بازار؛ گروه بین الملل: موسسه مطالعات خاورمیانه اخیرا مقاله ای با عنوان «موانع و فرصتها همکاریهای اقتصادی نزدیکتر ایران و چین» با قلم دکتر«عمود شکری» استراتژیست انرژی و مشاور سیاست خارجی مستقر در واشنگتن و نویسنده کتاب «دیپلماسی انرژی ایالات متحده در حوزه دریای خزر: روندهای تغییر از سال ۲۰۰۱»، منتشر نموده است. ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
روابط اقتصادی ایران و چین در چهار دهه گذشته به طور پیوسته نزدیکتر شده و پکن به عنوان یکی از شرکای تجاری پیشرو تهران در سالهای اخیر ظاهر شده است. روابط اقتصادی آنها در دهه ۱۹۸۰ وارد مرحله جدیدی شد، زمانی که چین در طول جنگ ایران و عراق تسلیحات و فناوری به ایران ارائه کرد.
اما از آن زمان، تجارت به بخشهای مختلف اقتصادی کلیدی دیگر که عمدتاً از ماشینآلات سنگین، الکترونیک، کالاهای مصرفی و منابع انرژی تشکیل میشد، گسترش یافت. امروزه چین یکی از مهم ترین بازارهای مقصد ایران است: داده های گمرک چین نشان می دهد که حجم تجارت با ایران در سال ۲۰۲۲ به ۱۵.۷۹۵ میلیارد دلار رسیده است که ۱.۰۳۵ میلیارد دلار بیشتر از رقم ثبت شده در سال ۲۰۲۱ است. صادرات چین به ایران در این سال با رشد ۱۴ درصدی به ۹.۴۴ میلیارد دلار در مقابل ۸.۲۵۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ رسید. اگرچه در مقابل، ارزش صادرات غیرنفتی ایران به چین در سال ۲۰۲۲ با کاهش ۲ درصدی به ۶.۳۵۵ میلیارد دلار در مقایسه با ۶.۵۰۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲ کاهش یافت.
نقش پکن به عنوان مصرف کننده حیاتی انرژی بازگشت نفت ایران به بازار بین المللی را تسهیل کرده است
بلومبرگ گزارش می دهد که علیرغم تحریم های آمریکا، صادرات نفت ایران در سال های اخیر به طور قابل توجهی افزایش یافته و به حدود یک میلیون بشکه در روز رسیده و در ماه می از مرز ۱.۵ میلیون بشکه فراتر رفته است که درصد قابل توجهی از این تولید به چین می رسد.
رشد تقاضای چین به عوامل متعددی از جمله قیمت نفت ایران، ملاحظات سیاسی ایجاد اتحادهای استراتژیک جهانی در مخالفت با ایالات متحده و نیاز حیاتی چین به حفاظت از منابع انرژی برمی گردد. نقش پکن به عنوان یک مصرف کننده حیاتی بازگشت نفت ایران به بازار بین المللی را تسهیل کرده است.
علیرغم رشد آشکار در تجارت به ویژه در مورد صادرات چین به ایران و خرید نفت ایران، نمی توان در مورد سرمایه گذاری های چین در اقتصاد ایران که به ویژه در بخش حیاتی انرژی کم رونق مانده است، چیزی گفت. این مهم پرسشهای مرتبطی را در مورد ماهیت روابط گستردهتر چین و ایران و اینکه آیا واقعاً میتوان آن را «استراتژیک» در نظر گرفت یا خیر، ایجاد کرده است.
همکاریهای اقتصادی ایران و چین با چالشهای متعددی از جمله تحریمهای بینالمللی اعمال شده علیه ایران توسط کشورهای غربی، فقدان چارچوب قانونی مشخص برای همکاریهای اقتصادی، زیرساختهای ضعیف در ایران روبرو بوده است
«سیاست خروج» چین که توسط دولت در سال ۱۹۹۹ برای تشویق شرکتهای چینی به جستجوی فرصتهای تجاری استراتژیک در خارج از کشور معرفی شد، بر تصمیمات سرمایهگذاری این کشور در سراسر آسیا و فراتر از آن تأثیر گذاشته است.
هدف اصلی آن حمایت از بین المللی سازی شرکت های چینی، تقویت رقابت پذیری آنها و افزایش سهم بازار جهانی آنها است. از نقطه نظر عملی، این سیاست شرکتهای چینی را تشویق میکند تا در خارج از کشور سرمایهگذاری کنند، شرکتهای خارجی را خریداری کنند و با شرکای خارجی سرمایهگذاری مشترک ایجاد کنند و اگرچه ایران پتانسیل قابل توجهی برای این نوع سرمایه گذاری دارد، اما پول چین تا کنون عمدتاً از بازار ایران دوری کرده است - به ویژه در بخش انرژی.
