بازار؛ گروه بین الملل: اخیرا «جانا پولیرین» رئیس دفتر و کارشناس ارشد سیاستگذاری در شورای روابط خارجی اروپا به همراه پاول زرکا کارشناس ارشد سیاستگذاری در همین شورا مقاله ای تحت عنوان « نزدیکی با آمریکا، کنترل و مهار روسیه، و دور نگه داشتن چین: چگونه اروپایی ها در دنیای رقابتی حرکت می کنند؟» منتشر کرده اند.
ترجمه بخش اول این مقاله در ادامه آمده است.
در سالهای آینده، اتحادیه اروپا احتمالاً با تصمیمهای راهبردی دشواری روبرو خواهد شد: حمایت از ایالات متحده در رقابت ژئوپلیتیکی خود با چین ؟ مجازات چین به خاطر حمایت از روسیه ؟ و یا بازسازی روابط با روسیه پس از جنگ؟ این تصمیمات بر شهروندان اروپایی تأثیر خواهد گذاشت؛ در حالی که رهبران اروپا برای انتخاب سیاست خارجی خود به حمایت آنها نیاز دارند.
دو سال پیش، شورای روابط خارجی اروپا مطالعه ای را در مورد افکار عمومی اروپایی ها مبتنی بر جایگاه آنها در جهان انجام داد. نتایج این تحقیق به ذهنیت همکاری اروپایی اشاره کرد که به موجب آن، در دنیایی از قدرتهای بزرگ رقیب، اروپاییها ترجیح میدادند تا مشارکتی استراتژیک با کشورهای مختلف را ایجاد کرده و از سیاست خارجی عمدتاً مبتنی بر ارزشها حمایت کنند.
از آن زمان، رویکرد تجدیدنظر طلبی روسیه، افزایش خطر رویارویی نظامی بین چین و ایالات متحده، اختلال در زنجیره تامین جهانی ابتدا به دلیل همه گیری کووید-۱۹ و سپس جنگ روسیه با اوکراین، این طرز فکر همکاری را زیر سوال برده است. در واکنش به این تحولات، رهبران اروپایی برنامه های خود را برای تقویت نقش اروپا در جهان تسریع کرده اند. اما در مورد ماهیت و هدف این نقش اختلاف نظر عمده وجود دارد.
به عنوان مثال، آیا اتحادیه اروپا باید به دنبال تبدیل شدن به یک «قطب سوم» خودمختار در کنار ایالات متحده و چین باشد یا بر تقویت اتحاد فراآتلانتیک تمرکز نماید؟ آیا اروپا باید راه خود را برای برخورد با چین، مستقل از ایالات متحده بیابد، یا باید برای سیاست مشترک چین در ترانس آتلانتیک تلاش کند؟ همچنین، آیا اروپایی ها باید روابط خود با روسیه را در آینده قطع کند یا باید نوعی همکاری پس از جنگ را در نظر بگیرند؟
جهت گیری استراتژیک سیاست خارجی اروپا تأثیر زیادی بر زندگی هر شهروند اروپایی خواهد داشت؛ چه از طریق قرار گرفتن آنها در معرض تهدیدات امنیتی، اختلالات زنجیره تامین یا نوسانات بازار مالی
جهت گیری استراتژیک سیاست خارجی اروپا تأثیر زیادی بر زندگی هر شهروند اروپایی خواهد داشت؛ چه از طریق قرار گرفتن آنها در معرض تهدیدات امنیتی، اختلالات زنجیره تامین یا نوسانات بازار مالی؛ در حالی که نظرات آنها توانایی رهبران اروپایی را برای مذاکره در مورد سیاست خارجی مشترک اروپا ممکن یا محدود خواهد کرد. از آنجایی که این رهبران روابط خود را با ایالات متحده، چین و روسیه مجددا تنظیم می کنند، نه تنها به توافق میان خود نیاز دارند بلکه باید یک اجماع عمومی در مورد سیاست خارجی اروپا نیز ایجاد کنند.
