بازار؛ گروه بین الملل: به تازگی سایت خبری اسپوتنیک ایران مقاله ای تحت عنوان «منافع متقابل ایران و بریکس» نوشته «مصدق مصدق پور» کارشناس مسائل غرب آسیا منتشر کرده است. متن مقاله را در ادامه می خوانیم.
همانطور که سید ابراهیم رئیسی پنجشنبه، در دیدارهای دوجانبه با سران کشورهای این مجموعه در حاشیه برگزاری اجلاس اعلام کرد عضویت ایران در بریکس را موجب تقویت رویکردهای اصولی این گروه از جمله مخالفت با یکجانبهگرایی آمریکا دانست.
در چارچوب جهت گیری و رویکرد سران مؤسس سازمان بریکس در مرحله فعلی به ویژه گسترش و پذیرش اعضای جدید و همچنین تدوین نقشه راه اقتصادی، تجاری و مالی برای این بلوک، سیریل رامافوسا رئیس جمهور آفریقای جنوبی صبح روز پنجشنبه در آغاز نشست «بریکس پلاس» در کنفرانس خبری مشترک سران «بریکس» موافقت ۵ عضو اصلی این گروه با عضویت اصلی جمهوری اسلامی ایران، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، مصر، اتیوپی و آرژانتین را اعلام کرد.
در ادامه رئیس جمهور برزیل، نخست وزیر هند، رئیس جمهور چین و رئیس جمهور روسیه که به شکل ویدئوکنفرانس در این نشست حضور داشت نیز در سخنانی با تاکید بر این موضوع، ورود اعضای جدید به بریکس را باعث رونق بیشتر این گروه و توان اثرگذاری بیشتر آن در نظم جهانی دانستند.
قبل از اینکه به موضوع منفعت متقابل بین این بلوک جهانی و ایران بپردازم، لازم میدانم نکاتی را در باب محتوای سخنان رئیس جمهور روسیه در مورد استراتژی این بلوک و اینکه بریکس با کسی رقابت نمیکند و خود را مقابل کسی قرار نمیدهد ، بیان کنم تا ابهاماتی را که در ذهن برخی از افراد وجود دارد برطرف شود.
برای تحقق اهداف این بلوک دو عامل اصلی وجود دارد. اولین عامل، تلاش کشورهای جنوب جهانی برای برقراری یک نظم جهانی عادلانه تر با فرصت های بهتر به ویژه برای توسعه اقتصادی در دوره آتی با توجه به شرایط بسیار دشوار اقتصادی جهانی با توجه به تداوم جنگ اوکراین و با توجه به پیچیدگی تلاشهای بینالمللی برای حل این بحران از یک سو و از سوی دیگر با توجه به سیاستهای مالی آمریکا که دلار را به سلاحی تبدیل کرده که از آن علیه همه کسانی که از سیاستهایش که تنها منافع خود آمریکا را دنبال می کند پیروی نمیکنند یا سلطه وهژمونی ان را به چالش می کشانند ، استفاده میکند.
از زمان دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا، ایالات متحده شعار «اول آمریکا» و شعار «هرکس با من نیست برضد ماست» را مطرح کرده است. سوالی که به شدت مطرح میشود: آیا این رهبران میتوانند در وهله اول با توجه به چالشهای فراوانی که وجود دارد، نظام جدید وموعود جهانی را ایجاد کنند؟
البته تحول بزرگی در موازنه جهانی انتظار نمی رود. اما بدون شک جهان بعد از این اجلاس مثل قبل از آن نخواهد بود. به این معنا که یک سیستم جدید در حال شکل گیری است و این بلوک رو به رشد با توجه به قابلیت ها و توانایی های اقتصادی، انسانی و تجاری خود که به آن کمک می کند تا مسیری را آغاز کند، به طوری که یک نقش اساسی در ایجاد تعادل با گروه هفت صنعتی را ایفا خواهد نمود.
