بازار؛ گروه استانها: برنامه هفتم توسعه برای سالهای ۱۴۰۲ تا ۱۴۰۶ تدوین شده که مشتمل بر ۲۲ فصل و ۷ بخش اصلی است و قرار است راهبردهای کلانِ کشور در پنج سال پیشرو را تعیین کند. ماجرای برنامههای توسعه در ایران، اما جالب است پس از پایان جنگ هشتساله ایران و عراق روند تهیه و اجرای برنامه توسعه پنجساله در ایران آغاز شد و از سال ۱۳۶۸ که نخستین برنامه پنجساله توسعه معرفیشده، تاکنون شش برنامه پنجساله توسعه در ایران اجراشدهاند که البته اجرای نیمی از آنها، بیش از پنج سال زمان برد.
در همین راستا با پروفسور حسین راغفر رئیس پژوهشکده مطالعات اقتصادی و استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا(س) به گفتوگو نشستیم.
* چگونه برنامه لایحه هفتم می تواند مشکلات اقتصادی را برطرف کند؟
متاسفانه از برنامه لایحه هفتم در واقع هیچ کاری جهت حل مشکلات بر نمی آید و شبیه به آرزو شده است و فقط مشکلات کشور را زیاد می کند و انحراف جدی در منابع ملی به وجود میآورد.
عدم تحقق رشد اقتصادی پیشبینیشده در برنامههای توسعه ناشی از عدم توجه به الزامات آن است درحالیکه برای تحقق این رشد باید نظام مالیاتی و بانکی کشور در خدمت تولید قرار بگیرد اما متأسفانه شاهدیم که رویهای متفاوت اتخاذشده است.
در میان برنامههای قبل از انقلاب و بعد از انقلاب، ضعیفترین برنامه همین برنامه هفتم است که در حوزههای مختلف پر از تناقض مفهومی است.
* به نظر شما دلیل عدم موفقیت برنامههای توسعه چه بوده است؟
در برنامههای توسعه، اولویتبندی مشخص نیست و تعیین اولویت برنامهها به دستگاههای ذیربط واگذار میشود این موضوع درواقع فرصت رانت را در اقتصاد کشور فراهم میکند.
برنامههای توسعه قبل از انقلاب، عمدتاً عمرانی بود و ادعای توسعه نداشت اما برنامههای بعد از انقلاب مجموعهای از آرزوهاست، اما هیچ منابع مالی دقیقی برای آن متصور نبود به همین دلیل عملاً برخی برنامهها شکست میخورند.
رئیس پژوهشکده مطالعات اقتصادی : برای دستیابی و تحقق رشد ۸ درصدی لازم است که ۳۵ تا ۴۰درصد از تولید ناخالص داخلی، سرمایهگذاری انجام بگیرد این در حالی است نرخ سرمایهگذاری ثابت ناخالص از سال ۱۳۹۰ و برای بیش از یک دهه، منفی بوده است!
برنامهها در عمده موارد به اهداف مدنظر خود دست نمییابند. این آرزوها عمدتاً نیز جامعاند مثلاً ۲ هزار پروژه تعریف میکنند درحالیکه برای ۲۰ عدد آن نیز پولندارند ضمن اینکه اولویت این برنامهها وقتیکه با محدودیتهای بودجهای مواجه میشوند به هم میخورد بهنوعی مشخص نیست که کدامیک باید اول اجرا شوند و در یک آشفتگی به پایان میرسند.
* چقدر به هدفگذاری برای رسیدن به رشد ۸ درصدی میتوان خوشبین بود؟
برای دستیابی و تحقق رشد ۸ درصدی لازم است که ۳۵ تا ۴۰درصد از تولید ناخالص داخلی، سرمایهگذاری انجام بگیرد این در حالی است نرخ سرمایهگذاری ثابت ناخالص از سال ۱۳۹۰ و برای بیش از یک دهه، منفی بوده است!
این روند نزولی تا جایی پیش رفته که در سالهای اخیر سرمایهگذاریها حتی جبران استهلاک سرمایه را نکرده و موجودی سرمایه بهعنوان یکی از موتورهای رشد، در شرایط نامطلوبی قرارگرفته است.
در برنامه هفتم حتی بخشهایی از برنامه توسعه در تضاد با منافع اقتصادی کشور است وجود بعضی بندها و تبصرهها برای اقتصاد کشور کمرشکن است و این سیگنال را به جوانان فارغالتحصیل ما میدهد که چشماندازی برای آینده خود در این شرایط اقتصادی متصور نباشند و مهاجرت کنند!
* چه باید کرد؟
راهحل برآورده شدن حل مشکلات اقتصادی تمرکز بر روی صنایع پیش برنده در کشور است که سبب پیشرفت سایر صنعت در کشور میشود که خود چند ویژگی و امتیاز دارد.
یکی از این ویژگیها صنایع امنیتی و نظامی است که امروز دنیا به سمت هوش مصنوعی و فنّاوریهای جدید میرود بنابراین نیاز است بر روی این موارد تکیه نماییم و امنیت آینده کشور تضمین شود و در کنار آن بتوان با سرمایهگذاری مناسب از صنایع نوظهور مثل رباتیک استفاده کرد.
این صنایع بسیار متکی به متخصصین درجه اول است بنابراین باید جلوی مهاجرتهای گسترده و خروج سرمایههای انسانی از کشور گرفته شود و زمینه برای بازگشت این افراد فراهم آوریم که اگر نسبت به خروج این سرمایهها توجه نشود ماهیانه بالای صد هزار نفر از کشور مهاجرت میکنند و بخش قابلتوجهی برنمیگردد .
استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا(س): نیاز داریم بر روی صنایع کار شود که امکان توزیع جهت اشتغال در کشور را دارا باشند و حاکمیت به آن توجه کند، شغل ایجاد نماید که شغل یعنی درآمد و خودش زمینههای نگهداری سرمایهها و متخصصین را در کشور فراهم آورد
امروز که با این بحران روبهرو هستیم، بیش ازآنچه آن را به عوامل خارجی و تحریم مربوط باشد، نقش اصلی را مربوط به سیاست داخلی بدانیم زیرا که زمینهها را حتی برای تأثیرگذاری بیشتر تحریمها در داخل فراهم کرد.
* چهکار میتوان کرد تا جلوی خروج سرمایههای انسانی گرفته شود؟
نیاز داریم بر روی صنایع کار شود که امکان توزیع جهت اشتغال در کشور را دارا باشند و حاکمیت به آن توجه کند، شغل ایجاد نماید که شغل یعنی درآمد و خودش زمینههای نگهداری سرمایهها و متخصصین را در کشور فراهم آورد.
* راهکار حل مسئله تورم چیست؟
تورم مدافعین و طرفدارانی دارند و تا زمانی که این افراد بسیار قدرتمند هستند و از اقتصاد کشور بیرون نروند حل مسئله تورم اتفاق نمیافتد.
کسری بودجه دولت اصلیترین محرک آن افزایش قیمت ارز است دولت برای اینکه کسری بودجه را تأمین کند ارز و قیمتهای حاملهای انرژی را بالا میبرد بنابراین مشکلات عدیدهای که امروز شاهد آن هستیم به وجود و اتفاق افتاده است .
* تورم در سالهای آتی را چگونه پیشبینی میکنید؟
هرسال دولت قیمت ارز را بالا میبرد و کسری بودجه نیز بیشتر میشود بنابراین بهجای آنکه درآمدها رشد نماید روزبهروز تورم رشد میکند.
* بسیاری از کشورها با درآمدهای مالیاتی به مقابله با تورم حرکت کردند آیا در ایران نیز این نسخه جواب میدهد؟
کشورهای صنعتی دنیا برای حل مسئله تورم بجای فروش نفت بر پایه مالیاتی اتکا کردند بهطوریکه مالیات بر ثروت از درآمدهای بالا دارند.
راغفر: کشور ما قانونی که از ثروتمندان وافراد بر اساس درآمد بالاتر باید مالیات بیشتری بپردازد را اجرا نکرده است زیرا عدهای در داخل کشور معتقدند این قانون سبب فرار مالیاتی یا فرار سرمایه میشود و لذا مخالفت میکنند و این در حالی است که وجود این مالیات در کشور نهتنها سبب فرار سرمایه نمیشود بلکه موجب ثبات پول شده و ارزانسازی به دنبال دارد
کشور ما قانونی که از ثروتمندان و افراد بر اساس درآمد بالاتر مالیات بیشتری بگیرد را اجرا نکرده زیرا عدهای در داخل کشور معتقدند این قانون سبب فرار مالیاتی یا فرار سرمایه میشود و لذا مخالفت میکنند و این در حالی است که وجود این مالیات در کشور نهتنها سبب فرار سرمایه نمیشود بلکه موجب ثبات پول شده و ارزانسازی به دنبال دارد.
* دولت سیزدهم در این زمینه قدمی برداشته است؟
بنده اوایل به دولت این نکته را گفتم و آنها گفتند شدنی نیست این در حالی است که اگر دولت عزم کند قیمت دلار را ۱۰ هزار تومان نماید بسیاری از افراد حاضرند سرمایهگذاری نمایند الآن هیچکس با این قیمت ارز و افزایش قیمتها تمایل به سرمایهگذاری ندارد و اگر بخواهد سرمایهگذاری نماید بازده سود و سرمایه را نمیتواند دریافت کند و حتی متضرر میشود و اقتصاد امروز مبتنی بر دلالی هیچ توجیهی برای تولید و سرمایهگذاری مردم ایجاد نمیکند.
امروز خیلی از افراد پیش من میآیند و درخواست سرمایهگذاری سکه، دلار، زمیندارند بنابراین من توصیه میکنم همه اینها برای آینده کشور مخرب است ولی متأسفانه امروز دلالی مبتنی بر سودی است که در کشور ایجادشده است.
* این برنامه هفتم توسط سازمان برنامه بودجه نوشتهشده یا افراد دیگری؟
گروههای مختلفی تشکیلشده است تا این برنامه را تدوین نمایند مهم نیست که چه گروهی با چه گرایشی نوشتند مهم این است انسجام فکری جهت تدوین این برنامه ایجاد نشده است و بهصورت متمرکز نوشتهنشده است و ایراداتی وارد است .
* آیا امیدواری نیز وجود دارد ؟
با تمام این مسائل چالشها دلمان روشن است بهطوریکه کشور ما از منابع بینظیری دارا است و از نیروی انسانی و اجتماعی توانمندی برخوردار است که همینها نقطه قوت و امید است و نیاز است برنامههای توسعهای به راهبردی برای تقویت جامعه و شکلگیری انسجام اجتماعی ایجاد شود نه برای منابعی جهت تأمین افراد خاصی که از دل جامعه انسجام صورت پذیرد.
نظر شما