بازار؛ گروه بین الملل: سایت تحلیلی نشنال اینترست اخیرا مقاله ای با قلم «الکس لیتل» کارشناس امور روسیه و آسیای مرکزی با عنوان «سیاست آسیای مرکزی ایالات متحده آمریکا» منتشر نموده است. ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
در ۱۹ سپتامبر «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا با هر پنج رهبر کشورهای آسیای مرکزی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک به عنوان بخشی از اجلاس C۵+۱ دیدار کرد. این اولین دیدار بین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا و رهبران آسیای مرکزی بود. چنین نشست مهمی مطمئناً تحلیلگران را کنجکاو می کرد که آیا تغییری در جهت سیاست ایالات متحده آمریکا و آسیای مرکزی ایجاد می کند یا خیر.
با این حال این نشست در مورد موضوعات مشابهی که در دوره قبلی اجلاس های C۵+۱ بیان می شد، بود. بایدن در این نشست گفت: من فکر می کنم اکنون لحظه ای تاریخی است. ما بر اساس سالها همکاری نزدیک بین آسیای مرکزی و ایالات متحده آمریکا هستیم - همکاریای که مبتنی بر تعهد مشترک ما به حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی است.
موضوعات این نشست شامل انرژی های تجدیدپذیر، اهداف بشردوستانه، سرمایه گذاری ایالات متحده در آسیای مرکزی و امنیت منطقه بود. همکاری امنیتی منطقهای بهویژه از زمان جنگ جهانی علیه تروریسم پس از حملات ۱۱ سپتامبر که توسط القاعده به ایالات متحده در سال ۲۰۰۱ انجام شد، به شدت مشخصه سیاست آمریکا و آسیای مرکزی بوده است.
این در حالی است که توسعه منابع انرژی خزر تمرکز اصلی سیاست ایالات متحده در قبال آسیای مرکزی قبل از ۱۱ سپتامبر بود. اما بعد از ۱۱ سپتامبر از بین بردن تهدیدها در افغانستان به هدف اصلی تبدیل شد. به عنوان بخشی از این ابتکار، واشنگتن پایگاه های موقتی در ازبکستان و قرقیزستان ایجاد کرد که هر دو بسته شده اند.
خروج آشفته اما ضروری ارتش ایالات متحده آمریکا از افغانستان نشان داد که ایالات متحده به هدف خود برای تامین امنیت و دستگیری خالد شیخ محمد، مغز متفکر ۱۱ سپتامبر و کشتن اسامه بن لادن پایان داده است. علیرغم شکست ایالات متحده در استقرار یک دولت لیبرال که تلاشی نادرست بود، سرانجام صلح در افغانستان برقرار شد.
با وجود نگرانی رهبران قزاقستان در مورد حمله احتمالی روسیه به کشورشان پس از اوکراین، احتمال وقوع این اتفاق نسبتاً کم است. ارتش روسیه در اوکراین درگیر است. همکاری با کشورهای آسیای مرکزی از طریق سخنرانی در مورد حقوق بشر و اقدامات دموکراتیک نیز نتیجه معکوس دارد. لفاظی های همیشگی دولت بایدن در مورد نبرد بین دموکراسی ها و خودکامگی ها، آسیای مرکزی را به روسیه و چین نزدیکتر می کند.
در عوض مذاکرات بین ایالات متحده آمریکا و کشورهای آسیای مرکزی باید حول محور منافع ایالات متحده و عمدتاً در مورد ابتکارات اقتصادی باشد. یک کار ساده که می توان برای تسهیل مشارکت بخش خصوصی در آسیای مرکزی انجام داد حذف قزاقستان، بزرگترین اقتصاد آسیای مرکزی از اصلاحیه جکسون وانیک در سال ۱۹۷۴ است، قانونی که برای مجازات اتحاد جماهیر شوروی در مورد مهاجرت یهودیان طراحی شده است. در حالی که پرونده ازبکستان و تاجیکستان نسبت به قزاقستان واضح نیست، ایالات متحده می تواند مسیر روشنی را برای این کشورها و دستیابی به روابط تجاری عادی با ایالات متحده ایجاد کند.