در غیر این صورت، احتمالاً بی اعتمادی فزاینده به نخبگان و اتحادیه اروپا و واکنش پوپولیستی در انتخابات پارلمانی اروپا در سال ۲۰۲۴ و در انتخابات ملی وجود دارد. در آوریل ۲۰۲۳، شورای خارجی اروپا یک نظرسنجی در ۱۱ کشور عضو اتحادیه اروپا از جمله اتریش، بلغارستان، دانمارک، فرانسه، آلمان، مجارستان، ایتالیا، هلند، لهستان، اسپانیا و سوئد انجام داد تا جایگاه شهروندان اروپایی در جهان امروز مشخص شود.
نتایج این نظرسنجی نشان می دهد که سیاست خارجی آنها به کندی با واقعیت جدید ژئوپلیتیکی که با قطبی شدن فزاینده مشخص می شود، سازگار خواهد شد. شهروندان اروپایی تمایل دارند تا در مناقشه آمریکا و چین بیطرف مانده و تمایلی به حذف خطر از جانب چین ندارند؛ حتی اگر خطراتی را در حضور اقتصادی چین در اروپا تشخیص دهند.
آنها به طور فزاینده ای از رابطه خود با ایالات متحده خشنود هستند؛ اگرچه می دانند که ممکن است این رابطه پایدار نباشد. در نهایت، آنها در مورد جنگ در اوکراین متحد می مانند؛ اما در حال حاضر نظرات متفاوتی در مورد نوع رابطه اروپا با روسیه پس از جنگ دارند.
چین، روسیه نیست ...
در نوامبر ۲۰۲۲، اندکی پس از اینکه شی جین پینگ رئیس جمهور چین سومین دوره دبیرکلی حزب کمونیست چین را به دست آورد، اولاف شولز، صدراعظم آلمان، در یک سفر رسمی، به رهبر چین ادای احترام کرد. از آن زمان، رهبران مختلف اروپا خود را به پکن رسانده اند: از رئیس شورای اروپا، چارلز میشل، نخست وزیر اسپانیا، پدرو سانچز، تا سفر مشترک رئیس کمیسیون اروپا، اورسولا فون در لاین، و امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه در آوریل ۲۰۲۳.
اما این سفرها نشان دهنده اتحاد اروپاییها در مورد چین نیست. برعکس، دولت های اروپایی دیدگاههای متفاوتی درباره رویکرد اروپا نسبت به چین دارند و فون در لاین و ماکرون در دو طرف این طیف قرار دارند. در یک سخنرانی در مارس ۲۰۲۳، فون در لاین از کلمات غیرمعمول قوی برای توصیف اولویت های استراتژیک چین استفاده کرد. از نظر او، پکن به جای اصلاحات و گشایش، در تلاش برای ایجاد امنیت و کنترل است و هدف آن تغییر سیستمی نظم بینالمللی است و چین را کمتر به جهان، و جهان را بیشتر به چین وابسته خواهد کرد.
فون در لاین از تاسیس اتحادیه اروپا برای توصیف چین به عنوان شریک، رقیب و رقیب سیستمی صرف نظر کرد و بر نیاز به حداقل کردن ریسک فعال، استراتژیک و چند بعدی در معاملات اروپا با پکن تاکید نمود. با این استراتژی «ریسک زدایی»، او اجماع جدیدی را در اروپا در مورد اهمیت بازنگری در روابط خود با چین تحت فشار قرار داد.
به نوبه خود، ماکرون نیز لحن بسیار آشتی جویانه تری را در پکن به کار برد و از نزدیکی بیشتر پس از سه سال محدودیت های سختگیرانه صفر کووید چین حمایت کرد. برخلاف رویکرد ریسک زدایی فون در لاین، ماکرون از احیای مشارکت استراتژیک و جهانی با چین صحبت کرد و عمدا از اظهارات انتقادی در مورد موضوع تایوان اجتناب نمود. مانند شولز قبل از او، ماکرون را یک هیئت تجاری همراهی می کرد که توافقات متعددی را در چین منعقد کردند.
