۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۹:۵۰
نفوذ منطقه ای چین با استراتژیهای بزرگ اقتصادی؛ «کمربند_جاده»، «سی پک» و «سند ۲۵ ساله با ایران»
بازار گزارش داد؛

نفوذ منطقه ای چین با استراتژیهای بزرگ اقتصادی؛ «کمربند_جاده»، «سی پک» و «سند ۲۵ ساله با ایران»

در بسیاری از کشورها، چین از تعامل اقتصادی گسترده به عنوان پیش درآمد و پیشرو برای نفوذ استراتژیک و سیاسی و از نفوذ اقتصادی برای ایجاد مزیت استراتژیک استفاده کرده است.

تهمینه غمخوار؛ بازار: چین تلاش‌های گسترده و قوی‌ خود را برای طرح قدرت اقتصادی، به‌ویژه از طریق طرح یک کمربند_یک جاده نشان داده است. در طول دهه گذشته، چین از طریق این پروژه حدود یک تریلیون دلار وام و همچنین سایر وجوه را به تقریبا ۱۵۰ کشور به منظور مشارکت و انجام پروژه های توسعه ای اعطا کرده و همین مسئله موجب شده تا این کشور به تعبیری به بزرگترین طلبکار رسمی جهان تبدیل شود.

پروژه های بزرگ یکی شامل کریدور اقتصادی چین و پاکستان ۱۰ ساله و ۶۲ میلیارد دلاری است که در سال ۲۰۱۵ راه اندازی و به عنوان تلاش شاخص یک کمربند_یک جاده نامگذاری شد؛ه است و دیگری سرمایه گذاری وعده داده شده چین در ایران به ارزش مالی ۴۰۰ میلیارد دلار در ۲۵ سال آینده در قالب سند همکاری بلندمدت است؛ در حالی که چین در ارائه این وام ها و بودجه، به تامین نیازهای حاد اقتصادی و زیرساختی کشورهای در حال توسعه کمک می کند.

همچنین، پروژه‌های چینی برای عموم مردم این کشور بسیار قابل مشاهده است؛ زیرا پل‌ها، جاده‌ها و راه‌آهن‌هایی را مردم محلی مشاهده می کنند که در صورت موفقیت‌آمیز بودن پروژه‌ها به نفع کشور و سیاستمداران محلی نیز هست. با این حال، یک کمربند_یک جاده اخیراً در بسیاری از نقاط جهان با مشکلاتی روبرو شده است. ۶۰ درصد از وام های خارجی چین در حال حاضر در اختیار کشورهایی است که در مضیقه مالی قرار دارند و بسیاری از کشورهایی که دارای بدهی به چین هستند، دارای مشکلات اقتصادی و حاکمیتی هستند. همچنین، همه گیری کرونا، سرعت و روند پروژه را کاهش داده؛ ضمن اینکه امنیت نگرانی سوم بوده است.

در طول سال‌ها، حملات فزاینده‌ای بر اتباع چینی در پاکستان صورت گرفته است که کارکنان پروژه سی پک را در شهر کراچی و در استان‌های بلوچستان و خیبر پختونخوا هدف قرار داده‌اند. نگرانی‌های امنیتی نیز بدون شک در اتیوپی و سایر کشورهایی که در سال‌های اخیر با درگیری دست و پنجه نرم می‌کنند، قابل مشاهده بوده است. از طرفی، چین برای سرمایه گذاری در افغانستان نیز در برهه هایی با توجه به وجود نیروهای امریکایی در این کشور و ناامنی و بی ثباتی مردد بوده است.

در همین راستا، با اینکه گاهی چین در اعطای وام‌ها مردد بوده است، اما ترجیح می‌دهد تاریخ بازپرداخت را به تعویق بیاندازد؛ زیرا به مشکلات فزاینده با بدهکاران پی برده است. این کشور دو سال پیش، چارچوب مشترک مورد تایید جی ۲۰ را امضا کرد که به هماهنگی مذاکرات بدهی بین طلبکاران کمک می‌کند. چین، همچنین در حال تنظیم مجدد و بازتعریف رویکرد یک کمربند_یک جاده خود است. اعطای وام به آفریقا از زمان اوج خود در سال ۲۰۱۶ کاهش یافته و اکنون به سمت تجارت و سرمایه گذاری تغییر کرده است.

