بازار: بورس، بازاری مطمئن برای سرمایهگذاری است، اما هنوز برنج شمال و مازندران که آوازه آن در جهان پیچیده به بورس نرسید و تلاشها برای تحقق این موضوع تاکنون بینتیجه مانده است.
کشاورز و شالیکار مازندرانی که برای فروش محصولش هزاران دغدغه دارد و در بزنگاه برداشت و فروش، از سویی سروکله دلالها در آن پیدا میشود و از سوی دیگر، واردات بیرویه، خستگی را بر تن شالیکار مینشاند، بورس میتواند، تالار و بازاری دستبهنقد برای فروش دسترنج به رنج خو گرفته کشاورزان باشد.
دلایل مختلفی میتوان مطرح کرد که چرا هنوز بورس طعم برنج ایرانی و شمالی را نچشیده است،، ناشناخته ماندن بازار بورس و سرمایه بین جامعه سنتی کشاورزان را میتوان یکی از مهمترین علتها بیان کرد و این بازار، بین شالیکاران غریبه و مهجور مانده است.
فقط در مازندران سالانه بیش از یکمیلیون و ۵۰ هزار تن برنج تولید میشود که ۴۲ درصد برنج موردنیاز کشور است اما حتی یک کیلو از این ماده غذایی در بازار بورس و سرمایه عرضه ودادوستد نمیشود.
جامعه کشاورز عمدتاً کمسواد هستند و آشنایی با بازار بورس و سرمایه ندارند
یک استاد دانشگاه در مازندران میگوید: جامعه کشاورز عمدتاً کمسواد هستند و آشنایی با بازار بورس و سرمایه ندارند که بخواهند محصول خود را در آن عرضه کنند و متولیان و دست اندارکاران نیز تاکنون برنامهای در این حوزه نداشتهاند.
محمد احمدی به خبرنگار بازار میگوید: وقتی شالیکار از بازار سودآور و مطمئنی مانند بورس خبر و علم نداشته باشد و از چگونگی حضور و عرضه محصول بیاطلاع باشد، بنابراین هرسال هنگام برداشت باید دلهره فروش را داشته باشد و دراینبین، بازار دلالان و واسطهها برای مفت خریدن محصول کشاورزان داغ خواهد شد.
این استاد دانشگاه پیشنهاد داد متولیان بازار بورس و سرمایه باید با همکاری و تعامل متولیان بخش کشاورزی، کلاسهای ترویجی و فرهنگی برای آشنایی زارعان و کشاورزان از بازار بورس و سرمایه برگزار کنند تا برنج ایرانی جای خود را این بازار، باز کند.
رئیس انجمن برنج کشور نیز با تأکید براینکه جای برنج در بازار سرمایه و بورس خالی است میگوید: ۱۰ سال پیش سعی و تلاشم را کردم تا این محصول را در بورس عرضه کنم که نتیجه نداد و چند ماه پیش نیز، مسئولان بورس تمایل داشتند این کار صورت گیرد و بازهم نشد.
برنج «خودبورسی» دارد
علیزاده شایق میگوید: برنج عرضه و تقاضای خود را دارد و هیچوقت روی دست کسی نمانده بنابراین نیازی نیست که در بورس عرضه یا داد و ستد شود.
وی با اظهار اینکه عرضه نشدن برنج در بورس چندان خبر بدی هم نیست، ادامه میدهد: برنج بهنوعی برای خود، «خود بورسی» دارد، یعنی تعادل در بازار ایجاد میکند، ازاینرو شاید رغبت برای عرضه در بورس چندان وجود ندارد.
در حالی عنوان میشود که برنج، خود بورسی دارد که شالیکاران و کشاورزان همواره دغدغه فروش محصول دارند و گاه ناچارند زیر قیمت بازار به واسطهها و دلال محصول را بفروشند. باقر کمالی یک شالیکار غرب مازندرانی میگوید: کشاورز از خدایش هست که بازار و مرکزی وجود داشته باشد تا بتواند مستقیماً محصولش را به فروش رساند و آن را پیشفروش نکند و یا زیر قیمت نفروشد.
وی ادامه میدهد: هنوز پای کشاورز تا ساق در گلولای شالیزار قرار دارد که سروکله واسطهها و دلالان پیدا میشود، از سوی دیگر هزینههای بالای تولید، نهادههای کشاورزی، دستمزد بالای کارگر و نشاکار، بدهیهای بانکی و غیره چارهای برای کشاورز نمیگذارد که محصولش را زیر قیمت به فروش رساند.
وی همچنین میگوید: وقتی کشاورز دانش کافی برای ورود به بازار بورس ندارد نمیتواند ریسک کند زیرا ممکن است سرمایه خود را از دست دهد بنابراین مسئولان امر باید آموزشهای لازم را ارائه دهند و کشاورز را با بازارهای جدید سرمایه آشنا کنند.
مازندران ۲۱۴ هزار هکتار شالیزار دارد و سالانه یکمیلیون و ۴۰۰ هزار تن شلتوک و یکمیلیون و ۵۰ هزار تن برنج در آن تولید میشود، آیا میتوان روزی را به نظاره نشست که بازار بورس و سرمایه به طعم برنج شمالی و شالیزارهایش معطر شود.
نظر شما