پیام مکرون به شی واضح بود: پاریس خواهان روابط اقتصادی نزدیک با پکن است، حتی اگر چین با حمله روسیه به اوکراین مخالفت نکند و به حفظ روابط نزدیک با کرملین ادامه دهد. در واقع، ماکرون اغلب پیشنهاد کرده که اتحادیه اروپا باید با چین برای حل مشکل روسیه همکاری کند.
یافتههای آخرین نظرسنجی شورای خارجی اتحادیه اروپا نشان میدهد که از بسیاری جهات، شهروندان اروپایی بیشتر از تیم فون در لاین به تیم مکرون توجه دارند. آنها چین را قدرتی نمیدانند که اروپا را به چالش میکشد و درصدد تضعیف آن است، و چارچوب «دموکراسی در مقابل خودکامگی» را که توسط دولت بایدن ترویج میشود، نمیپذیرند.
علیرغم شراکت «بدون محدودیت» اعلامی از سوی چین و روسیه در فوریه ۲۰۲۲، و متعاقباً محکوم کردن تجاوز روسیه به اوکراین از سوی پکن، نتایج نظرسنجی نشان میدهد که درک اروپاییها از چین در مقایسه با نتایج نظرسنجی انجامشده در سال ۲۰۲۱ به طرز شگفتآوری تغییر نکرده است.
آلمان، سوئد، فرانسه و دانمارک تنها کشورهایی هستند که دیدگاه غالب آنها این است که چین را بهعنوان یک «رقیب» می بینند تا یک «متحد» یا «شریک»
اکنون، دیدگاه غالب تقریباً در هر کشوری که در آن نظرسنجی انجام شده این است که چین «شریک ضروری» اروپا و کشورهای مربوطه است. آلمان، سوئد، فرانسه و دانمارک تنها کشورهایی هستند که دیدگاه غالب آنها این است که چین را بهعنوان یک «رقیب» می بینند تا یک «متحد» یا «شریک». اما این مورد در سال ۲۰۲۱ نیز وجود داشت.
به طرز متناقضی، فراخوان فون در لاین برای به خطر انداختن روابط اروپا با چین، مخاطبان دلسوز این دو کشور یعنی فرانسه و آلمان را پیدا میکند، در حالی که رهبران آنها تاکنون رویکردی بهطور قابل توجهی الزامآورتر را ترویج کردهاند.
اروپایی ها تردیدی ندارند که روسیه و چین در صحنه جهانی با یکدیگر همکاری می کنند
اروپایی ها تردیدی ندارند که روسیه و چین در صحنه جهانی با یکدیگر همکاری می کنند. به طور متوسط، ۷۰ درصد از پاسخ دهندگان این دو کشور را به عنوان شرکای نزدیک می شناسند. اما این موضوع آنها را به این نتیجه نمی رساند که اروپا باید از چین جدا شود، همانطور که از روسیه جدا شده است. در سراسر کشورهای مورد بررسی، به طور متوسط تنها ۲۲ درصد از اروپایی ها روابط اقتصادی منطقه با چین را دارای خطرات بیشتری نسبت به منافع می دانند. در همین حال، شناخت بسیار گسترده تری از خطرات ناشی از واردات سوخت های انرژی از روسیه وجود دارد.
هنگامی که به چین فکر می کنیم، به نظر نمی رسد اروپایی ها این کشور را به تجربه اروپا از وابستگی به روسیه و بحران انرژی ناشی از آن در اروپا مرتبط کنند. دیدگاه غالب تقریباً در هر کشوری که در نظرسنجی گنجانده شده این است که خطرات و مزایای روابط تجاری و سرمایه گذاری اروپا با چین متعادل است. بلغارها حتی مزایای آن را بیشتر از خطرات می دانند.