سران ۴۰ کشور از کشورهای توسعه نیافته جنوب جهانی در این اجلاس شرکت کردند، بسیاری از آنها نظم جهانی به رهبری ایالات متحده را محکوم کرده و آن را به حاشیه راندن این کشورها و استفاده از دلار به عنوان سلاح برضد مخالفین سیاست های واشنگتن متهم می کنند بنابرین آیا در مرحله کنونی می توان با تکیه بر توانمندی های این کشورها این تحول بزرگ جهانی را ایجاد کرد؟
نکته دوم وقتی از گروه بریکس صحبت می کنیم، باید بپرسیم که آیا گروه بریکس یک سازمان اقتصادی، مالی یا سیاسی است؟
در حالی که طرح مسئله حذف دلار از مبادلات مالی وبانکی جهانی در کوتاه مدت به دلیل توانایی تاثیرگذاری دلار بر روی ارزهای محلی، ایده ای پخته به نظر نمی رسد، این امر مستلزم وجود یک نظام مالی و بانکی واحد برای گروه بریکس و نیز وجود اراده سیاسی در میان کشورهای این گروه برای خودداری از تعامل با دلار است
اگر بخواهیم به زبان سیاست به این سوال پاسخ دهیم، ممکن است برخی از ما این گروه را به گروه کشورهای غیرمتعهد تشبیه کنند که هدفهای سیاسی واقتصادی زیادی را برای خود ترسیم نموده، اما نتوانسته است چیزی را در رویارویی با سلطه هژمونی امریکایی بویژه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد ارائه دهد.
علاوه بر این، طرح مسئله حذف دلار از مبادلات مالی وبانکی جهانی در کوتاه مدت به دلیل توانایی تاثیرگذاری دلار بر روی ارزهای محلی، ایده ای پخته به نظر نمی رسد. این امر مستلزم وجود یک نظام مالی و بانکی واحد برای گروه بریکس و نیز وجود اراده سیاسی در میان کشورهای این گروه برای خودداری از تعامل با دلار است.
در رأس منتقدین دلار آمریکا، پوتین رئیس جمهور روسیه قرار دارد که در افتتاحیه اجلاس گفت که باید تلاش کنیم تا مبادلات خود را با دلار آمریکا حذف کنیم. برخی از کارشناسان روسی میگویند: وقتی دلار را نقد میکنیم، در واقع سیاست خارجی آمریکا و برخی اقدامات اقتصادی آن را نقد میکنیم که شامل مداخله در کشورهای دیگر میشود و خود دلار موضوع انتقاد نیست زیرا مردم فعلا به ارزهای رایج محلی وضعیف نمی توانند اعتماد بکنند.
کارشناسان دیگری معتقدند دلار آمریکا در حال حاضر قابل اعتمادتر از یوان چین یا روبل روسیه است و می گویند ارزهای پایدار و قابل اعتماد دیگری مانند فرانک سوئیس وجود دارد، اما سوئیس کشور کوچکی است که ارز ان نمی تواند بارسنگین اقتصاد جهانی را به دوش بکشد ، بنابراین مردم فعلا ترجیح می دهند به دلار تکیه کنند. و از آنجایی که در حال حاضر بیشتر مبادلات تجاری از طریق دلار انجام می شود، بنابراین کشورها اگر بخواهند در حال حاضر دلار را از معاملات تجاری حذف بکنند قدری با مشکل مواجه خواهند شد.
در مقابل این حمله به دلار آمریکا، خود آمریکایی ها از پول خود دفاع سیاسی می کنند و اکثر کشورهای بریکس را اقتدارگرا مستبد وسلطه گر معرفی می کنند و می گویند ملت ها به حقوق و آزادی های لیبرال فردی احترام می گذارند، در حالی که واقعیت چیز دیگری است و اینکه تنها ارز سیاسی شده در جهان دلار است که آمریکا از آن به عنوان سلاحی علیه مردم وکشورهایی که نمی خواهند تسلیم نفوذ، سلطه و اقتدار سیاسی واشنگتن شوند به طور وقیحانه استفاده می کند.