نشنال اینترست: تأکید بر مسیرهای تجاری جایگزین یعنی «کریدور میانی» - مسیری که استپ آسیای مرکزی، دریای خزر و کوههای قفقاز را در بر میگیرد - باید تمرکز اصلی ایالات متحده آمریکا در گفتگو با رهبران آسیای مرکزی باشد
علاوه بر این تأکید بر مسیرهای تجاری جایگزین یعنی «کریدور میانی» - مسیری که استپ آسیای مرکزی، دریای خزر و کوههای قفقاز را در بر میگیرد - باید تمرکز اصلی ایالات متحده آمریکا در گفتگو با رهبران آسیای مرکزی باشد.
فقدان جایگزینهای قابل دوام، باعث می شود «کریدور میانی» حیاتیتر شود زیرا جنگ روسیه و اوکراین دیگر مسیرهای تجاری را که از روسیه میگذرد، مهار میکند. از طرف دیگر کریدور میانی می تواند کالاهای چینی را به بازارهای مصرف اروپا منتقل کند و در عین حال از روسیه اجتناب کند.
با کوتاه تر بودن از کریدور شمالی روسیه به طول ۲۰۰۰ کیلومتر، کریدور میانه راه حلی برای مسائل مربوط به انطباق با تحریم ها، دسترسی به بازارهای جدید و فرصت های جدید برای تعامل بین کسب و کار (B۲B) و تجارت با دولت (B۲G) ارائه می دهد.
آسیای مرکزی منابع طبیعی مختلفی از جمله نفت و گاز و مواد معدنی حیاتی را در خود جای داده است. در عین حال کشورهای آسیای مرکزی در حال حاضر با کمبود انرژی مواجه هستند که عمدتاً به دلیل زیرساخت های فرسوده گاز و برق است.
ایالات متحده در انرژی آسیای مرکزی به ویژه در قزاقستان سرمایه گذاری کرده است زیرا در سال ۲۰۱۹، شرکت های آمریکایی ۳۰ درصد از کل تولید نفت در این کشور را وارد کردند
ایالات متحده در انرژی آسیای مرکزی به ویژه در قزاقستان سرمایه گذاری کرده است زیرا در سال ۲۰۱۹، شرکت های آمریکایی ۳۰ درصد از کل تولید نفت در این کشور را وارد کردند.
برای گسترش پتانسیل تولید انرژی آسیای مرکزی، ایالات متحده می تواند با کشورهای آسیای مرکزی از طریق بهبود زیرساخت ها، باز کردن پتانسیل آنها برای تامین انرژی غرب و ایجاد یک رابطه پایدار و سودمند دوجانبه با کشورهای آسیای مرکزی همکاری کند.
مواد معدنی برای آسیای مرکزی و غرب در جستجوی منابع انرژی تجدیدپذیر حیاتی خواهند بود. در حالی که سوختهای فسیلی در کوتاه مدت برای کشورهای آسیای مرکزی، اروپا و ایالات متحده آمریکا ضروری خواهد بود، ایالات متحده و اروپا میتوانند با کشورهای آسیای مرکزی در زمینه فناوریهایی همکاری کنند که جایگزینی برای صادرات نفت و گاز در بلندمدت به آنها ارائه کند - از جمله با کمک به قزاقستان که ۴۰ درصد از تولید اورانیوم جهان را به خود اختصاص می دهد برای یافتن نقش برجسته تری برای فرآوری مواد معدنی حیاتی.
ایالات متحده آمریکا منافع محدودی در آسیای مرکزی دارد اما فرصتهای متنوعی برای رفع نیازهای انرژی واشنگتن دارد. با این حال ایالات متحده با بازگشت به تمایلات نظامی خود در تأکید بر امنیت و تمامیت ارضی آسیای مرکزی، این حوزه های باریک همکاری را مبهم می کند. اکنون زمان کنار گذاشتن درگیریهای امنیتی و پذیرش یک استراتژی جدید است که بر منافع حیاتی ایالات متحده از جمله رونق اقتصادی واشنگتن متمرکز است.
نظر شما