بازار؛ گروه بین الملل؛ اندیشکده رند کورپوریشن اخیرا گزارشی با قلم «کیتلین لی» با عنوان «در جنگ سرد فناوری کدام کشور پیروز است: آمریکا یا چین؟» منتشر نموده است. ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
اگر رهبران جهان فقط یک درس از جنگ در اوکراین بیاموزند، این است که نوآوری سریع، اختراع، پذیرش و ادغام موثر فناوریهای جدید میتواند پیامدهای عمیقی برای نتایج جنگ داشته باشد. در وقع اوکراینیها صفحهای از کتاب بازی ایالات متحده را برداشتند و برای برتری بر حریف به فناوری روی آوردند. آنها ماهرانه ارتباطات ماهوارهای استارلینک را به کار گرفتند، پهپادهای تجاری را به بمب افکن تبدیل کردند و به سرعت سلاحهای غربی ناآشنا را پذیرفتند تا روسیه آنها را از روی نقشه پاک نکند.
در طول تاریخ جنگ عامل تعیین کننده در درگیری های متعارف، همیشه توانایی انسان برای نوآوری - اختراع و استفاده مؤثر از فناوری جدید بوده است. طی ۷۰ سال گذشته، فناوری تسلیحات هسته ای با توانایی منحصر به فرد خود باعث تغییر مسیر تاریخ شده است.
اکنون هوش مصنوعی (AI)، محاسبات کوانتومی و سایر فناوریهای مرتبط به طور فزایندهای این امکان را برای ماشینها فراهم میکند که بسیار سریعتر و کارآمدتر از انسانها نوآوری کنند. این فناوری ها پتانسیل این را دارند که به عنوان یک نیروی مرکزی در سیاست بین المللی عمل کنند. برندگان مسابقه فناوری نظم بین المللی را شکل خواهند داد، در حالی که بازنده ها در حاشیه خواهند نشست و نمی توانند بقای خود را تضمین کنند، چه رسد به رفاه خود.
واشنگتن و پکن در حال حاضر رویکردهای متفاوتی را برای دستیابی به سلطه فناوری اتخاذ کردهاند که دیدگاههای اساساً متفاوتی از جهان را منعکس میکند و مزایای متفاوتی را به آنها ارائه میدهد
هم ایالات متحده آمریکا و هم چین جهت توسعه هوش مصنوعی و سایر فناوریهای نوظهور و به دست آوردن مزیت رقابتی در یک سری رقابتهای جهانی بر سر قدرت، امنیت، ثروت، نفوذ و موقعیت با یکدیگر رقابت میکنند.
برخی از این فناوریها میتوانند ویژگیهایی مانند سلاحهای هستهای را در تواناییشان برای شکلدهی مستقل به آینده اقتصادی، سیاسی و نظامی یک کشور داشته باشند. بیشتر آنها کندتر توسعه می یابند یا تأثیرات کمتری بر امنیت متحدان و شرکای ایالات متحده آمریکا خواهند داشت.
مسئولیت اصلی دولت ایالات متحده و به طور خاص وزارت دفاع ایالات متحده (DoD) - شناسایی و توسعه فناوری است که به احتمال زیاد منافع ایالات متحده را در مقابل چین پیش می برد و اطمینان حاصل می کند که ایالات متحده در این موارد پیشتاز خواهد بود.
برخی رقابت فناوری ایالات متحده آمریکا و چین به عنوان جنگ سرد فناوری جدید را رد می کنند. اکنون بسیاری از بازیگران دولتی و غیردولتی به فناوری کمهزینه، کشنده و تجاری در دسترس مانند هواپیماهای بدون سرنشین دسترسی دارند که میتوانند از آن برای پیروزی در جنگهای خود استفاده کنند.
اما چارچوب جنگ سرد راههای مفید و ملموسی را برای پیشبرد درک ایالات متحده آمریکا از موقعیت این کشور نسبت به چین و آنچه که برای حفظ برتری ایالات متحده باید انجام شود، ارائه میکند.
با نگاهی به این دریچه آشکار است که واشنگتن و پکن در حال حاضر رویکردهای متفاوتی را برای دستیابی به سلطه فناوری اتخاذ کردهاند که دیدگاههای اساساً متفاوتی از جهان را منعکس میکند و مزایای متفاوتی را به آنها ارائه میدهد.