به نظرم چالش دیگری که این گروه با آن مواجه است، عدم وحدت مواضع سیاسی کشورهای هم گروه است. باید به فکر یافتن یک موضع سیاسی واحد از طریق یکپارچگی اقتصادی باشیم و این کار آسانی نیست و به زمان زیادی نیاز دارد.
مجموعه بریکس در تشریح نقش این بلوک در سطح سیاسی و اقتصادی با چالشهای زیادی مواجه است، همچنین چالشهای عمیقی در داخل وجود دارد، آنها با توجه به عدم رسیدن به وحدت نظر در خصوص مسائل جهانی از جمله جنگ اوکراین مسائل آب و هوا همچنین تجارت و یکسان سازی ارز چگونه می توانند این هژمونی غربی وقدرت دلار را بشکنند ؟
اگر بخواهیم به بریکس به عنوان یک سازمان اقتصادی نگاه کنیم، این باعث می شود از زاویه دیگری به آن نگاه کنیم. این دیدگاه مهمتر است که می تواند مانع هرگونه تلاش آمریکا برای دفاع از دلار بشود. این دیدگاه فرصتهای مناسبتری برای رشد گسترش وتکامل خود را فراهم می کند تا این مجموعه بتواند صاحب نقش اول اقتصاد جهانی شود.
بریکس به عنوان یک ایده، نوعی آزمایش برای انواع مختلف جهانی شدن است، زیرا این پروژه در اصل مخالف جهانی شدن نیست، بلکه در جهتی دیگر قرار دارد، اما در چارچوب جهانی شدن باقی می ماند
بریکس به عنوان یک ایده، نوعی آزمایش برای انواع مختلف جهانی شدن است، زیرا این پروژه در اصل مخالف جهانی شدن نیست، بلکه در جهتی دیگر قرار دارد، اما در چارچوب جهانی شدن باقی می ماند.
به هر حال، ظاهرا بریکس یک سازمان اقتصادی است، اما البته ملاک و مبنای پذیرش کشورها در این باشگاه این است که قسم بخورید که هرگز سعی در مداخله سیاسی و نظامی نخواهید داشت.
البته پاسخهای متفاوت در مورد توصیف این بلوک باعث قوت آن میشود ، اما به هر حال این اجلاس تلاشی برای انعکاس واقعیتهای اقتصادی و جمعیتی که در طول هشتاد سال گذشته در جهان رخ داده است.
اکنون چین، روسیه، هند و تولید ناخالص داخلی کشورهای بریکس بیش از تولید ناخالص داخلی کشورهای صنعتی شده است، اما این توسعه اقتصادی عظیمی که این کشورها شاهد آن بوده اند در ویژگی های جهانی شدن و حکمرانی سیاسی همچنین مسئله رشد وحشتناک جمعیت منعکس نشده است.
این گروه ۴۰ درصد از جمعیت جهان، بیش از یک چهارم تولید ناخالص جهان، ۱۷ درصد تجارت جهانی را تشکیل می دهد و حتی اگر نیمی از کشورهای متقاضی عضویت به آن بپیوندند، در بدترین برآوردها شاهد تولد غول جدیدی که کشورهایی متفاوت از کشورهای غربی که در دوره گذشته بر افسار جهانی تسلط داشتند شاهد خواهیم بود .
بنابراین، این یک تحول طبیعی است که انچه این کشورها را متحد می کند بیش از آن چیزی که انها را از همدیگر دور می سازد. و برخلاف آنچه که امروز غرب ترویج می دهد که قوام یافتن این مجموعه وتبدیل به یک سازمان جهانی منسجم با منافع مشترک و منافع متقابل بین کشورهای ان غیرممکن است اگر این تجمع با تمامی ظرفیت های خود برپا شود قطعا یک تحول بزرگی را در توازن قدرت جهانی ایجاد خواهد کرد.