در حالی که یک کمربند_یک جاده، کاهش سرعت و عقب‌نشینی را تجربه کرده است، اینگونه مشاهده شده که این ابتکار در دهه گذشته موفق شده تا کشورهای بیشتری را به مدار پکن بکشاند

با این حال، در حالی که یک کمربند_یک جاده، کاهش سرعت و عقب‌نشینی را تجربه کرده است، اینگونه مشاهده شده که این ابتکار در دهه گذشته موفق شده تا کشورهای بیشتری را به مدار پکن بکشاند. این پروژه به پکن کمک کرد تا نفوذ سیاسی و مزیت استراتژیک را در کشورهای آفریقایی، آسیایی و آمریکای لاتین ایجاد کند. افزون بر این، این ابتکار چینی، قدرت نرم چین را افزایش داده است. یک مطالعه جدید نشان می‌دهد که از میان ۴.۶ میلیارد نفری که در کشورهای تحت حمایت یک کمربند_یک جاده زندگی می‌کنند، تقریباً دو سوم آنها دیدگاه مثبتی نسبت به چین در مقایسه با یک چهارم (۲۷ درصد) در کشورهای غیرشرکت‌کننده، دارند.

مدل سرمایه گذاری متفاوت چین

به طور کلی، مدل سرمایه گذاری چین بسیار متفاوت با مدل کشوری مانند ایالات متحده است که در رقابت فزاینده با چین قرار دارد. بودجه چین عمدتاً شامل وام های بانک های چینی و شرکت های دولتی است. از سوی دیگر، سرمایه‌گذاری ایالات متحده عمدتاً از سوی بنگاهها و شرکت‌های خصوصی است که به دستور خود این کشور انجام می‌شود. از این رو، کنترل سرمایه گذاری برای سیاست ایالات متحده دشوارتر است. مدل چین همچنین بر دیپلماسی تجاری تاکید بیشتری دارد.

در خصوص روابط تجاری، تجارت چین با آفریقا در سال گذشته ۲۶۱ میلیارد دلار گزارش شد که بیش از چهار برابر حجم تجارت ایالات متحده و آفریقا (۶۴ میلیارد دلار) بوده است. همچنین، تجارت چین با عربستان سعودی برای سال ها تجارت ایالات متحده و عربستان را تحت الشعاع قرار داده است. حتی، در جریان سفر به عربستان در دسامبر ۲۰۲۲، شی جین پینگ، با استقبال فراوانی روبرو شد و دو کشور توافقنامه مشارکت استراتژیک جامع را امضا کردند. برای بسیاری از کشورهای آسیای جنوبی، خاورمیانه و شاخ آفریقا، تجزیه و تحلیل از داده های تجاری بانک جهانی نشان می دهد که واردات از چین واردات از ایالات متحده را کاهش داده است، به طوری که صادرات این کشورها به چین و ایالات متحده کاهش یافته است. بنابراین، هم برای ایالات متحده و هم برای کشورهای این منطقه فرصت هایی برای تقویت تجارت وجود دارد.

طرح ریزی در ایجاد پایگاه های قدرت

چین فعالانه در حال اقدام برای ایجاد پایگاه و ظرفیت نظامی خود، حتی فراتر از مرزهای خود و دریاهای چین جنوبی و شرقی است. علاوه بر پایگاه اعلام شده چین در جیبوتی، این کشور همچنین اخیراً تعامل نظامی با کشورهای آفریقایی را افزایش داده و در سال ۲۰۱۸ مانورهای نظامی در کامرون، گابن، غنا و نیجریه و همچنین یک رزمایش مشترک در تانزانیا و یک رزمایش دریایی سه جانبه با آفریقای جنوبی و و روسیه در سال ۲۰۱۹ انجام داده است. افزون بر این، تجهیزات نظامی چین ۲۰ درصد از واردات تسلیحات در جنوب صحرای آفریقا را بین سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ به خود اختصاص داده، در حالی که آمریکا تنها ۵ درصد از واردات تسلیحات را از آن خود کرده است.