در حالی که بخش هیدروکربن ایران یک محرک مهم برای روابط تجاری دوجانبه با چین است، این بخش هنوز به سرمایه گذاری مستقیم چین تبدیل نشده است
ایران دارای برخی از بزرگترین ذخایر نفت و گاز طبیعی در جهان است، در حالی که چین بزرگترین واردکننده جهانی این کالاهاست. علیرغم تحریم های شدید اعمال شده توسط ایالات متحده، تقاضای چین برای نفت ایران از سال ۲۰۱۸ افزایش یافته است و ایران را قادر می سازد به صادرات نفت به چین ادامه دهد - ابزاری حیاتی برای حفظ ثبات اقتصادی ایران. در حالی که بخش هیدروکربن یک محرک مهم برای روابط تجاری دوجانبه است، این بخش هنوز به سرمایه گذاری مستقیم چین تبدیل نشده است.
همکاریهای اقتصادی ایران و چین با چالشهای متعددی از جمله تحریمهای بینالمللی اعمال شده علیه ایران توسط کشورهای غربی، فقدان چارچوب قانونی مشخص برای همکاریهای اقتصادی، زیرساختهای ضعیف در ایران و فقدان گواهینامه مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم روبرو بوده است.
این عوامل شرکتهای هر دو کشور را برای مشارکت اقتصادی معنیدار محدود کرده است و باعث ایجاد عدم اطمینان برای سرمایهگذاران و محدود کردن فرصتهای رشد شده است. گواهی FATF یک پیش نیاز مهم برای تنوع بخشیدن به منابع سرمایه برای صنایع نفت و گاز ایران و تنوع بخشیدن به مشارکت های اقتصادی بین المللی در این بخش است. چنین تنوعی نه تنها انعطافپذیری ایران را در برابر تغییرات بازار تقویت میکند، بلکه رقابت و نوآوری بیشتر صنعت داخلی را تشویق میکند.
ایران به سمت شرق نگاه می کند
در سالهای اخیر تا حدی جهت مقابله با تحریمهای اقتصادی اعمالشده توسط ایالات متحده، ایران سیاست خارجی خود را در قبال شرق به ویژه روسیه و چین در اولویت قرار داده است. قابل ذکر است توافقنامه همکاری جامع ۲۵ ساله به ارزش ۴۰۰ میلیارد دلار با چین که دو کشور در مارس ۲۰۲۱ امضا کردند، به عنوان طرح و چشماندازی برای همکاری دوجانبه در زمینههایی مانند نفت، گاز، پتروشیمی، انرژیهای تجدیدپذیر، انرژی هستهای، گردشگری، ترانزیت، تجارت و راه آهن عمل می کند. با این وجود، این رویکرد تاکنون منجر به افزایش چشمگیر سرمایه گذاری چینی ها در ایران نشده است.
علاوه بر این، این توافق با طرح یک کمربند یک جاده چین (BRI) که شامل سرمایهگذاری میلیاردها دلار در زیرساختها میشود، همسو است. چین بارها به استفاده از این ابتکار برای ایجاد نفوذ بلندمدت و تسلط اقتصادی و امنیتی بر کشورهای شرکت کننده متهم شده است.
سفر اخیر«ابراهیم رئیسی» رئیس جمهور ایران به چین اولین سفر رئیس جمهور ایران در ۲۰ سال گذشته به پکن بود. این سفر تمرکز ویژه ای بر تقویت روابط اقتصادی به ویژه در بخش انرژی داشت. گفتنی است این سفر کمی بیش از یک سال پس از آن صورت گرفت که «حسین امیرعبداللهیان»، وزیر امور خارجه ایران اعلام کرد که توافقنامه همکاری جامع ۲۵ ساله فوق با چین به مرحله اجرایی رسیده است.
اما با گذشت ۱۸ ماه از اظهارات امیرعبداللهیان مبنی بر پیشرفت در روابط اقتصادی، پکن هنوز هیچ سرمایه گذاری جدید قابل توجهی در ایران به ویژه در بخش انرژی انجام نداده است. اجرای موفقیت آمیز این سند همکاری جامع مستلزم برنامه ریزی دقیق عملی در دراز مدت است. در جریان سفر رئیسی به پکن، دو طرف از امضای ۲۰ یادداشت تفاهم و سند همکاری خبر دادند. همچنین رسانه های ایرانی ادامه توسعه میادین نفتی توسط شرکت های چینی را از «مهم ترین دستاوردهای» سفر رئیسی عنوان کردند. با این حال این پیام با افشای همان ماه مبنی بر خروج سینوپک، آخرین شرکت نفتی چینی فعال در ایران، تضعیف شد.
به گفته مؤسسه امریکن اینترپرایز مستقر در واشنگتن، «ردیاب سرمایه گذاری جهانی چین»، چین از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲، ۶۱۸ میلیون دلار در پروژههایی در ایران سرمایهگذاری کرده است که عمدتاً در بخش ساختوساز بوده است. این دوره چهار ساله به طور مشخص با اجرای «کارزار فشار حداکثری» تحریمها علیه ایران توسط دولت ترامپ آغاز شد. در همین حال، چین ۲۲.۵ میلیارد دلار در عربستان سعودی، ۱۳ میلیارد دلار در عراق، ۴.۶ میلیارد دلار در کویت، ۱.۸ میلیارد دلار در قطر، ۱۹.۳ میلیارد دلار در امارات متحده عربی و ۲.۵ میلیارد دلار در عمان سرمایه گذاری کرده است. حتی سرمایه گذاری چین در بحرین بیش از دو برابر ایران بود. در مجموع سرمایه چینی در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲ تقریباً ۷۲ برابر ایران بوده است.
در حالی که عوامل موثر در کندی سرعت همکاری اقتصادی ایران و چین پیچیده است، تحریم ها دلیل اصلی آن بوده است. پس از خروج ایالات متحده آمریکا از توافق هسته ای ایران در سال ۲۰۱۵ و اعمال مجدد تحریم های شدید در سال ۲۰۱۸، تهران برای فرار از تحریم ها و کاهش تأثیر آن بر اقتصاد خود، به فروش نفت به پکن در بازار خاکستری متوسل شد.
فرصت ها در میان تغییرات ژئوپلیتیک منطقه ای
با وجود این چالش ها، حداقل دلایلی برای خوش بین بودن به آینده همکاری های اقتصادی ایران و چین وجود دارد. به گزارش بلومبرگ پالایشگاه های خصوصی چین خرید نفت خود از ایران را به دلیل افزایش رقابت بین المللی افزایش می دهند. به این ترتیب واردات نفت خام و میعانات گازی ایران توسط چین در ماه مارس با ۲۰ درصد افزایش نسبت به ماه قبل به ۸۰۰ هزار بشکه در روز رسید.
در حال حاضر چین برای حفظ عرضه انرژی خود به شدت بر ایمنی حمل و نقل نفت و گاز طبیعی مایع از خلیج فارس و تنگه هرمز متکی است. حملات حوثی ها به تاسیسات نفتی آرامکوی سعودی در سال ۲۰۱۹ امنیت انرژی چین و دیگر مصرف کنندگان اصلی انرژی را تهدید کرده است.
بنابراین چین به عنوان بخشی از تلاش های خود برای تضمین امنیت کشورهای عربی تولید کننده هیدروکربن در منطقه، سرمایه گذاری زیادی در زیرساخت های انرژی و صنایع نظامی آنها انجام داده است. این امر منجر به افزایش همکاری نظامی با عربستان سعودی شده است. آرامکو نیز به نوبه خود در زیرساخت های انرژی چین سرمایه گذاری کرده است و روابط چین و عربستان را بیشتر تقویت می کند. علاقه پکن به بهبود روابط ایران و عربستان سعودی ناشی از این تحولات بوده است.
اگر توافق عادی سازی بهار ۲۰۲۳ ایران و عربستان سعودی به طور کامل و گسترده اجرا شود، ممکن است تأثیر قابل توجهی بر روابط اقتصادی چین با ایران از جمله در فضای سرمایه گذاری داشته باشد
اگر توافق عادی سازی بهار ۲۰۲۳ ایران و عربستان سعودی به طور کامل و گسترده اجرا شود، ممکن است تأثیر قابل توجهی بر روابط اقتصادی چین با ایران از جمله در فضای سرمایه گذاری داشته باشد. یعنی اگر بتوان از طریق ترمیم روابط دیپلماتیک بین تهران و ریاض خطرات ژئوپلیتیک منطقه ای را به میزان قابل توجهی کاهش داد، سرمایه گذاران چینی ممکن است بیشتر در بخش نفت و گاز ایران، پروژه های زیرساختی و سایر صنایع بزرگ مشارکت کنند.
