرونا استفاده کرده و سطح مبادلات تجاری با پکن را بهبود بخشد. سطح مبادلات تجاری چین و ایران از سال ۲۰۱۸ با خروج ایالات متحده از توافق هستهای ایران و اعمال مجدد تحریمها علیه تهران کاهش یافت، اما این مبادلات در سال ۲۰۲۱ با افزایش ۵۸ درصدی دوباره روند افزایشی به خود گرفت.
شایان ذکر است که چین همچنان شریک تجاری اساسی ایران و بزرگترین خریدار صادرات نفت ایران است که تحت تحریم ایالات متحده آمریکا قرار دارد. از این رو، چین در حال حاضر یک شاهرگ حیاتی برای ایران است که میتواند به کاهش بحران اقتصادی ایران کمک کند. بطوریکه، ایران در ماه اکتبر توانست با سبقت از عربستان، در جایگاه دوم صادرات نفت به چین، پس از روسیه قرار بگیرد. در همین راستا، در سفر رئیسی تعداد زیادی تفاهمنامه در حوزههای مختلف اعم از نفت، زیرساختها، کشاورزی، بهداشت، گردشگری، فرهنگی، همکاریهای نظامی و دفاعی، افزایش صادرات ایران منعقد شد تا با افزایش سرمایه گذاری چین در ایران، تهران بتواند بر تحریمهای اقتصادی تحمیل شده توسط واشنگتن غلبه کند.
چین همچنان شریک تجاری اساسی ایران و بزرگترین خریدار صادرات نفت ایران است که تحت تحریم ایالات متحده آمریکا قرار دارد. از این رو، چین در حال حاضر یک شاهرگ حیاتی برای ایران است که میتواند به کاهش بحران اقتصادی ایران کمک کند. بطوریکه، ایران در ماه اکتبر توانست با سبقت از عربستان، در جایگاه دوم صادرات نفت به چین، پس از روسیه قرار بگیرد
دوم مقابله با واشنگتن؛ روابط ایران و چین در حالی تقویت میشود که درگیری و رقابت ژئوپلیتیکی بین چین و ایالات متحده آمریکا شدت گرفته است. این امر نیاز چین به استفاده از روابط فزاینده خود با ایران را به عنوان کارت فشار بر واشنگتن، آشکار میکند. در این راستا، ابراهیم رئیسی گفت: «ایران و چین میدانند که یکجانبهگرایی و توسل به اقدامات قهرآمیز از جمله تحریمهای سرکوبگرانه ریشه اصلی سیاست دشمنان است.» این امر مصادف با وضعیت بنبست شدیدی است که وضعیت مذاکرات توافق هستهای بین ایران و گروه (۴+۱) را در هالهای از ابهام برده، و ایران تلاش میکند تا از طریق روابط خوب خود با چین، از آن به عنوان کارت فشار بر واشنگتن برای وادار کردن آن به دادن امتیازات بیشتر استفاده کند.
دلیل سوم تقویت روابط با کشورهای حوزه خلیج فارس؛ برخی برآوردها نشان میدهد که هدف ایران از طریق این رابطه پیشبرد میانجیگری چین بین ایران و کشورهای عربی خلیج فارس است، به ویژه اینکه روابط تهران و ریاض پس از چند سال تنش از طریق میانجیگری چین دوباره از سر گرفته شد. با توجه به اینکه تهران و ریاض هر دو از بزرگترین صادرکنندگان انرژی در منطقه هستند، علاوه بر موفقیت، مهمترین مزایای استراتژیک که میتواند از توسعه روابط چین با عربستان سعودی و ایران حاصل شود، تضمین امنیت انرژی است.
چهارم هماهنگی امنیتی؛ روسای جمهور ایران و چین درباره اوضاع منطقهای و بینالمللی بهویژه در رابطه با وضعیت امنیتی افغانستان و همکاری با طالبان همکاری و همسویی دارند. از سوی دیگر، ایران از طریق همکاری با چین، با توجه به اینکه چین در شرق آسیا و ایران در غرب آن قرار دارد، میتواند کریدور شرق و غرب را ایجاد کنند. غرب آسیا میتواند منجر به تسریع در انتقال کالاها بین کشورهای شرق و غرب آسیا به طور کلی و حتی توسعه روابط ایران و چین به طور خاص شود.
همکاری پکن و تهران در مقابله با اعمال تحریمهای آمریکا علیه ایران، روند دلارزدایی در تجارت جهانی، مبادلات ارزی دوجانبه و استفاده از پول ملی، مبادلات پایاپای و سایر کانالهای پرداخت غیرمستقیم، میتواند منجر به توسعه روابط تجاری شود
در نتیجه میتوان گفت که صرف نظر از سطح توسعه روابط ایران و چین، روابط موجود بین آنها را نمیتوان «ائتلاف» توصیف کرد، بلکه میتوان آن را «همبستگی منافع» نامید، زیرا اگر این منافع تغییر کند، انتظار میرود که در تعداد زیادی از موضوعات، نوعی تضاد در دیدگاهها وجود داشته باشد.
این رویکرد مبتنی بر برخی حقایق مهم است که در مخالفت چین با تبدیل شدن ایران به یک کشور هستهای مشهود است، که با حمایت چین از اعمال تحریمهای بینالمللی علیه ایران در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما، نشان داده شد. علاوه بر این، چین و ایران هر دو تمایلاتی در منطقه دارند، حتی اگر ماهیت این رویکردها متفاوت باشد باعث ایجاد نوعی رقابت بین دو طرف در منطقه میشود.
همچنین، با توجه به مکمل بودن ظرفیتهای اقتصادی و وجود زمینههای مختلف، همکاریهای دوجانبه و چندجانبه در زمینههای انرژی و سرمایه گذاری، گسترش تجارت بین دو طرف عملی است. به نظر میرسد تهران با پوشش و تضمین سرمایه گذاری فرصتهای جدیدی برای جذب سرمایه گذاری چینی ایجاد میکند.
همچنین همکاری پکن و تهران در مقابله با اعمال تحریمهای آمریکا علیه ایران، روند دلارزدایی در تجارت جهانی، مبادلات ارزی دوجانبه و استفاده از پول ملی، مبادلات پایاپای و سایر کانالهای پرداخت غیرمستقیم، میتواند منجر به توسعه روابط تجاری شود.
نظر شما