بازار؛ گروه بین الملل: در صحنهای که در قاره آفریقا هر از چند گاهی تکرار میشود، گروهی از رهبران ارشد نظامی کشور گابن در اولین ساعات بامداد چهارشنبه ۳۰ اوت ۲۰۲۳ در تلویزیون ظاهر و اعلام کودتا علیه دولت علی بونگو کردند.
حدود یک ماه قبل از این رویداد، کودتای نظامی در نیجر رخ داد که گارد ریاست جمهوری، محمد بازوم رئیس جمهور مخلوع را در ۲۶ ژوئیه ۲۰۲۳ بازداشت و فرمانده گارد، ژنرال عبدالرحمن چیانی را رهبر شورای نظامی جدید اعلام کرد. این پنجمین کودتای نظامی از زمان استقلال این کشور در سال ۱۹۶۰ و اولین کودتا از سال ۲۰۱۰ است. کودتا در گابن هشتمین کودتا در غرب و مرکز آفریقا از سال ۲۰۲۰ است. قبلا در مالی، گینه، سودان، بورکینافاسو، چاد، نیجر و گابن این رویداد تکرار شده بود.
استعمار عامل اصلی بیثباتی سیاسی
اگرچه دوران استعمار مستقیم غرب در قاره آفریقا بیش از ۷۰ سال پیش به پایان رسید، اما بسیاری از ناظران بر این باورند که آنچه استعمار در آفریقا کاشته شده است، همچنان در حال رشد و شکوفایی بوده به گونهای که باعث تداوم بیثباتی میشود. به عنوان مثال، کشوری مانند فرانسه، استعمار مستقیم کشورهای غربی قاره را با قراردادهایی جایگزین کرد که تداوم اداره امور آن کشورها را به پاریس تضمین میکند، بدون اینکه مجبور به پرداخت هزینه ادامه کار باشد. اشغال نظامی مستقیم هزینه انسانی، اقتصادی و اخلاقی زیادی برای جهان در پی دارد.
به گفته اکثر ناظران و تحلیلگران، اقتصاد و منابع طبیعی که کشورهای آفریقایی از آن بهره میبرند، نقطه کانونی درگیری بیوقفه بین کشورهای اصلی برای بهره مندی از این ثروتهاست. به عنوان مثال، موضع فرانسه در مورد کودتای گینه در سال ۲۰۲۱، این درگیری را به شکلی آشکار نشان داد
در نتیجه، مستعمرات سابق لزوماً به مناطق نفوذ فعلی تبدیل و با تشدید موارد درگیری قدرتهای بزرگ، این درگیری به مناطق نفوذ منتقل میشود و این همان چیزی است که در دهه گذشته در آفریقا به دنبال افزایش تلاش روسیه رخ داده است. رویکرد مسکو برای از بین بردن نفوذ فرانسه و گسترش چین از طریق ابتکار کمربند و جاده و اخیراً ایالات متحده، تحت دولت جو بایدن و بازیابی نفوذ از دست رفته خود در این قاره است.
به گفته اکثر ناظران و تحلیلگران، اقتصاد و منابع طبیعی که کشورهای آفریقایی از آن بهره میبرند، نقطه کانونی درگیری بیوقفه بین کشورهای اصلی برای بهره مندی از این ثروتهاست. به عنوان مثال، موضع فرانسه در مورد کودتای گینه در سال ۲۰۲۱، این درگیری را به شکلی آشکار نشان داد. هنگامی که کودتای نظامی، رئیس جمهور گینه را سرنگون کرد، موضع فرانسه به دلایل اقتصادی غیر از مواضع سیاسی اعلام شده بود. زیرا او دوستی چین را بر فرانسه ترجیح و قصد داشت مجوز بهره برداری از یکی از بزرگترین معادن آهن را به پکن بدهد.
