بهنام صحرانورد؛ بازار: خبر دردناک وقوع سیل، در شهرستان گرمی، دل هر انسان آزاده ای را مکدر نموده است. دختران و پسران معصومی که آرزوهای بزرگی در سر داشته اند، قربانیان مظلوم این حادثه دهشتناک هستند.
بحران، پیشامدی است که به صورت ناگهانی و فزایندی در کمترین زمان ممکن، رخ می دهد و شدت و حدت آن در مسائل مختلف، متفاوت است.
برای چنین رخدادی و آینده های محتمل الوقوع نامطلوب، سازمان های مختلفی بر اساس نظام برنامه ریزی و با رویکرد پیش کنشی و مأخوذ از داده های علمی، اقدام به طراحی طرح واره آینده پژوهی می نمایند تا همه یحتمل ها را مورد سنجش قرار دهند.
هم چنین، برای اقدامات اورژانسی و در جهت یکسانی عملکرد سریع، سازمان مدیریت بحران، به عنوان متروپل فرایندی مقابله با بحران، تاسیس گردیده است.
در کشور ما مسأله زمانی خنده دار می شود که هیچ سازمانی آینده خود را نمی بیند و البته نظام مدیریت در کشور ما از رنجی روزافزون در این حوزه، باعث رخداد بحرانهای متعدد و فروکاست اعتماد اجتماعی گردیده است.
زایش بحران های متعدد اقتصادی و تلاطم های پیاپی آن، پیامدهای زیست محیطی، چالش آب و ... نتیجه چنین جهت گیری های نادرستی است.
فراتر از آن، تبدیل ستاد و سازمان مدیریت بحران، به اتاق تبعید و یا ستاد انتخاباتی شدن، در نظام اداری آن، باعث دل آزردگی جامعه به شدت تروما زده ایران گشته است.
استان زرخیز اردبیل، با وجود همه مواهب الهی و ظرفیت های بی مثالش، دچار محرومیت عجیبی گردیدهاست که باعث درد های جانکاه بر تن نحیف استان گردیده است.
باید از ناصبان پست های مدیریتی در ستادهای انتخاباتی پرسید که بر اساس کدامین رویکرد علمی، گزینش گری نظام مدیریت بحران، در اردبیل صورت گرفته است.
خبر مرگ کودکی معصوم را باید به پای نگاه مدیریت هزاره سومی شما نوشت، شما قاتلان فرزندان این مردم مظلوم هستید. آن زمانی که در مسجد جامع اردبیل، دم از ارتقای جایگاه اردبیل می زدید، فردا روز انتخابات، نگاهتان معکوس شده است.
اگر در دورانی و در جنگ های قدیمی، تقسیم غنایم، امری مرسوم بود، امروزه و بر اساس هزاران اندوه باید گفت این کار در ستادهای انتخاباتی رخ میدهد. آیا فلسفه آن همه مجاهدت در پی ریزی نظام جمهوری اسلامی و آن همه شهدای گمنام، وضعیت امروزین جامعه باید باشد!
نظر شما