بازار؛ گروه بین الملل: سایت تحلیلی گلوبال تایمز اخیرا مقاله ای با قلم «هو شیجین» با عنوان «هدف مبارزه چین با آمریکا تشویق همکاری است» در مورد رابطه ایالات متحده آمریکا و چین منتشر نموده است. ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
ایالات متحده آمریکا بدون شک بزرگترین مانع در مسیر رشد بیشتر چین است. بنابراین نحوه برخورد با مهار استراتژیک ایالات متحده آزمون بزرگی برای چین است. در عین حال چین کشوری با تجربه تاریخی غنی، کشوری با پایه ای محکم در بینش و مدارا است.
چین باید خرد، صبر و بزرگواری را به نمایش بگذارد - موردی که دیگر قدرت های در حال ظهور در تاریخ از آن برخوردار نبودند و قوس زیبایی ترسیم کند که قبلاً در بازی قدرت های بزرگ دیده نشده است.
چین قطعا مبارزه خود را با آمریکا تقویت کرده و آمریکا را مجبور خواهد کرد تا بهای تجاوز به منافع چین را بپردازد. در عین حال، مبارزه چین با خود آمریکا هدف نیست. چین صرفاً به خاطر نبرد نمیجنگد و قصد ندارد آن را به یک رویارویی راهبردی بین چین و ایالات متحده آمریکا بهمنظور شکست و سرنگونی کامل آن تبدیل کند.
در عوض هدف چین این است که صلح را از طریق مبارزه و همزیستی و همکاری را از طریق رقابت جستجو کند. صلح از طریق مبارزه ضروری است زیرا چین به تدریج آمریکا را متوجه خواهد کرد که با مهار چین نه تنها به اهدافش نمی رسد، بلکه به خود آسیب می رساند. همزیستی مسالمت آمیز با چین و کاوش در مسیر برد-برد در راستای منافع بلندمدت ایالات متحده است و باید انتخاب استراتژیک نهایی آن باشد.
پکن باید راهبردی برای تثبیت روابط چین و آمریکا داشته باشد که مستلزم اعتماد و عزم و نیز کاربرد تاکتیکی دقیق و درک دقیق از شدت مبارزه است
پکن باید راهبردی برای تثبیت روابط چین و آمریکا داشته باشد که مستلزم اعتماد و عزم و نیز کاربرد تاکتیکی دقیق و درک دقیق از شدت مبارزه است. اگر چین تحت فشار آمریکا ضعیف شود، به راحتی شکست خواهد خورد. چین باید بداند در ارتباط با آمریکا مبارزه هر چه مصمم تر و شدیدتر باشد نامطلوب خواهد بود و به اقدامات رادیکال و تکانشی منجر می شود.
پکن و واشنگتن باید درک روشنی از توازن قدرت بین چین و ایالات متحده آمریکا داشته باشند. باید پذیرفت و با این واقعیت روبرو شد که قدرت همه جانبه ایالات متحده از چین بیشتر است. در عین حال، چین در حال حاضر قدرت قابل توجهی به دست آورده و توانایی دفاع از منافع اصلی خود را دارد. پکن میتواند به طور موثری ازپیشرفت آمریکا در آبهای نزدیک چین جلوگیری کند. به عبارت دیگر، چین ابتکار عمل برای انجام حملات استراتژیک نظامی علیه ایالات متحده را نخواهد داشت، زیرا چنین حملاتی موفقیت آمیز نخواهد بود.
چین این توانایی را دارد که به آمریکا فشار آورد و به واشنگتن بفهماند که اگر اقدامی در تنگه تایوان و دریای چین جنوبی انجام دهد، با هزینههای نامتناسبی روبهرو خواهد شد و حملات آن موفقیتآمیز هم نخواهد بود
با این حال چین این توانایی را دارد که به آمریکا فشار آورد و به واشنگتن بفهماند که اگر اقدامی در تنگه تایوان و دریای چین جنوبی انجام دهد، با هزینههای نامتناسبی روبهرو خواهد شد و حملات آن موفقیتآمیز هم نخواهد بود.
اگر مقامات تایوان استقلال قانونی را ترویج دهند و اتحاد مجدد مسالمت آمیز با سرزمین اصلی چین را غیرممکن کنند، چین برای آزادسازی تایوان مطابق با قانون ضد تجزیه طلبی از زور استفاده خواهد کرد و ایالات متحده آمریکا باید این واقعیت را بپذیرد.
واقعیت این است که چین قدرت شماره یک جهان نیست، پس چگونه می تواند فکر کند هر اقدامی که انجام می دهد می تواند برنده شد؟ حتی اگر ابرقدرت شماره یک مرتکب اشتباهات استراتژیک شود، شکست خواهد خورد.
اگر آمریکا به تنگه تایوان بیاید و با ارتش آزادیبخش خلق بجنگد، شکست خواهد خورد. این کشور قبلاً از شبه جزیره کره، ویتنام و افغانستان درس های کافی آموخته است، ناگفته نماند که اکنون با چین روبرو است که دارای قابلیت های ضربه دوم در منطقه آسیا و اقیانوسیه است.
ایالات متحده آمریکا هنوز هم توسعه یافته ترین کشور جهان است و واقعاً چین را با حضور در صنعت تراشه آزار می دهد. این کشور متحدان خود را برای محافظت در برابر چین، که در محیط بین المللی تهدیدی برای آن به شمار می رود، گرد هم می آورد.
معامله با آمریکا صرفاً با خون گرمی و اظهارات دلگرم کننده حاصل نمی شود. این امر مستلزم آن است که سیاستمداران چینی خرد تمدن چین را بسیج کنند و قدم به قدم در رقابت استراتژیک این کشور با ایالات متحده پیشروی کنند.
بهترین رویکرد حفظ وضعیت کلی مبادلات امن و صلح آمیز بین چین و ایالات متحده از طریق مبارزه و همکاری و تغییر تدریجی توازن کلی قدرت بین چین و ایالات متحده با شتاب توسعه مستمر است. این مهم را می توان از آنجایی که چین یک قدرت هسته ای است به دست آورد. قدرت نظامی متعارف چین دائما در حال گسترش است و پتانسیل توسعه آن بیشتر از ایالات متحده است.
در پایان باید گفت آنچه چین می خواهد این است که ایالات متحده آمریکا مجبور شود وضعیت جدید توسعه برد-برد بین چین و ایالات متحده در تاریخ توسعه انسانی را بپذیرد. «جانت یلن»، وزیر خزانه داری ایالات متحده اخیراً در پکن گفت که جهان به اندازه کافی بزرگ است که هم چین و هم ایالات متحده بتوانند پیشرفت کنند. با این حال اظهارات او شخصی است و باید گفت واشنگتن صادقانه رفتار نمی کند.
نظر شما