سپس، فرانسه بیانیهای صادر و کودتای نظامی در گینه را محکوم کرد، اما پاریس تحریمهایی را اعمال نکرد و همکاری نظامی و اقتصادی با کوناکری متوقف نشد. این سؤالاتی را در مورد میزان همدستی فرانسه برای سرنگونی دوست چین ایجاد کرد. گینه، یکی از مستعمرات سابق فرانسه در آفریقا، شاهد کودتای نظامی در روز شنبه، ۵ سپتامبر ۲۰۲۱، توسط سرهنگ مامادی دومبویا، فرمانده نیروهای ویژه بود که بیانیه کودتا را از رادیو و تلویزیون دولتی پخش کرد و دستگیری رئیس جمهور آلفا کوند، انحلال نهادها و تعلیق قانون اساسی را اعلام کرد.
تکرار کودتاهای نظامی در این کشورها که تحت استعمار فرانسه بودند، در میان مذاکرات در مورد درگیری بین کشورهای بزرگ برای تصرف منابع طبیعی عظیم در آن کشورها، سؤالات عمیقی را در مورد اتفاقات، علل و عواقب آن مطرح میکند. گینه کشوری غنی از منابع طبیعی است و کشورهای بزرگ بر سر آن با هم میجنگند، اگرچه جمعیت آن از ۱۴ میلیون نفر تجاوز نمیکند که ۸۵ درصد آنها مسلمان هستند و تولید ناخالص داخلی آن بیش از ۱۲.۶ میلیارد دلار نیست، اما موقعیت آن استراتژیک بوده و مشرف به اقیانوس اطلس است. گینه نه تنها دومین ذخایر بزرگ بوکسیت در جهان را دارد که از آن آلومینیوم استخراج میشود، بلکه معدن سماندو، یکی از بزرگترین معادن آهن جهان، با ذخایر ۲.۴ میلیارد تنی را نیز داشته و پس از معدن غار جبلات در الجزایر (۳.۵ میلیارد تن) قرار میگیرد.
فرانسه؛ بازنده بزرگ
به باور کارشناسان، تاکنون فرانسه بازنده بزرگ دو کودتای اخیر در نیجر و گابن بوده است. در ۱ تا ۵ مارس، ماکرون، رئیس جمهور فرانسه، از تعدادی کشور آفریقایی بازدید کرد. این برنامه که با هیاهوی زیادی به عنوان ارائه مسیر ظاهراً جدید پاریس با هدف «همکاری برابر» با قاره آفریقا تصور میشد، تنها با رسواییها، اعتراضات عمومی و طعنههای که نشاندهنده کاهش روابط دوجانبه بود، به یادگار ماند.
به طور کلی، این دیدار اعتبار پاریس را افزایش نداد و روابط آن با آفریقا را تقویت نکرد. پس از خسارات قابل توجهی که فرانسه در سالهای اخیر در آفریقا متحمل شده است، کاخ الیزه باید به جای گسترش نفوذ خود، بر حفظ الماسهای آفریقایی تمرکز کند. پس از جدایی مالی و بورکینافاسو از پاریس، مراکش اکنون به تدریج اما به طور پیوسته از فرانسویها به اردوگاه آمریکاییها سوق یافته و میدان مانور را برای پاریس تنگتر میکند.
ثروتمندترین «صندوق» که فرانسویها ثروت غارت شده آفریقاییها را در آن نگه میدارند، خود خزانه فرانسه است. طرح جمع آوری پول از طریق سازمان همکاری اقتصادی زیرمنطقهای غرب آفریقا، ECOWAS (تقریباً همه ۱۵ عضو مستعمرات سابق فرانسه هستند) به خوبی تثبیت شده و تقریباً نیمی از پتانسیل اقتصادی آنها را در خدمت اقتصاد فرانسه قرار میدهد.