در همین حال تحرکاتی در زمینه توسعه خطوط ترانزیتی زمینی که از ایران عبور خواهند کرد، صورت گرفته است. در جریان سفر «شی جین پینگ» رئیس جمهور چین به ایران در ژانویه ۲۰۱۶، او تمایل خود را برای مشاهده صلح و ثبات بلندمدت در خاورمیانه و همچنین کمک به ایران ابراز کرد. شی همین احساسات را در سفر خود به تهران در سال ۲۰۲۲ تکرار کرد. تاکید او بر حمایت از ایران و تقویت همکاری های منطقه ای به تعهد چین به تلاش هایی برای بهبود اتصالات منطقه ای و پیوندهای اقتصادی اشاره داشت که توسعه شبکه های ریلی فرامنطقه ای و بین منطقه ای می تواند برای این منظور انجام شود.
بدین ترتیب در ژوئن ۲۰۲۲ اولین قطار باری از چین به تهران از طریق قزاقستان و دریای خزر با موفقیت وارد شد و چند روز قبل از آن، قطار کانتینری که در امتداد راه آهن اخیراً تأسیس قزاقستان-ترکمنستان-ایران-ترکیه (KTIT) حرکت می کرد نیز به ایستگاه پایتخت ایران کشیده شد. راهآهن KTIT ممکن است در نهایت به یک پیوند بادوام در ترانزیت چندوجهی شرق به غرب بین آسیا و اروپا تبدیل شود.
وزیر نفت ایران پیشنهاد کرده است که سرمایه گذاری اضافی حدود ۱۶۰ میلیارد دلاری برای صنعت نفت و گاز این کشور مورد نیاز است که نشان دهنده پتانسیل قابل توجهی برای رشد است. اما سطح بالای ریسک بالا برای سرمایه گذاران خارجی، موانع قابل توجهی ایجاد می کند.
برای غلبه بر چالشهای سرمایه گذاری چین در ایران، کسبوکارهای ایرانی باید استراتژیهای بازاریابی و کیفیت محصول خود را بهبود بخشند و در عین حال شبکههای زیرساخت داخلی را تقویت کنند و فرصتهای تجاری جدید را کشف کنند
علاوه بر این شرکتهای چینی در حال حاضر در چندین بخش با کسبوکارهای ایرانی رقابت میکنند و مانع از توانایی ایران برای دستیابی بیشتر به بازار چین میشوند. برای غلبه بر این چالشها، کسبوکارهای ایرانی باید استراتژیهای بازاریابی و کیفیت محصول خود را بهبود بخشند و در عین حال شبکههای زیرساخت داخلی را تقویت کنند و فرصتهای تجاری جدید را کشف کنند.
مشارکت اقتصادی موفق بلندمدت بین ایران و چین نه تنها به نفع هر دو کشور خواهد بود، بلکه ثبات منطقهای بیشتر و همچنین تغییر شکل نظم اقتصادی جهانی را از طریق تقویت ارتباط و تجارت در امتداد کریدورهای ترانزیتی مرتبط با ابتکار یک کمربند یک جاده افزایش میدهد
علاوه بر این هر دو طرف باید بهتر با شیوه های تجاری یکدیگر سازگار شوند و گفت و گوی دوجانبه را بهبود بخشند. یک مشارکت اقتصادی موفق بلندمدت بین ایران و چین نه تنها به نفع هر دو کشور خواهد بود، بلکه ثبات منطقهای بیشتر و همچنین تغییر شکل نظم اقتصادی جهانی را از طریق تقویت ارتباط و تجارت در امتداد کریدورهای ترانزیتی مرتبط با ابتکار یک کمربند یک جاده افزایش میدهد.
در نهایت باید گفت ایران و چین برای تقویت روابط ژئوپلیتیک خود نیاز به تعمیق همکاریهای اقتصادی مشترک و بهبود کانالهای ارتباطی دوجانبه دارند، اما در عین حال هر دو طرف باید احتیاط و دوراندیشی را برای تضمین پایداری بلندمدت و رفع نگرانیهای بالقوه در مورد ثبات منطقه به کار گیرند. با توجه به سیاست تنوع بخشی چین، ایران پتانسیل قابل توجهی برای کمک به امنیت انرژی چین دارد.
با این حال تحت رژیم تحریم های بین المللی فعلی، چین نمی تواند در بخش نفت و گاز ایران سرمایه گذاری کند. منافع استراتژیک پکن در حفظ ثبات و امنیت منطقه ای است تا از اختلالات جدی در تامین انرژی خود جلوگیری کند. در نتیجه روابط چین با کشورهای عربی مانند عربستان سعودی تاکنون در اولویت قرار گرفته است.
نظر شما