چین همچنین، زیرساخت های پایگاه خود را به روش های دیگر ایمن کرده است: این کشور اکنون دارای یک شبکه جهانی از بیش از ۹۰ بندر است که قسمتی یا تماماً تحت مالکیت یا اداره شرکت های چینی هستند و ممکن است در آینده رشد کنند. اگرچه در حال حاضر این امر متوقف شده است، یک بندر ۸۰۰ میلیون دلاری در حال ساخت در گوادر پاکستان، علاوه بر سایر سرمایه گذاری های چینی در این کشور، یک دسترسی استراتژیک برای چین به اقیانوس هند و خلیج فارس فراهم می کند.

در بسیاری از موارد، رفتار چین ناشی از تمایل این کشور به ایجاد پایگاه استراتژیک و هدفمندی بلندمدت است، در حالی که برخی از کارشناسان امریکایی معتقدند که جاه طلبی های دریایی و نظامی چین، به عنوان راه درآمد در میان رقابت قدرت های بزرگ در نظر گرفته می شود

بر همین اساس، مقامات ایالات متحده می گویند که در سه سال گذشته، چین مخفیانه ساخت یک تاسیسات نظامی را در یک بندر تحت کنترل خود در امارات آغاز کرده است. بسیاری از این ترتیبات معمولاً به عنوان معاملات امنیتی برای سرمایه گذاری های تجاری و منافع اقتصادی چین آغاز می شوند که در همین راستا، دو استدلال متفاوت در مورد ساخت بنادر چین وجود دارد: (۱) پکن در حال تلاش برای ایجاد ظرفیت نظامی استراتژیک برای آینده است. (۲) چین به دنبال مزایای اقتصادی برای کمک به حفاظت از تجارت مبتنی بر دریا و جریان کالا است. اما این یک دوگانگی نادرست است. بسته به مکان، احتمالاً طیفی از انگیزه ها در بازی وجود دارد، و این اهداف با یکدیگر تضاد ندارند.

حداقل، در بسیاری از موارد، رفتار چین ناشی از تمایل این کشور به ایجاد پایگاه استراتژیک و هدفمندی بلندمدت است، در حالی که برخی از کارشناسان امریکایی معتقدند که جاه طلبی های دریایی و نظامی چین، به عنوان ارز و راه درآمدی در میان رقابت قدرت های بزرگ محسوب می شود.

تعامل دیپلماتیک چین

مدل تعامل دیپلماتیک چین به طور قابل توجهی با ایالات متحده متفاوت است. پکن در مسائل و امور داخلی یا نگرانی های حقوق بشر دیگر کشورها دخالت نمی کند و در ازای مسائل کلیدی مانند نظام سیاسی خود، وضعیت سین کیانگ و موضوع تایوان، انتظار یا تقاضای مشابهی دارد.

این مدل به چین مزیتی در برخورد با دولت‌های استبدادی می‌دهد. از سوی دیگر، گزارشها نشان می دهد که ایالات متحده در مواقعی به کشورها البته نه به طور کامل یا حتی مداوم، بر سر اصول دموکراتیک و حقوق بشر فشار می‌آورد و این رویکرد برای برخی از رهبران کشورها خوشایند نیست.

بر همین اساس بسیاری از تحلیلگران معتقدند که در بسیاری از کشورها، چین از تعامل اقتصادی گسترده به عنوان پیش درآمد و پیشرو برای نفوذ استراتژیک و سیاسی و از نفوذ اقتصادی برای ایجاد مزیت استراتژیک استفاده کرده و این موضوع نشان می دهد که مدل پکن واقعاً جهانی است، زیرا آنها قطعات خود را در همه جا قرار می دهند. این مدل نیازهای کشورهای منطقه را که به دنبال تنوع بخشیدن به روابط خود هستند تا آنها را به طور فزاینده ای به جهان چند قطبی متصل کند، برآورده می کند.

کد خبر: ۲۰۹٬۵۲۳

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha