بازار؛ گروه بینالملل: افغانستان یکی از بازارهای هدفمند و استراتژیک صادراتی ایران است که علاوه بر اهمیت اقتصادی و ژئوپلتی برای ایران، به عنوان مسیر ترانزیتی مهمی برای اتصال ایران به آسیای میانه و چین شناخته میشود.
ایران و افغانستان فارغ از روابط گسترده سیاسی و اقتصادی، از اشتراکات فرهنگی و مذهبی و آیینی برخوردار هستند که سبب نزدیکی دو کشور به یکدیگر شده است، اما لازم به یادآوری است که ایران برای مدت طولانی با سیل پناهجویان افغان مواجه شده است که به دلیل فقر و ناامنی از کشور خود گریختهاند و در طی سالهای اخیر و روی کار آمدن طالبان در این کشور، روند ورود مهاجران غیرقانونی افغان به ایران شدت گرفته است. همچنین، طولانی بودن مرز مشترک دو کشور؛ مشکلات قاچاق و فعالیتهای شبه نظامی فرامرزی نیز از سایر چالشهای ایران با افغانستان است.
فراز و فرود روابط تجاری تهران و کابل در ۲ دهه اخیر
گزارش اخیر اتاق بازرگانی تهران نشان میدهد که ایران در میان ۱۰ شریک اصلی تجاری افغانستان قرار دارد و بیشترین ارزش صادراتی ایران به افغانستان طی سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۲۱، مربوط به سال ۲۰۱۸ به ارزش بیش از دو میلیارد و ۹۲۶ میلیون دلار بوده، اما این رقم در سال ۲۰۱۹ کاهش یافته و در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ مجددا افزایش یافته و به رقم بیش از یک میلیارد و ۸۳۸ میلیون دلار در سال ۲۰۲۱ رسیده است. تغییر دولت و روی کار آمدن طالبان در افغانستان و قطع کمکهای غربی به کابل از عوامل مهم نزولی شدن سیر تعاملات تجاری تهران و کابل در مدت یاد شده بوده است.
بر اساس این گزارش، تا سال ۲۰۱۹ ایران رتبه نخست را در میان کشورهای صادرکننده به افغانستان در اختیار خود داشته است و چین و پاکستان در رتبه بعدی قرار داشتهاند. همچنین ایران ششمین کشور وارد کننده از افغانستان بوده و هند، پاکستان و چین سه کشور اول وارد کننده از افغانستان هستند.
مهمترین اقلام صادراتی ایران به افغانستان در سال ۲۰۲۱ شامل سوختهای معدنی، روغنهای معدنی و محصولات حاصل از تقطیر آنها؛ آهن و فولاد؛ مصنوعات پلاستیکی، میوه و خشکبار بوده است.
میزان صادرات ایران به افغانستان در سال گذشته شمسی حدود ۱ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار بوده است و بر اساس آمار وزارت صنعت و تجارت افغانستان، در چهار ماه نخست امسال، تبادلات تجاری افغانستان با ایران، به ۵۱۲ میلیون دلار رسید.
در پی سالهای طولانی اشغال افغانستان و جنگهای داخلی این کشور، افغانستان همواره یکی از بازارهای بزرگ برای کالاهای ایرانی بوده است، اما طی سالهای اخیر مشکلاتی چون فقدان کانالهای بانکی، هزینههای انتقال ارز، وجود تعرفهها و ممنوعیتها از سوی طالبان، مشکلات حملونقل و افزایش قیمت تمام شده کالاهای ایرانی همگی دست به دست یکدیگر داده و عرصه را برای حضور کالاهای ایرانی در افغانستان تنگ تر کرده اند.
به عقیده کارشناسان، در بلندمدت و در صورت استقرار امنیت نسبی در افغانستان و افزایش فعالیتهای اقتصادی آن، ایران دیگر توان صادرات مواد اولیه به این کشور را نخواهد داشت و باید به سمت سرمایهگذاری مشترک یا صادرات کالاهایی باارزش افزوده بالاتر حرکت کند، اتفاقی که از چند سال قبل در عراق آغازشده و میتواند به دیگر بازارهای هدف اقتصادی ایران چون افغانستان نیز سرایت کند
به عقیده کارشناسان، در بلندمدت و در صورت استقرار امنیت نسبی در افغانستان و افزایش فعالیتهای اقتصادی آن، ایران دیگر توان صادرات مواد اولیه به این کشور را نخواهد داشت و باید به سمت سرمایهگذاری مشترک یا صادرات کالاهایی باارزش افزوده بالاتر حرکت کند، اتفاقی که از چند سال قبل در عراق آغازشده و میتواند به دیگر بازارهای هدف اقتصادی ایران چون افغانستان نیز سرایت کند.
در حال حاضر، چین، ترکیه، قطر و پاکستان با تمام توانمندی خود بازار افغانستان را در دست گرفتهاند و فقدان حضور صنایع تبدیلی ایران در این بازار به شدت حس میشود که به منزله هشدار و زنگ خطر برای ایران است. دید سنتی ایران به تجارت با افغانستان و ناترازی تجارت نیز خود به مشکلات فعلی دامن دامن زده است.
همچنین دولت طالبان با افزایش ۲ تا ۳ برابری تعرفه واردات کالاهایی که مشابه آن در داخل این کشور تولید میشود، سبب شده بسیاری از کالاهای ایرانی توجیهی برای صادرات به کابل نداشته باشد و به همین منظور ایران باید در جست و جوی ابعاد دیگری از مناسبات تجاری با افغانستان خصوصا در حوزه های مغفولی چون به اشتراک گذاری خدمات فنی مهندسی به ویژه در حوزه صنایع، معادن و نیروگاه باشد.
به رغم فقدان نقدینگی بالا در افغانستان، شمار بالای مصرف کننده یکی از پتانسیلهای مهم این کشور برای تجارت است و ایران باید با الگوبرداری از ترکیه و پاکستان (در تامین زیرساخت لازم بنادر برای تخلیه و بارگیری کالاهای صادراتی) با تامین برنامههای زیرساخت های لازم در مسیر رشد صادرات به این کشور قدم بردارد.
ضرورت راه اندازی خط چابهار-زاهدان برای اتصال ریلی چابهار به افغانستان
بندر چابهار روزنه جدیدی است که اکنون امکان دسترسی افغانستان به بازارها و شرکای تجاری دیگر را فراهم کرده است. این بندر به ولایت زابل در افغانستان متصل است که از طریق مسیر دلارام - زرنج قابل دسترسی است و به افغانستان امکان دسترسی جایگزین به دریای عمان و خلیج فارس را میدهد و افغانها را از وابستگی به مسیرهای ناپایدار پاکستان بینیاز میکند.
بنا به گفته بختالرحمان شرافت، رییس اداره خط آهن افغانستان به زودی این کشور از طریق خط آهن میلک در استان نیمروز و سپس خط آهن زاهدان در ایران، به بندر چابهار وصل میشود. بخش عمدهای از احداث این خط آهن ۱۴۰ کیلومتری (میلک-نیمروز- زاهدان-چابهار) تا مرز افغانستان تکمیل شده است.
پروژه راه آهن چابهار در حال احداث است، با اتمام کار، افغانستان مستقیم از طریق خط آهن به بندر چابهار وصل میشود که بدین ترتیب انتقالات مستقیم بین دو کشور به خصوص بین هند و افغانستان، امکانپذیر میشود.
تغییر در آرایش سیاسی و اقتصادی منطقه از جمله جنگهای مختلف در افغانستان و استقلال کشورهای آسیای میانه از شوروی سابق در دهه ۱۹۹۰، موضوع ارائه خدمات ترانزیتی به کشورهای مزبور با استفاده از ظرفیت بندر چابهار را که در قالب کریدور ترانزیتی شرق کشور معروف شد، به موضوع کلان و سیاستی تبدیل کرد و در همین راستا ضرورت راه اندازی خط ریلی چابهار-زاهدان بیش از پیش احساس می شود.
در حال حاضر در ایران نیز با فراهم شدن امکان بهره برداری از قطعه زاهدان_خاش، سایر قطعات آن (خاش_ایرانشهر_چابهار)، با پیشرفت فیزیکی بیش از ۶۰ درصد زیرسازی در دست اجرا است و در صورت راه اندازی این خط ریلی مبادی مرزی نظیر میلک (واقع در سیستان و بلوچستان) با مناطق جنوب غربی افغانستان و منطقه شمتیغ (استان خراسان رضوی) مناطق شمال غربی افغانستان متصل خواهد شد که تضمین افزایش بار جذب شده به این کریدور و افزایش درآمد زایی مسیر مذکور را در پی دارد.
همچنین به واسطه ایجاد مسیر مستقیم از چابهار به مبادی مرزی نامبرده که فاصله کمتری در مقایسه با مسیر بندرعباس به مرزهای مذکور دارد ارائه خدمات حمل و نقل و ترانزیتی با قیمتهای رقابتی امکان پذیر خواهد شد و امکان واردات بسیاری از اقلام مورد نیاز استانهای شرقی کشور از طریق بندر چابهار، و کاستن اتکای اقتصاد ایران به بنادری چون بندر عباس، شهید رجایی و امام خمینی و ایفای نقش بندر چابهار به عنوان یک بندر اقیانوسی و هاب منطقه ای از این طریق فراهم می شود.
تیر ماه سال جاری خط آهن خواف-هرات میان ایران و افغانستان به عنوان "کریدور خط آهن" رابط کشورهای چین، قرقیزستان، تاجیکستان، افغانستان، ایران و ترکیه افتتاح شد که به عنوان دستاوردی بزرگ برای ایران به عنوان بخشی از پروژه بزرگتر بین المللی "یک کمربند، یک جاده" به شمار می رود.
این مسیر ریلی ایران از خواف تا "روزنک" در استان هرات کشور همسایه افغانستان، روند صادرات ایران به افغانستان را تسهیل می کند، اما تکمیل کننده مسیری دو هزار کیلومتری در کریدور ریلی شرق به غرب جهان از چین، ازبکستان، افغانستان، ایران، ترکیه و اروپا است تا تعاملات اقتصادی میان پنج کشور از منتهی الیه شرق آسیا تا غرب این قاره را سرعت می بخشد.
تحلیلگران همچنین احتمال می دهند پروژه کریدور ریلی پنج کشور با رقابت شدید از سوی شبکه ریلی "کریدور میانی" نیز رو به رو شود که بجای عبور از ایران و افغانستان، از ترکیه و قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی به چین می رود .
طرح راهبردی راهآهن خواف در شرق ایران به هرات در غرب افغانستان تکهای مهم از پازل ارتباطی میان کشورهای منطقه است، اجرای آن از سال ۱۳۸۶ کلید خورد تا مسیر ریلی میان خواف واقع در ۲۶۷ کیلومتری جنوب شرقی مشهد را در قالب خط آهنی به طول حدود ۲۲۰ کیلومتر به شهر هرات واقع در شمال غرب افغانستان ایجاد کند.
محموله های باری افغانستان در حال حاضر از طریق جاده به بندر چابهار و سایر شهرهای ایران از طریق شبکه جاده های ایران حمل می شوند و خط آهن خواف – هرات این تجارت را بیشتر تقویت خواهد کرد.
راهآهن خواف - هرات سبب تکمیل و توسعه شبکه ریلی کشورهای عضو سازمان همکاریهای اکو، افزایش ترانزیت کالا از کشورهای آسیای میانه به اقیانوس هند و آغازی برای ایجاد یک کریدور بینالمللی در مسیر شرق به غرب و شمال به جنوب بازرگانی جهان را در پی دارد همچنین موجب احیای«جاده ابریشم» از طریق ریلی و اتصال خط آهن چین به ایران از طریق افغانستان میشود
راهآهن خواف - هرات سبب تکمیل و توسعه شبکه ریلی کشورهای عضو سازمان همکاریهای اکو، افزایش ترانزیت کالا از کشورهای آسیای میانه به اقیانوس هند و آغازی برای ایجاد یک کریدور بینالمللی در مسیر شرق به غرب و شمال به جنوب بازرگانی جهان را در پی دارد همچنین موجب احیای«جاده ابریشم» از طریق ریلی و اتصال خط آهن چین به ایران از طریق افغانستان میشود.
البته هم چنان موانع مهمی در برابر تحقق پتانسیل کامل خط آهن خواف – هرات برای ایران و افغانستان وجود دارد، چرا که کابل همچنان در اجرای پروژه عقب است و مشکلات افغانستان در یافتن شرکای مالی برای تامین مالی این خط ریلی رفع نشده و راه آهن "غوریان – هرات" نیز همچنان ناتمام باقی مانده است.