در هیچ کشوری، اکثر پاسخ دهندگان، تجارت اروپا با چین را بیشتر از منافع متضمن خطرات نمی دانند. با این حال، اگر پکن تصمیم به تحویل مهمات و تسلیحات به روسیه بگیرد، بسیاری از اروپایی ها این موضوع را خط قرمز می دانند. به طور متوسط، ۴۱ درصد حاضرند پکن را در آن رویداد تحریم کنند، حتی اگر این مسئله به معنای آسیب جدی به اقتصادهای غربی باشد. اقلیت ۳۳ درصدی به طور متوسط با این امر مخالف هستند.
با این حال، کشورهای اروپایی در این مورد با یکدیگر متحد نیستند. طبق نتایج نظرسنجی ما، تنها در سوئد، دانمارک و هلند اکثریت مطلق، موافق چنین تحریمهایی هستند. در همین حال، در اتریش، مجارستان، ایتالیا و بلغارستان، ترجیح آشکاری در برابر چنین اقدامی وجود دارد که یک محدودیت بزرگ برای دولتها است. برخی از دلایل عملی ممکن است این موضوع را توضیح دهند. اقتصاد سوئد و دانمارک در مقایسه با ایتالیا و آلمان بسیار کمتر به تجارت با چین متکی هستند و همین امر باعث میشود تحریمها برای چین هزینه کمتری داشته باشند.
در عین حال، خانوادههای ایتالیایی و بلغاری از نظر اقتصادی آسیبپذیرتر از خانوادههای شمال اروپا هستند. اما حتی در این مناطق، حداقل یک چهارم مردم طرفدار تحریمهای بالقوه پرهزینه هستند. علاوه بر این، اروپاییها در مورد جنبههای عملی حضور اقتصادی چین در اروپا احتیاط زیادی نشان میدهند، بهعنوان مثال، اینکه آیا شرکتهای چینی باید اجازه داشته باشند تا زیرساختهای خود را در اروپا بسازند و یا روزنامهها، شرکتهای فناوری و باشگاههای فوتبال بخرند.
زمانی که صحبت از خطرات بالقوه وابستگی متقابل اقتصادی با چین به میان می آید، شهروندان اروپایی بیشتر بر حضور مشخص اقتصادی پکن در اروپا تمرکز می کنند تا پیوندهای تجاری و سرمایه گذاری انتزاعی و دور اروپا با چین
به طور متوسط، اکثریت با اجازه دادن به شرکت های چینی برای مالکیت زیرساخت ها در اروپا و همچنین خرید یک روزنامه اروپایی یا شرکت فناوری مخالف هستند. ما همین سوال را در اواخر سال ۲۰۲۰ مطرح کردیم و از آن زمان، اروپایی ها تا حدودی نگران حضور اقتصادی چین در اروپا به ویژه در ایتالیا، هلند، لهستان، اسپانیا و مجارستان شده اند.
در حال حاضر، سه کشوری که در آنها جمعیت بیشتر با حضور اقتصادی چین مخالف است، اتریش، آلمان و هلند هستند؛ در حالی که بلغارستان و اسپانیا روی باز بیشتری نسبت به چین نشان داده اند. زمانی که صحبت از خطرات بالقوه وابستگی متقابل اقتصادی با چین به میان می آید، شهروندان اروپایی بیشتر بر حضور مشخص اقتصادی پکن در اروپا تمرکز می کنند تا پیوندهای تجاری و سرمایه گذاری انتزاعی و دور اروپا با چین. برای مثال می توان به شرکت های اروپایی که برای بسیاری از زنجیره های تامین خود به چین متکی هستند و تهدیداتی که اینها می توانند برای حاکمیت استراتژیک اروپا ایجاد کنند، اشاره کرد.
این موضوع ممکن است تا حدی به این دلیل باشد که در حال حاضر، وابستگی اروپا به چین در رسانهها یا زندگی مردم چندان مشهود نبوده؛ هنگامی که وابستگی انرژی به روسیه از زمان جنگ اوکراین افزایش یافته است.
نظر شما