ECOWAS خود در سال ۱۹۷۵ بر اساس معاهده لاگوس تأسیس شد و در ابتدا شامل ۱۶ کشور بود، اما بعداً تنها کشور عربی در ترکیب آن یعنی موریتانی، از آن خارج و به عنوان عضو وابسته باقی ماند. هنگامی که این سازمان تأسیس شد، اهداف عالی مانند یکپارچگی اقتصادی منطقه، خودکفایی آن با انتقال به یک فدراسیون، شهروندی واحد و واحد پول واحد برای آن تعریف شد. اما بعدا پیشرفتهترین عنصر این ادغام، ایجاد ارز واحد خود یعنی فرانک CFA آفریقای غربی بود که ترکیبی از ارزهای هشت کشور این گروه، اعضای اتحادیه اقتصادی و پولی غرب آفریقا، است. این ارز به یورو متصل است و ۵۰ درصد ذخایر ارزی این کشورها در بانک مرکزی فرانسه ذخیره میشود که استقلال اقتصادی این کشورها را به کلی سلب میکند. علاوه بر این، تلاش برخی از این کشورها برای انتقال ذخایر طلای خود به سایر حوزهها به طور مکرر ناموفق بوده که طبیعتاً باعث نارضایتی کشورهای عضو میشود.
در ژوئن ۲۰۲۱، در نشست ECOWAS مجدداً کشورهای عضو در مورد پیمان پنج ساله همگرایی ارزی و همچنین نقشه راه برای راه اندازی یک واحد پولی جدید تا سال ۲۰۲۷ به توافق رسیدند
پاریس مجبور شد به این امر پاسخ دهد و در سال ۲۰۲۰ لایحهای را در این زمینه در مجلس ملی فرانسه پیشنهاد کرد که بر اساس آن فرانک CFA باید با «اکو» جایگزین شود بدون اینکه به سپرده اجباری در فرانسه گره بخورد. این پیش نویس تصویب شد. با این حال، کرونا آن را برای مدت طولانی متوقف کرده است. در ژوئن ۲۰۲۱، در نشست ECOWAS مجدداً کشورهای عضو در مورد پیمان پنج ساله همگرایی ارزی و همچنین نقشه راه برای راه اندازی یک واحد پولی جدید تا سال ۲۰۲۷ به توافق رسیدند. در ۲۴ ژانویه ۲۰۲۳، رئیس جمهور گینه بیسائو که از ژوئن ۲۰۲۲ رئیس جمهور فعلی ECOWAS است، متعهد شد که این پروژه را احیا و در عین حال تجارت داخلی بین کشورهای ECOWAS را تقویت کند.
اینکه آیا پاریس میتواند ترفند دیگری را با «اصلاحات» ارزی انجام دهد یا خیر، هنوز مشخص نیست. مجدداً به تحریک پاریس، عضویت کشورهای عضو ECOWAS که در آنها کودتاهای اخیر رخ داده است، مانند گینه، مالی و بورکینافاسو، به حالت تعلیق درآمد. دو کشور دیگری که پاریس به هر طریقی تلاش خواهد کرد تا نفوذ خود را حفظ کند، چاد و نیجر هستند که ذخایر استراتژیک اورانیوم، طلا و سایر مواد معدنی در آنها متمرکز است. علاوه بر این، چاد موقعیت استراتژیک مهمی دارد که در شمال با لیبی و در شرق با سودان هم مرز است و آن را به یک منطقه ترانزیت مهم درگیر در حمل و نقل اسلحه و مهاجران تبدیل میکند. چاد نیز دارای رهبری بوده که از نظر دموکراسی غربی سوال برانگیز است، اما پاریس که به این موضوع در مالی و بورکینافاسو بسیار حساسیت نشان داد، در این مورد توجه چندانی نمیکند.
کودتای اخیر نیجر نیز نشان دهنده اخراج فرانسه به نفع روسیه بوده است. این کشور برای پاریس مهمترین در منطقه است، چون ذخایر اورانیوم آن برای صنعت هستهای فرانسه حیاتی بوده و به طور فعال مورد بهره برداری قرار میگیرد. پاریس در آنجا تحت پوشش واشنگتن است که دارای زنجیرهای از پایگاه های نظامی، فرودگاهها و مراکز شناسایی با پهپاد است. البته پاریس تا انتها برای این منطقه استراتژیک آفریقا میجنگد که البته موفقیتی را تضمین نمیکند.
نظر شما