هیچ چیز بدی در رقابت، از جمله رقابت اقتصادی وجود ندارد. وقتی در مورد جمعیت و انتظارات جمعیتی در قرن بیست و یکم سؤال می کنیم، پاسخ هایی دریافت می کنیم که البته کشورهای جنوب از نظر جمعیتی رشد بیشتری خواهند داشت ، این افراد مطمئناً نیاز به کار ، خوردن و خرید کالا خواهند داشت.
گفته می شود موضوع واگرایی و تفاوت سطوح اقتصادها به نفع این بلوک نیست و این ممکن است کشورهای دیگر این گروه را زیر چتر اقتصاد چین قرار دهد، در حالی که در گروه هفت صنعتی اقتصادهای به هم دیگر نزدیکترند. در پاسخ باید گفت این یک اغراق شدید غربی است برای از بین بردن این گروه نوظهور و ایجاد تردید و سردرگمی در مورد اهمیت آن واین موضوع در واقع به نفع هیچکس اعم از کشورهای غربی یا محافل عمدتاً آمریکایی نیست.
این جریان رو به صعود در صدد به چالش کشیدن غرب وآمریکا نیست، بلکه بیشتر در صدد اصلاح سیاست های غلطی است که ملل این کشورها از آن رنج می برند، اگر به بحران بدهی ها کمبود دلار در بسیاری از کشورهای عربی، که منجر به مشکلات بزرگ در وخامت زندگی بسیاری از مردم شده نگاه کنیم. اگر به بحران جهانی غذا به دلیل تداوم بحران اوکراین و ناتوانی غرب در دستیابی به راه حل دیپلماتیک و سیاسی برای این بحران نگاه کنیم متوجه می شویم که این مجموعه نمی تواند برای امریکا زیاد نگران کننده باشد بلکه این نوع نگاه یک نگاه جاهلانه است که به اهمیت گسترش این مجموعه توجه نمی کند.
غرب و ایالات متحده باید به طور مثبت با این تحول تعامل مثبت داشته باشند و باید در مورد سیاست های مالی، اقتصادی و نظامی در دو سال گذشته خود که چین را به عنوان یک دشمن و به عنوان یک رقیب اقتصادی استراتژی قرار داده بازنگری کنند.
جنگ با روسیه آشفتگی های شدیدی را در جهان ایجاد کرده که مردم جنوب آن را باتوجه به تشدید بحران بدهی، تورم بالا، هزینه های بالای زندگی، ناامنی غذایی و سایر مصائب ومشکلات دیگر، پرداخت می کنند. به نظر می رسد آمریکایی ها از این نکته غافل نیستند.
جمهوری اسلامی ایران با حضور خود در بریکس گامی نو در جهت برقراری عدالت، اخلاق و صلح پایدار در جهان بینالملل را برداشته و آماده همکاری با آن در امر دلارزدایی ومشارکت در حوزه سیاسی، اقتصادی و امنیتی است
در مورد اهمیت ومنفعت متقابل ایران وبریکس همانطوریکه ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران در اجلاس بریکس گفت مواهب عضویت ایران در بریکس تاریخساز خواهد شد. جمهوری اسلامی ایران با حضور خود در بریکس گامی نو در جهت برقراری عدالت، اخلاق و صلح پایدار در جهان بینالملل را برداشته و آماده همکاری با آن در امر دلارزدایی و مشارکت در حوزه سیاسی، اقتصادی و امنیتی است.
جمهوری اسلامی ایران آمادگی خود را در زمینههای نانو، پزشکی و سایر حوزه ها از جمله تامین منابع انرژی کشورهای بریکس را به سران مجموعه اعلام کرده است. بر همین اساس، این رویداد برای تهران بسیار ارزشمند است، زیرا با عضویت در بریکس و سازمانهای مشابه میتواند تحریمهای آمریکا را دور زده و با پذیرش عضویت، گام مهم دیگری نسبت به گامهای قبلی خود در راستای تقویت اقتصاد و موقعیت سیاسی در جهان بردارد.
نظر شما