بازار؛ گروه بین الملل: هنگامی که چین در اواخر سال گذشته سیاست سنگین قرنطینه خود را کنار گذاشت، به طور گسترده پیشبینی میشد که با بازگشت تجارت و سفر به حالت عادی، اقتصاد این کشور رونق بگیرد. اما، چند ماه پس از آن، هزینه های مصرف کننده کم رمق و ضعیف شد. یکی از آن ها بازار املاک است که به عنوان یک بمب ساعتی در چین شناخته می شود و پس از سال ها ساخت و ساز، این حوزه در حال مبازره به میزان زیادی است و مقامات دولتی برای مقابله با ۲۳ تریلیون دلار بدهی غیرقابل مدیریت دولت محلی و همچنین افزایش بیکاری جوانان، در تلاش هستند.
بر همین اساس، برخی از اقتصاددانان نگران هستند که چین به سمت یک نوع رکود موذیانه سوق داده شود که رشد اقتصادی این کشور را برای سالهای آینده کاهش دهد. چندی پیش، ریچارد کو، اقتصاددان ارشد مؤسسه تحقیقاتی نومورا، بازوی تحقیقاتی بزرگترین بانک سرمایه گذاری و کارگزاری ژاپن گفت که چین وارد رکود ترازنامه خواهد شد و مردم دیگر پولی قرض نمی گیرند.
این اقتصاددان رکود ترازنامه را به عنوان دوره ای تعریف می کند که طی آن مصرف کنندگان و کسب و کارها بیشتر پول خود را به جای هزینه کردن یا سرمایه گذاری صرف پرداخت بدهی می کنند. او مفهوم رکود ترازنامه را بر اساس رکود بزرگ ژاپن، که در سال ۱۹۹۰ آغاز شد و بسیاری از افراد اکنون آن را دهه های از دست رفته کشور می نامند، توسعه داد. دوره ای که رشد اقتصادی به طور معمول بسیار کمتر از میانگین کشورهای توسعه یافته و کاهش تورم یک تهدید دائمی بود.
ریچارد کو استدلال میکند که وقتی یک رکود ترازنامه اتفاق میافتد و کسبوکارها از هدف معمولی خود یعنی حداکثر کردن سود به حداقل کردن بدهی روی میآورند، میتواند رشد اقتصادی را تا حدودی متوقف کند. به گفته این اقتصاددان، این رکود ترازنامه دلیل اصلی سقوط ژاپن و دوره رشد اقتصادی و تورم پایین در دهه ۹۰ و بهبود آهسته آن از بحران مالی جهانی در سال ۲۰۰۸ بوده است. بر همین اساس، نگرانی کو برای آینده چین بی اساس نیست.
در حالی که فدرال رزرو ایالات متحده و بسیاری از بانک های مرکزی دیگر در سراسر جهان در حال افزایش نرخ بهره برای مبارزه با تورم هستند، چین به سمت و جهت دیگری حرکت کرده است
این استدلال ها نشان می دهد که در حالی که فدرال رزرو ایالات متحده و بسیاری از بانک های مرکزی دیگر در سراسر جهان در حال افزایش نرخ بهره برای مبارزه با تورم هستند، چین به سمت و جهت دیگری حرکت کرده است.
افزون بر این، پل کروگمن برنده جایزه نوبل نیز اینگونه استدلال کرده که اقتصاد چین به سمت یک رکود بزرگ پیش خواهد رفت. این اقتصاددان برتر، عملکرد اقتصادی ناامید کننده کنونی چین را در سال جاری با مشکلات اقتصادی ژاپن در دهه ۹۰ یعنی زمانی که قدرت اقتصادی این کشور شروع به کاهش کرد، مقایسه کرده است.
کروگمن بر این باور است که اقتصاد ژاپن تا حد زیادی به دلیل مسائل کلیدی جمعیت شناختی، مشابه آنچه که اکنون چین با آن مواجه است، دچار رکود شد
در همین راستا، به نظر می رسد که چین اخیراً دچار تزلزل شده و برخی از تحلیلگران این سوال را مطرح کرده اند که آیا مسیر آینده چین ممکن است شبیه مسیر ژاپن باشد؟ پاسخ تعدادی این است که که احتمالاً اینگونه نخواهد شد که اقتصاد چین به بدتر از این دچار شود. کروگمن بر این باور است که اقتصاد ژاپن تا حد زیادی به دلیل مسائل کلیدی جمعیت شناختی، مشابه آنچه که اکنون چین با آن مواجه است، دچار رکود شد.
