وحید پورتجریشی؛ بازار: موضوع حمل و نقل بین المللی از جمله مباحثی است که شاید قدمت آن، به دوران ما قبل تاریخ و چه بسا تاریخ بشریت باز گردد. امروزه این صنعت بزرگ، به یکی از پر شاخه ترین و گستردهترین مباحث روز دولتها و ملتهای جهان تبدیل شده، بطوریکه شاید کمتر پدیده انسانی را بتوان از مساله حمل و نقل تفکیک کرد.
اما پیدایش کریدورها یا راهروهای بین المللی ترانزیتی از جمله مباحثی است که با قوت گرفتن پدیده جهانی شدن در پس تقویت لیبرالیسم اقتصادی و سیاسی در جهان به قدری پر رنگ شد که امروزه بسیاری از کشورهای جهان مانند لهستان، بدون دارا بودن منابع زیر زمینی آنچنان غنی و حتی تولیدات صنعتی گسترده، به عنوان هاب ترانزیتی جهان مطرح شده و بخش عمدهای از درآمد ملی خود را مدیون صنعت حمل و نقل هستند که البته همین قدرت لجستیکی، نقش سیاسی تعیین کنندهای برای این کشورهای کوچک ایجاد کرده است. بطوریکه در مورد مثال لهستان، هیچیک از اعضای اتحادیه اروپا نمیتوانند چشم خود را به روی این هاب توزیع بار مرکزی قاره سبز بسته و نقش تعیین کنندهای برای ورشو در نقش آفرینی در زمینه معادلات سیاسی بین المللی در نظر نگیرند.
باید بدانیم که بزرگترین مؤلفه اصلی در تعیین کنندگی نقش کشورها در زمینه ترانزیت بین المللی، جغرافیای سیاسی – اقتصادی آنها است که دستکم باید دو یا چند کشور را به یکدیگر پیوند دهد. لذا به جرأت میتوان گفت که ایران از جمله کشورهایی است که از این حیث به نسبت بسیاری از کشورهای جهان، دست بالا را داشته و نقش بسیار مهمی در اتصال جنوب، شرق و جنوب شرق آسیا به شمال (منطقه اوراسیا و شمال اروپا) دارد.
دسترسی به دو دریا در شمال و جنوب (آبهای آزاد)، همسایگی با ترکیه به عنوان نقطه اتصال آسیا و اروپا، همسایگی با ترکمنستان و جمهوری آذربایجان به عنوان نقاط مواصلاتی ایران به منطقه اوراسیا همگی از جمله ویژگیهایی هستند که ایران را به منطقهای با امتیازات بسیار ویژه تبدیل کرده است. همین موقعیت، «مکیندر» را بر آن داشت تا از ایران به عنوان «قلب زمین» (Heart Land) یاد کند.
ایران، هاب ترانزیتی منطقه خاورمیانه
ایران با قرارگیری در قلب منطقه خاورمیانه که خود این منطقه نیز به عنوان نقطه اتصال میان شرق و غرب به حساب می آید، از موقعیت ژئوپلیتیکی بسیار ممتازی برای توسعه صنعت ترانزیت برخوردار بوده و به جرات می توان گفت هیچ یک از کشورهای منطقه از چنین امتیازی برخوردار نیستند.
یکی از ویژگی های ژئواکونومیکی ایران، امکان برقرار سازی ارتباط میان کشورهای حوزه اوراسیا و جنوب آسیا بوده که ارتباط آنها در حال حاضر عمدتا از طریق مسیر دریایی کانال سوئز برقرار است. اما مسیر دریایی مذکور به دلیل طولانی بودن بیش از حد و همچنین خطرات سنتی این مسیر مانند وجود دزدان دریایی سومالی، چندان مسیر پر سودی محسوب نمی شود.
مضاف بر مشکلات یاد شده، ناامنی اخیر ایجاد شده در دریای سیاه که طی ماه های گذشته، این منطقه را به دلیل وقوع جنگ سنگین در اوکراین به یکی از ناامن ترین مناطق جهان تبدیل کرده نیز بر مشکلات موجود بر سر راه ترانزیت کالا میان کشورهای جنوب آسیا مانند هند، بنگلادش، سریلانکا و پاکستان افزوده است.
فرصت طلایی ترانزیت غلات روسیه برای ایران
به دلیل وضع تحریم های گسترده بین المللی علیه روسیه، میزان و توان صادرات این کشور طی ماه های گذشته و در بخش های مختلف از جمله فلزات، غلات و نفت به شدت کاهش یافته است. با اینحال، به دلیل اهمیت غلات و روند تورمی رشد قیمت مواد غذایی در جهان، گندم و سایر غلات صادراتی روسیه همچنان از محبوبیت بالایی در بازارهای جهانی برخوردار است.
