بازار؛ گروه بین الملل: سایت تحلیلی گلوبال تایمز اخیرا مقاله ای با قلم «شین پینگ» با عنوان «ایالات متحده آمریکا؛ عضوناکارآمد گروه ۲۰ » منتشر نموده است. ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
هجدهمین نشست سران گروه ۲۰ در دهلی نو به پایان رسید. از آنجایی که برای اولین بار هند میزبان چنین رویداد چندجانبه بزرگی بود، این نشست بیش از حد معمول مورد توجه قرار گرفت. به دعوت هند، نخست وزیر «چین لی کیانگ» در این اجلاس شرکت کرد و دیدگاه ها و مواضع چین در مورد همکاری گروه ۲۰ را تشریح کرد و با حمایت بی دریغ از کشورهای در حال توسعه و تعهد به توسعه مشترک، به نتایج مثمر ثمر نشست کمک کرد.
اما شایعاتی منتشر شد مبنی بر اینکه چین به اندازه کافی به گروه ۲۰ توجه نمی کند زیرا هیئت چین تحت ریاست رئیس جمهور در این اجلاس حاضر نشد و اینکه چین بریکس را به گروه ۲۰ ترجیح می دهد و قصد دارد گروه اول را به جای دومی بزرگ کند. آیا این استدلال ها درست است؟
چین بهعنوان یکی از اعضای موسس و مشارکتکننده فعال گروه ۲۰، همواره اهمیت زیادی برای این گروه قائل بوده و از عملکرد آن حمایت کرده است
در پاسخ باید گفت چین بهعنوان یکی از اعضای موسس و مشارکتکننده فعال گروه ۲۰، همواره اهمیت زیادی برای این گروه قائل بوده و از عملکرد آن حمایت کرده است. این کشور ایدهها و پیشنهادات خود را با شرکای گروه ۲۰ به اشتراک میگذارد تا حکمرانی اقتصاد جهانی را بهبود بخشد از جمله این ایده ها می توان به ترویج رشد جهانی فراگیر و نوآورانه فناوری و ایجاد سیستم مالی بینالمللی عادلانه تر و پایدارتر اشاره نمود.
چین همیشه آماده است تا به ایجاد اجماع کمک کند زیرا از نظر چین همبستگی و همکاری در گروه ۲۰ برای رسیدگی به خطرات و چالشهای اقتصاد جهانی و توسعه جهانی اهمیت حیاتی دارد. همانطور که «آمیتاب کانت» از هند گفته است: چین یک بازیگر چندجانبه بوده که با طرف هندی همکاری نموده و از آنها در همه ابتکارات کلیدی رشد و توسعه حمایت کرده است.
در اجلاس دهلی نو، چین با روحیه همکاری به کار خود ادامه داد و برای بهبود اقتصاد جهانی ابراز امیدواری کرد و اولین کشوری بود که آشکارا حمایت خود را از عضویت اتحادیه آفریقا در گروه۲۰ اعلام کرد و از مؤسسات مالی چندجانبه خواست تا وضعیت این اتحادیه را تقویت کنند.
در اجلاس دهلی نو، چین با روحیه همکاری به کار خود ادامه داد و برای بهبود اقتصاد جهانی ابراز امیدواری کرد و اولین کشوری بود که آشکارا حمایت خود را از عضویت اتحادیه آفریقا در گروه۲۰ اعلام کرد و از مؤسسات مالی چندجانبه خواست تا وضعیت این اتحادیه را تقویت کنند.
بر خلاف چین برخی از کشورهایی که اغلب ادعا میکنند با هند متحد هستند، از این اجلاس برای تقویت «تفاوتها» استفاده کردند و سعی کردند ایدههای خود درباره ژئوپلیتیک را در این پلتفرم اقتصادی جهانی بفروشند. ایالات متحده آمریکا یکی از این کشورهاست.
این کشور مانند نشست سران بالی در سال گذشته، بحران اوکراین را روی میز قرار داد و سعی کرد از این فرصت استفاده کند تا برخی مسائل را کنار بگذارد و برخی دیگر را پررنگ کند. از نظراین کشور نیازی نیست که گروه ۲۰ گروهی مسئول باشد که در مسیر چالشهایی که جهان با آن روبهرو است، متحد کار کند بلکه باید عرصهای برای پیشبرد برنامه خودخواهانهاش باشد.
غرب مرتبا می گوید با گسترش اخیر بریکس، چین در حال برنامهریزی برای جایگزینی گروه ۲۰ با بریکس توسعهیافته و ایجاد تقابل بین بلوکهای مختلف است. این فکر فقط می تواند از جانب کسانی باشد که با ذهنیت خطرناک درگیری و قانون جنگل متولد شده اند
یکی دیگر از موضوعاتی که باید ذکر شود این است که غرب مرتبا می گوید با گسترش اخیر بریکس، چین در حال برنامهریزی برای جایگزینی گروه ۲۰ با بریکس توسعهیافته و ایجاد تقابل بین بلوکهای مختلف است. این فکر فقط می تواند از جانب کسانی باشد که با ذهنیت خطرناک درگیری و قانون جنگل متولد شده اند.
درست است که بریکس به عنوان یک پلتفرم مهم برای همکاری بین بازارهای نوظهور و کشورهای در حال توسعه، به دلیل تعهد خود به حمایت از چندجانبه گرایی، پیشبرد اصلاحات در سیستم حکمرانی جهانی و افزایش نمایندگی و صدای کشورهای در حال توسعه، قلب کشورهای بیشتری را به دست می آورد، اما محافل کوچک یا بلوک های انحصاری به نفع آن نیستند و ذهنیت جنگ سرد با فلسفه تأسیس آن ناسازگار است.
برای چین، بریکس و همچنین سایر چارچوب های چندجانبه مانند گروه ۲۰، سازمان تجارت جهانی، آپک، سازمان شانگهای همگی به عنوان پلتفرم هایی برای همکاری بین المللی عمل می کنند
برای چین، بریکس و همچنین سایر چارچوب های چندجانبه مانند گروه ۲۰، سازمان تجارت جهانی، آپک، سازمان شانگهای همگی به عنوان پلتفرم هایی برای همکاری بین المللی عمل می کنند. آنها مکانیسم هایی را برای حل و فصل اختلافات و ترویج نظم بین المللی عادلانه تر پس از جنگ فراهم می کنند. به نظر می رسد که چین مانند برخی از کشورها علاقه ای به ساخت حیاط های کوچک با حصارهای بلند ندارد.
طرح این گونه گمانه زنی ها در مورد چین بدیهی است که با هدف آسیب رساندن به چین است. آنچه واقعاً مضر است، ایده رویارویی بلوکهاست زیرا تنشها را تشدید میکند و بدون کمک به اعتماد متقابل به تشدید تنشها دامن میزند.
این ایده باعث ایجاد حس وحشت در افکار عمومی می شود و بدتر از آن استفاده از این نوع روایت به عنوان بهانه ای برای مقاومت و حتی خفه کردن پلتفرم در حال شکوفایی همکاری مانند بریکس است و هیچ سودی برای جهان از جمله ایالات متحده نخواهد داشت.
نظر شما