کاهش باروری و نرخ پایین مهاجرت باعث شده تا جمعیت شاغل ژاپن به سرعت در دهه ۲۰۰۰ کاهش یابد. این موضوع منجر به سرمایه گذاری ضعیف در اقتصاد ژاپن و در نتیجه، افزایش تراز بدهی شد. جمعیت شاغل چین نیز با افزایش سن جمعیت و تلاش کارگران جوان تر برای تامین شغل در حال کاهش است. بر اساس داده های دولت چین، این کشور در سه ماهه گذشته رکورد ۲۱ درصدی نرخ بیکاری جوانان را ثبت کرده است.
در همین راستا، کروگمن گفته که چین نیز از یک اقتصاد نامتعادل رنج می برد؛ در حالی که برای بازگشت پس از همهگیری کوید تلاش میکند. افزون بر این، فعالیت های تولیدی در ماه می کاهش یافته و فعالیت املاک و مستغلات، که حدود یک پنجم اقتصاد چین را تشکیل می دهد، نیز متوقف شده است. این عوامل باعث شده تا کارشناسان نسبت به آینده چین هشدار دهند.
اقتصاددان نئوکینزی برنده جایزه نوبل بر این باور است که چین ممکن است در «تله درآمد متوسط» بیفتد؛ پدیدهای در میان اقتصادهای نوظهور که در آن اقتصاد به سرعت رشد میکند و سپس دچار رکود میشود
اقتصاددان نئوکینزی برنده جایزه نوبل بر این باور است که چین ممکن است در «تله درآمد متوسط» بیفتد؛ پدیدهای در میان اقتصادهای نوظهور که در آن اقتصاد به سرعت رشد میکند و سپس دچار رکود میشود. در حالی که چین به سمت رکود پیش می رود، سوال مهم این است که آیا پکن می تواند انسجام اجتماعی ژاپن را تکرار کند؟ ضمن اینکه کروگمن اضافه کرده که او قطعاً یک متخصص چین نیست، اما آیا نشانه ای وجود دارد که چین، به ویژه تحت یک رژیم اقتدارگرای نامنظم، قادر به انجام این کار باشد؟
کارشناسان دیگر نیز نسبت به مشکلات پیش روی اقتصاد چین در بحبوحه بهبود اقتصادی ناامیدکننده، هشدار داده اند. به گفته یکی از اندیشکدهها، تلاشهای بازگشایی اقتصاد پکن، «محکوم به شکست» هستند، زیرا تقاضا همچنان ادامه دارد. از طرفی؛ کارشناسان دیگری تلاش برای بازگشایی چین را یک «شبه» توصیف کرده اند.
در همین راستا، برخی از تحلیلگران اینگونه استدلال کرده اند که این تصور که کشور شاهد رونق دوباره بازگشایی خواهد بود، یک افسانه است. در همین حال، سرمایه گذاران با از دست دادن اعتماد به بازگشایی بزرگ اقتصادی چین، پول نقد خود را با سرعت بیشتری از چین خارج کرده اند؛ ضمن اینکه بهبود اقتصادی چین عملا محکوم به فنا است.
دولت چین، طرحی را برای رشد مبتنی بر مصرف راه اندازی کرده است، اما کارشناسان هشدار داده اند که احتمالاً این موضوع واکنش شدیدی را در پی خواهد داشت؛ یعنی مسیر چین می تواند کاملاً متفاوت از این پیش بینی های گسترده به نظر برسد؛ بدین معنا که دومین اقتصاد بزرگ جهان احتمالا نه به سمت صعود و نه افول پیش می رود، بلکه به سمت رکود طولانی مدت پیش خواهد رفت.
این سناریو به میزان کمتری دراماتیک، اما همچنان مخل است یعنی این سناریو رشد اقتصادی جهانی را تغییر داده و میتواند مانع از پاسخهای آینده به چالشهای مشترک مانند تغییرات آب و هوایی شود. در حالی که واشنگتن برای یک دوره تمرکز بیشتر بر روابط ایالات متحده و چین آماده می شود، سیاست گذاران باید برای چینی آماده شوند که عملاً در حال اجراست.
اقتصاد ژاپن در دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ به سرعت رشد کرد، اما زمانی که حباب در دهه ۱۹۹۰ ترکید و قیمت سهام و املاک و مستغلات به شدت کاهش یافت، دچار رکود شد. ژاپن برای چندین دهه دومین اقتصاد بزرگ جهان بود تا اینکه چین در سال ۲۰۱۰ از آن پیشی گرفت. عدم بهبودی خودپایدار امروز در چین عمدتاً یک پدیده چرخهای و نه ساختاری است. تاریخ نشان میدهد که نگرانی در مورد «ژاپنسازی» زمانی که بهبودی ریشهدارتر شود، فروکش خواهد کرد.
نظر شما