این اهمیت زمانی دوچندان می شود که بدانیم روسیه طی دو سال گذشته (۲۰۲۱ و ۲۰۲۲) همچنان رتبه نخست صادرات غلات در جهان را به خود تخصیص داده است. خبرگزاری رویترز در تاریخ ۷ دسامبر با انتشار گزارشی تایید کرد که علیرغم شدت تحریم های اعمال شده علیه مسکو، صادرات گندم روسیه ۲ درصد افزایش داشته است. همچنین بنابر آمار اعلامی از سوی OEC، ارزش صادرات گندم این کشور در سال ۲۰۲۱ بیش از ۸ میلیارد دلار بوده و علیرغم وجود تمامی محدودیت های صارداتی، مسکو در نیمه دوم سال ۲۰۲۲ موفق به صادرات ۲۵ میلیون تن گندم (به جز سایر غلات) شده است.
در حال حاضر، مسیر ترانزیتی ایران بهترین جایگزین دریای سیاه برای صادرات غلات روسیه محسوب می شود. این مسیر، علاوه بر برخورداری از امنیت کامل، مسافتی و هزینه ای بسیار کمتر از سایر مسیرهای را در بر داشته و می تواند بازارهای جدید همچون حاشیه خلیج فارس و پاکستان را برای روسیه ایجاد نماید. این در حالیست که صادرات غلات روسیه به کشورهای جنوب همچون منطقه خلیج فارس، غرب و جنوب آسیا حتی در صورت برقراری امنیت کامل برای کشتی های تجاری این کشور در دو دریای مدیترانه و سیاه، مقرون به صرفه نبوده و بهترین راه برای تجاری سازی این صادرات، استفاده از مسیر ایران است.
استقبال مسکو از تبدیل ایران به هاب ترانزیت غلات روسیه
بر اساس همین محاسبات، «لئونید اسلاتسکی» رئیس کمیته روابط خارجی مجلس دومای روسیه، روز ۷ آوریل (۱۷ فروردین ماه) و در دیدار با حسین امیر عبداللهیان، طی سخنانی از آمادگی کشورش برای تبدیل ایران به هاب اصلی ترانزیت غلات صادراتی روسیه به کشورهای هدف خبر داد.
اما سوال اینجاست که این ترانزیت کدام کشورهای هدف را در بر خواهد گرفت و در مجموع، چه مقدار بار ترانزیتی را به شبکه حمل و نقل کشور تزریق خواهد کرد.
بر اساس داده های موجود در وب سایت آماری «ماندی ایندکس»، کشورهایی که می توانند بازار بالقوه روسیه برای ترانزیت غلات از مسیر ایران محسوب شوند عبارتند از:
نام کشور |
رتبه جهانی در واردات گندم |
حجم واردات (میلیون تن) |
اندونزی |
۲ |
۱۱ |
بنگلادش |
۱۳ |
۵ |
عربستان سعودی |
۱۶ |
۴.۵ |
افغانستان |
۲۰ |
۳.۶ |
عراق |
۲۱ |
۳.۶ |
پاکستان |
۲۳ |
۳ |
سریلانکا |
۴۶ |
۱.۱ |
عمان |
۵۷ |
۰.۷ |
کویت |
۶۴ |
۰.۵۲ |
با توجه به آمار مذکور، می توان گفت که بازار واردات گندم کشورهای مذکور حدود ۳۸ میلیون تن در سال بوده و این در حالیست که حجم بار سالانه راه آهن ایران در مجموع حدود ۵۰ میلیون تن در سال است. این در حالیست که در گزارش آماری پیش رو، تنها میزان گندم صادراتی مورد سنجش قرار گرفته و سایر غلات را نیز باید به این رقم اضافه نماییم که در این صورت، به احتمال زیاد زیرساخت های موجود در ایران حتی کشش این حجم از بار را ندارد.
اما سوال دیگر اینجاست که به عنوان مثال، ترانزیت غلات روسیه به سمت کشوری همچون اندونزی یا دیگر اعضای «آ سه آن» با توجه به مسیر کوتاهتر از سمت شرق روسیه، برای ایران مقرون به صرفه خواهد بود یا خیر. در خصوص پاسخ به این سوال باید گفت که تمرکز کشت غلات به ویژه گندم روسیه درغرب این کشور و در نزدیکی مرزهای مشترک با اوکراین قرار دارد.
همانطور که در نقشه بالا ملاحظه می شود، بخش شرقی روسیه به دلیل قرار گرفتن در محدوده سیبری و شرق این کشور، دارای دمای هوای بسیار پایین یا بسیار بالا بوده که عملا، خاک آن قابلیت حاصلخیزی چندانی ندارد. لذا قرار گرفتن مزارع گندم روسیه در منطقه غربی این کشور، مزیتی بسیار عالی برای مسیر ترانزیتی ایران به حساب می آید که می بایست از آن بهره گرفت.
نظر شما