ایران با سرمایهگذاری ۲۰ هزار میلیارد ریالی سه قطعه این راهآهن را ساخت تا با اجرای قطعه چهارم آن توسط افغانستان این مسیر ریلی اواخر آذرماه ۱۳۹۹ افتتاح شود، اما در طی سالهای گذشته هیچ تردد ریلی بین دو کشور بهجز یک الی دو تردد آزمایشی، انجام نشد تا اینکه برای دومین بار در تیرماه ۱۴۰۲ این مسیر برای دومین بار به بهرهبرداری رسید و قرار است سالانه ۳ میلیون تن بار از این مسیر عبور کند.
متأسفانه در دوره تغییر و تحول حاکمیت افغانستان، تخریبهایی در مسیر ریلی خواف-هرات رخ داد و برخی از تجهیزات ریلی این مسیر به سرقت رفت اما حالا باری دیگر با بازسازی این مسیر خط آسیبدیده تکمیل و نخستین قطار باری بیستم تیرماه از جمهوری اسلامی ایران عازم افغانستان شد. این خط ریلی، افغانستان را به بنادر جنوبی ایران متصل میکند و طبیعتا ترانزیت بین افغانستان و آبهای آزاد از طریق ایران بهسرعت گسترش یافته و همچنین دسترسی افغانستان به ترکیه از طریق راهآهن به غرب کشور و سپس اروپا را برقرار میشود.
حضور ایران در صنایع نیروگاهی و معدنی افغانستان زاویه ای دیگر از تعاملات اقتصادی دو کشور
اما تجارت و ترانزیت تنها محورهای همکاری میان ایران و افغانستان نیست و همکاری در حوزههای معادن، صنعت و نیروگاه نیز از جمله اجزای هرم تعاملات اقتصاد ایران با این کشور همسایه است و به عنوان مثال، اخیرا وزارت معادن و پترولیم افغانستان با برندگان مزایده استخراج و فرآوری ۷ معدن این کشور، از جمله دو شرکت ایرانی، قراردادی به ارزش ۶ میلیارد و ۵۵۷ میلیون دلار امضا کرده است. شرکت وطن درخشان و باختر فولاد از ایران جزء برندگان این مزایده در افغانستان هستند.
افغانستان در حوزه معادن مانند زغال سنگ دارای ذخایر غنی است که ایران با اتکا به دانش فنی روز خود در حوزه معدن میتواند با ورود به این حوزه زمینههای فرآوری و صادرات دوباره این محصولات با ارزش افزوده بالاتر و طبیعتا بهای بیش تر را فراهم کند
هم چنین منابع غنی معدنی افغانستان در زمینه های مس، سنگ آهن، منگنز و کرومیت میتواند مکمل زنجیره معدنی ایران باشد و ایران با تامین دانش روز و خدمات فنی- مهندسی، میتواند جای پای خود را در این کشور به لحاظ اقتصادی محکمتر کند.
ایران پیش تر بزرگترین تونل بادی مشترک با افغانستان را در منطقه مرزی میان دو کشور که یکی از بادخیز ترین نقاط جهان است راه اندازی کرده است و ساخت یک نیروگاه خورشیدی در این کشور را نیز عهده دار شده است. ظرفیت این تونل بادی ۳۰ هزار مگاوات شناسایی شده که حدود ۲۵ هزار مگاوات از ظرفیت این منطقه بادخیز بزرگ در خاک افغانستان و نزدیک به پنج هزار مگاوات از آن در خاک ایران قرار دارد.
نتیجه
لزوم حفظ بازار افغانستان به عنوان پایگاه بزرگ تجاری برای ایران، نیازمند ایجاد تحولات در سبد صادراتی ایران به این کشور با تمرکز بیش تر بر صدور کالاهای فنی و مهندسی خصوصا در بخش معدن و صادرات کالاهایی با ارزش افزوده بیش تر است.
افزون بر این، تقویت و تکمیل زیرساخت لجستیکی و خطوط ریلی در ایران با هدف اتصال بندر چابهار به افغانستان به عنوان چهارراه ترانزیت آسیای میانه و تقویت وزنه ژئوپلیتیکی ایران در این کشور همسایه از اهمیت چشم گیری برخوردار است.
نظر شما