اگرچه دولت فعلی ایالات متحده آمریکا به دنبال زمینه های همکاری با پکن است، اما دو کشور در مسیرهای متفاوتی قرار دارند
اگرچه دولت فعلی ایالات متحده آمریکا به دنبال زمینه های همکاری با پکن است، اما دو کشور در مسیرهای متفاوتی قرار دارند. رویکرد واشنگتن این است که جریان فناوری را به چین محدود کند، برخی از زنجیرههای تأمین فناوری - بهویژه نیمهرساناها - را مجدداً تقویت کند و «ساحل دوست» را ایجاد کند و روی نوآوری فناوری ایالات متحده در خانه سرمایه گذاری کند.
در همین حال، پکن مسیر مستقل خود را ترسیم می کند تا ایالات متحده را به عنوان یک رهبر جهانی جابجا کند، تا حدی با کاهش اتکای خود به فناوری ایالات متحده و گسترش اقتدارگرایی مبتنی بر فناوری خود در سراسر جهان. حزب کمونیست چین پیوندهای بین صنعت و دولت را محکم می کند تا نوآوری های فناوری خود را در زمینه هایی مانند نیمه هادی ها به شدت متمرکز و کنترل کند. این کشور از فناوری خود برای گسترش دولت نظارتی به آفریقا، اروپا و ایالات متحده تحت پوشش توسعه اقتصادی استفاده می کند.
اثرات کلان این رقابت در حال آشکار شدن است: تجارت ایالات متحده آمریکا و چین در پایین ترین سطح ۲۰ ساله خود قرار دارد و اجبار اقتصادی بین واشنگتن و پکن به یک روش معمول تبدیل شده است.
در این رقابت برای دستیابی به برتری فناوری، ایالات متحده از مزایای اساسی خاصی نسبت به چین برخوردار است. بازارهای باز و پر جنب و جوش غرب و دموکراسی های لیبرال، ابزاری آزمایش شده در زمان برای افزایش نوآوری و بهره وری ارائه می دهند. متحدان و شرکای ایالات متحده خواهان فناوری های آن هستند زیرا آنها این مزیت را درک کرده و به آن احترام می گذارند. روش غربی نوآوری می تواند برای فناوری هایی که نیاز به تمرکززدایی، آزمایش و تکرار دارند مانند هوش مصنوعی مفید باشد.
البته، چین با ساختار مدیریت متمرکز و اقتصاد فرماندهی خود، همچنان می تواند اسب تاریک در این رقابت فناوری باشد. چین استراتژی هوش مصنوعی را چهار سال قبل از انتشار گزارش نهایی کمیسیون امنیت ملی ایالات متحده آمریکا در زمینه هوش مصنوعی منتشر کرد.
در این رقابت برای نفوذ جهانی، برای ایالات متحده بسیار مهم است که در فناوری هایی که واقعاً قدرت شکل دادن به نظم بین المللی را دارند از چین جلوتر بماند. با توجه به محدودیتهای منابعی که امروز ارتش ایالات متحده آمریکا با آن مواجه است، این امر مستلزم رویکرد سیستماتیک و مداوم برای شناسایی و تهیه آن دسته از قابلیتهای فناوری است که بیشترین شانس را برای مقابله با تجاوز چین و دفاع مؤثر از غرب دارند.
در رقابت فناوری امروز آمریکا و چین، شرطبندی در مورد اینکه کدام فناوریها به راحتی در خدمت منافع اقتصادی، سیاسی و امنیتی ایالاتمتحده آمریکا خواهند بود، بسیار دشوارتر است.
پنتاگون در حال حاضر در حال رقابت برای سرمایه گذاری در حداقل ۱۴ فناوری حیاتی برای تقویت امنیت ملی است. تقریباً همه آنها به استثنای سلاح های مافوق صوت و انرژی هدایت شده، دو کاربرد هستند به این معنی که می توانند برای غیرنظامیان و بخش خصوصی نیز کاربرد داشته باشند. علاوه بر این سردرگمی ممکن است فناوریهای عصر دیجیتال زمانی قویتر باشند که در ترکیبهای خاصی توسعه داده شوند. در نتیجه سخت است که بگوییم چه کسی «برنده» است.
نظر شما