بازار؛ گروه بین الملل: موسسه مطالعات خاورمیانه اخیرا مقاله ای با قلم «کبیر تنجا» با عنوان «نگاه هند به دیپلماسی چین در خاورمیانه» منتشر نموده است. ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
سفر اخیر«حسین امیرعبداللهیان» وزیر خارجه ایران به کشورهای خلیج فارس که شامل توقف در پایتخت های امارات متحده عربی، عمان و کویت بود، با پیشنهاد یک مجمع جدید منطقه ای همراه بود که کشورهای عربی و تهران را گرد هم می آورد. اگر این طرح موفق شود، به طور بالقوه منادی یک پارادایم ژئوپلیتیکی جدید خواهد بود که اثرات آن فراتر از خاورمیانه محسوس خواهد شد.
اگر ایران در ایجاد اعتماد با همسایگان عرب خود موفق شود، پیروزی ثانویه برای دیپلماسی چین در منطقه خواهد بود
اگر ایران در ایجاد اعتماد با همسایگان عرب خود موفق شود، یک پیروزی ثانویه برای دیپلماسی چین در منطقه خواهد بود که اخیراً موضعی آشکارتر به خود گرفته است. با این حال حضور بیشتر چین به عنوان قدرتی که همواره حضور خود را در صحنه جهانی اعلام می کند، تنها به نفع چین نیست. تمایل پکن برای نفوذ در خاورمیانه برای قدرت هایی که به دنبال بازی با ایالات متحده آمریکا هستند نیز مفید است. چین و ایالات متحده آمریکا هر دو قدرت خواهان معامله در خلیج فارس هستند. با این حال برای پکن، این معاملات صرفاً جنبه اقتصادی دارند نه بعد اخلاقی یا نظامی.
برای هند معادله نسبتاً متفاوت است. برخلاف دولتهای خاورمیانه، دهلی نو بهرغم تلاشهایش برای ایجاد یک چارچوب ژئوپلیتیکی «چند قطبی» جدید، مسلماً نمیتواند به همان شیوه از منافع خود محافظت کند. سفر اخیر نخست وزیر هند به ایالات متحده آمریکا در میان هیاهوهای فراوان، هم اعتماد رو به رشد این کشور به غرب و هم نگرانی فزاینده آن را در مورد تهدیدهای چینی که به طور فزاینده تهاجمی می شود، روشن کرد.
یکی از پاسخهای غیرمستقیم هند به نفوذ فزاینده چین در منطقه ساخت نهادهای جدیدی مانند گروه I۲U۲ شامل هند، اسرائیل، ایالات متحده و امارات است
تفاوت در استراتژیهایی که هند و شرکای آن در خاورمیانه از جمله اسرائیل، عربستان سعودی، امارات و ایران به کار میگیرند، چالشی را در رابطه با اینکه چگونه میتوان منافع ملی خود هند را با این کشورها تقویت کرد در حالی که آنها با پکن در تعامل بیشتر هستند، ایجاد میکند. مسائلی مانند سیاست خارجی، امنیت، فناوری و دفاع در این ارتباط بسیار مهم هستند.
به عنوان مثال در حالی که شرکتهای فناوری چینی مانند هواوی ردپای بزرگتری در خاورمیانه به دست میآورند، دهلی نو دسترسی آنها را به بازار داخلی خود محدود کرده است. نقش چین در میانجیگری توافق میان عربستان سعودی و ایران برای بازگرداندن روابط دیپلماتیک پس از هفت سال، سؤالات دیگری را در مورد تأثیر ایران قوی بالقوه تحت حمایت سرمایهگذاریهای چینی از طریق مشارکت راهبردی بلندمدت بین تهران و پکن بر کشورهای عربی ایجاد کرده است.
همه موارد فوق چالشی برای دهلی نو است. در حال حاضر یکی از پاسخهای غیرمستقیم هند به نفوذ فزاینده چین در منطقه شامل ساخت نهادهای جدیدی مانند گروه I۲U۲ شامل هند، اسرائیل، ایالات متحده و امارات است.
این چارچوب جدید کوچک، با تمرکز بر مسائل ژئواکونومیک، فناوری و همکاری در زمینه تنوع زنجیره تامین و کاهش ریسک (به ویژه در دنیای پس از همه گیری، جایی که اتکا به چین به عنوان کارخانه جهان به عنوان یک خطر امنیتی بزرگ در نظر گرفته می شود) توسط همه کشورهای شرکت کننده پشتیبانی می شود.
«جو بایدن»، رئیسجمهور آمریکا در جریان سفر مودی به واشنگتن گفت: «از طریق گروه جدید I۲U۲، ما در حال ایجاد ارتباطات منطقهای با خاورمیانه و راهحلهای مبتنی بر علم و چالشهای جهانی مانند امنیت غذایی و انرژی پاک هستیم.»
از سال ۲۰۱۹، نیروی دریایی هند عملیات سانکالپ را اجرا می کند که بر اساس آن کشتی های جنگی این کشور وظیفه تامین امنیت کشتی ها با پرچم هند، به ویژه نفتکش ها را به هنگام حرکت در تنگه هرمز و خلیج عمان در بحبوحه تشدید تنش ها بین ایران و امریکا برعهده دارند.
مشارکت بیشتر ایالات متحده آمریکا در منطقه خاورمیانه بالشتکی برای کشورهایی مانند هند فراهم می کند تا به آرامی این واقعیت را بپذیرند که مقابله با نفوذ چین در منطقه دشوار شده است
رویکرد هند به منطقه را می توان در دو جبهه استراتژیک و اقتصادی مشاهده کرد که هر دو تلاش به صورت موازی انجام می شود، البته با اهداف و طرح های متفاوت. اکنون این سوال مهم ایجاد می شود که دهلی نو چگونه قصد دارد خودمختاری استراتژیک خود را در منطقه مدیریت کند - حودمختاری که تا کنون به آن اجازه داده است روابط قوی با هر سه قطب قدرت - اسرائیل، ایران و عربستان سعودی- را حفظ کند؟
چین در حال حاضر، صرفاً با استفاده از اهرم اقتصادی خود موفق به انجام این کار شده است و با توجه به منافع کشورهای منطقه در استفاده از پکن به عنوان موازنه ای در برابر ایالات متحده آمریکا، هند باید راه های دیگری برای ایجاد تعادل، به ویژه در روابط خود با ایران بیابد.
ایران پیش از این یکی از سه تامینکننده بزرگ نفت هند بود، اما دهلی نو واردات انرژی از تهران را هم به منظور پیروی از تحریمها و هم در جهت نشان دادن حسن نیت به ایالات متحده آمریکا متوقف کرد - با وجود تحریم های نفتی در بحبوحه جنگ در اوکراین.
حضور چین در خاورمیانه در آینده ثابت خواهد بود و این امر به دلیل طراحی های قدرت های منطقه خاورمیانه است. مشارکت بیشتر ایالات متحده آمریکا در منطقه خاورمیانه بالشتکی برای کشورهایی مانند هند فراهم می کند تا سطحی از تعادل را حفظ کنند و در عین حال به آرامی این واقعیت را بپذیرند که مقابله با نفوذ چین در منطقه دشوار شده است.
هند برای پوشش کمبودها در ظرفیت اقتصادی و دیپلماتیک به همکاری قوی نیاز دارد و سیاستمداران هندی با تمرکز بر اتحاد هند، ایالات متحده، استرالیا و ژاپن جهت همکاری اقتصادی بر این مهم تاکید کرده اند.
نظر شما